شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید
وصیتنامه شهید محمّد پوراحمد خمینی

نام شهید : محمّد  پوراحمد خمینی 

فرزند : حسن

تاریخ تولّد : 15/5/1338

تاریخ شهادت : 10/12/1365

محلّ شهادت : شلمچه

نام عملیّات : کربلای5

نشانی مزار : بهشت زهرا (س) ـ تهران 

مسئولیّت درجبهه : رزمنده


بازنویسی وصیّت :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

* مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً * (احزاب/23)

از اهل ایمان هستند مردانی که به پیمان خویش با خداوند متعال وفا کرده اند و بعضی از آنها جان بر سر پیمان نهاده اند و گروهی دیگر در انتظار شهادتند و هرگز از راه خویش بر نمی گردند. 

با درود فراوان به رهبرکبیر انقلاب اسلامی و با سلام به شهیدان گلگون کفن و با درود به رزمندگان اسلام که در جبهه های حق علیه باطل حماسه ها می آفرینند سخن را آغاز می کنم. خدمت پدر و مادر عزیزم سلام عرض می کنم و سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواهانم. 

پدرجان! من در این موقعیّت لازم دانستم که وصیّت نامه ی  جدیدی بنویسم و راهی را که انتخاب کرده ام برای شما بگویم.

 پدرومادرعزیزم! راهی را که انتخاب کرده ام به جز راه الله نیست اگر خدا قبول کند. نه از روی حرص به بهشت و نه از روی ترس از دوزخ می باشد بلکه برای شما بگویم که فقط بخاطر وظیفه ای که بر خود می دانستم این راه را انتخاب کرده ام که شاید توانسته باشم رضای حق تعالی را بجای آورم و از تمامی جان و مال و عزیزانم گذشتم و می روم تا با خون خویش پیروزی همیشگی مستضعفین را در طول تاریخ بیمه نمایم. و آنقدر به جبهه می روم و می جنگم تا اگر خداوند قبول کرد شهید شوم. 

به شما جوانان می گویم که نکند در رختخواب ذلّت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد. مبادا در غفلت بمیرید که علی (ع) در محراب عبادت به درجه ی شهادت رسید و مبادا در حالِ بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر(ع)  حسین در راه حسین (ع) با هدف شهید شد.

 شما ای مادران مبادا از رفتن فرزندان و جوانانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خداوند متعال نمی توانید جواب زینب (س) را که خواهر حسین (ع) بود بدهید. زیرا که زینب (س) تحمّل 72 شهید را در دشت کربلا نمود. 

همه باید مثل خاندان وهب باشید جوانانتان را به جبهه ی نبرد با کفر بفرستید و حتّی جسد آنها را هم تحویل نگیرید. زیرا که مادر وهب فرمود پسری را که در راه خداوند داده ام پس نمی گیرم. و شما مادران هم باید مثل مادر وهب باشید. 

برادران و خواهران! استغفار و دعا را از یاد نبرید زیرا که دعا بهترین درمان ها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید. هرگز دشمنان بین شما تفرقه بوجود نیاورند و شما را از روحانیّت  متعهّد جدا نکند. اگر خدای ناکرده چنین کردند روز بدبختی مسلمانان  و روز جشن ابر قدرت ها می باشد. حضورتان را درجبهه های حق علیه باطل ثابت نگهدارید در امام بیشتر دقیق بشوید و سعی کنید عظمت او را بیابید و خود را تسلیم او سازید زیرا که او تسلیم حق تعالی می باشد. صداقت و اخلاص را از آن یگانه رهبر جهان یاد بگیرید.  لذا اگر فیض شهادت نصیبم گشت آنانکه پیرو خطّ سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه ی من حاضر نشوند. امّا باشد که دعای شهدا آنان را نیز متحوّل نماید. سلام مرا به رهبر عزیزم برسانید و بگویید تا آخرین قطره ی خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد. 

با خداوند عهد و پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاهای ایران با حسین زمان خود همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه ی احکام اسلامی زیر پرچم اسلامی آقا امام زمان (عج) به اجرا در آید. و این را به هم به پدران و مادران و برادران و خواهران بگویم : اگر می خواهید فرج آقا امام زمان (عج) نزدیک شود دعا کنید و اگر می خواهید دعای شما مستجاب شود قیام نمایید. اگر می خواهید قیام شما پیروز شود گوش به فرمان امام دهید. و اگر می خواهید امامتان تندرست باشد این شعار قلبی همیشگی را تکرار کنید :  خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتّی کنار مهدی خمینی را نگهدار. 

پدرومادرعزیزم! امیدوارم که مرا حلال کنید چونکه من خیلی شما را اذیّت کرده ام و می دانم در این خانواده پسری نبودم که باید باشم. از برادران و خواهرانم و همه ی فامیل و دوستان حلالیّت می طلبم. از برادران و دوستانم می خواهم که این راه را ادامه دهند و در محل که سنگر کوچکی است جامعه ی ما را حفظ کرده و بخاطر شهدا مبارزه با دشمن را ادامه دهند و نگذارند خدای ناکرده همچون سابق در محل فعّالیّت کنند و مردم مظلوم را آلت دست قرار دهند و آنها را به گمراهی بکشند. زیرا که شما باید از دین اسلام و انقلاب محافظت کنید.  از برادران و دوستانم  می خواهم حضورشان را در مسجد و پایگاه بسیج بیشتر کنند شاید که خدای متعال از همگی ما راضی شود. 

و تو ای مادر مهربانم براستی بهشت زیر پای شما مادران است. چرا که فرزندی تحویل جامعه دادید که آنان همه عشق به خدا و اسلام دارند و همیشه آرزویشان این است که به درجه ی شهادت برسند زیرا که تمام رهبرانشان از پیامبراسلام (ص) گرفته تا حسین (ع)، شهید شدند. 

و سرانجام از همسر باوفایم پروین حلالیّت می طلبم و از او می خواهم که مرا برای رضای خدا ببخشد و از من راضی باشد. از او می خواهم اگر خداوند سعادت به من داد و من شهید شدم اگر خواستگاری برای او آمد و از او درخواست ازدواج کرد با انتخاب خود و بزرگان مثل پدر و مادر و یا محمّد آقا پدرش و مادرش موافقت نماید و ازدواج کند. چونکه رضای خداوند متعال در آن ازدواج وجود دارد. از همسرم پروین می خواهم که قبل از ازدواج کردن بخوبی از پسرم احمد و دخترم صدیقه مواظبت کند و باید مادری باشد همچون مادران صدر اسلام که پیامبر خدا (ص) درباره ایشان می فرماید :  براستی که بهشت زیر پای مادران است. همسرخوبم!  فرزندانی تحویل جامعه اسلامی بده که هیچ وقت به فکر پدر نباشند و هر وقت به فکر پدرشان افتادند و شنیدند که پدرشان شهید شده افتخار کنند و همیشه راهشان راه اسلام و قرآن باشد زیرا که اگر خداوند قبول کند راه پدرشان و دیگر شهدا بوده است.  همچنین از تو می خواهم آنچنان آنان را تربیت کنی که همیشه فکرشان مبارزه باشد. البتّه مبارزه با کفر و دشمنان اسلام که  هر لحظه می خواهند ضربه به اسلام بزنند. خلاصه باید مادری باشی که واقعا بهشت زیر پای آن مادران است. پروین جانم! اگر إن شاءالله شوهر دلخواه خود را انتخاب کردی و ازدواج نمودی بچّه هایمان احمد و صدیقه را، به پدر و مادرم تحویل بده چرا که خود نیز خوب می دانی که با ازدواج کردنت،  بچّه ها بهتر است که پیش پدر و مادرم بمانند. و این را هم بگویم که خدای ناکرده فکر نکنی که می خواهم بچّه ها را از تو جدا کنم؟ نه.  تو می توانی با اجازه ی همسر جدیدت هر زمان که دوست داشتی بیایی و بچّه ها را ببینی.  از پدر و مادرم خواهش می کنم که این بچّه ها را در صورت ازدواج کردن پروین تحویل بگیرند و از آنها نگهداری کنند. می دانم مشکل است چرا که مادر احتیاج به فرزند دارد و همانطور هم فرزند احتیاج به مادر و خلاصه کاری بکنید که این وصیّت به نحو احسن عملی شود زیرا که رضای خداوند منّان در این امر وجود دارد. 

در ضمن کاری کنید که ضدّ انقلابیون شما را سرزنش نکنند چرا که عدّه ای منتظر هستند بین شما اختلاف بیندازند.  و در آخر باز از پدر و مادر مهربانم و همسرم حلالیّت می طلبم و امیدوارم که با وصیّت من مخالفت نکنند و سعی کنند که اجرا شود. از پدر و مادرم و همسرم و محمّد آقا و اُمّ البنین خانم حلالیّت می طلبم و از آنها می خواهم که از من راضی باشند. می دانم که آنها هم با این وصیّت مخالفت نمی کنند.  اگر سعادت پیدا کردم شهید شدم، مراسم ختم مرا تشکیلاتی نکنید زیراکه به یاد شهدای بی مزار باشید و به یاد کسانی باشید که جنازه هایشان به خانواده هایشان نرسید و امیدوار هستند که از بچه هایشان خبری شود. و شما می خواهم پولی را که می خواهید احیانا در مراسم من خرج کنید کمتر کرده و سعی کنید آن پول را به جبهه بفرستید و کمک به دولت اسلامی کنید زیرا که کمک ما هر چند کم است ولی موثّر است. 

در ضمن اگر پولی از جهت حقوق برای من تعیین کردند سعی کنید که در ماه مبلغ 200 تومان به مسجد صاحب الزمان کمک کنید و بقیّه ی آن را خرج بچّه ها و اگر از آن پول چیزی باقی ماند و توانستید مقداری پس انداز کنید و آن را برای من نماز و روزه بخرید چرا که مدت 5 سال روزه و شش سال نماز بدهکار هستم. 

در آخر همه ی شما می خواهم که سعی کنید همیشه و در همه حال از امام و انقلاب اسلامی کاملا پشتیبانی نمایید. وَ السَّلَامُ‏ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ‏ وَ بَرَکَاتُهُ‏.  فرزند کوچک شما محمّد پور احمد خمینی 


پیام شاخص شهید بزرگوار بر اساس متن وصیّت نامه و مطابقت با آیات و روایات

استغفار و دعا

پیام شهید : استغفار و دعا را از یاد نبرید زیرا که دعا بهترین درمان ها برای تسکین دردهاست.

شاهد قرآنی : إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْءًا وَأَقْوَمُ قِیلًا.(مزمل / 6)

قطعا برخاستن شب رنجش بیشتر و گفتار [در آن هنگام] راستین‏تر است.


وصیتنامه

۹بازدید

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

..........ارسال فیلم و عکس با شماره 09213166281 بله و ایتا

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."


آخرین نظرات