شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید

شهید آزادرنجبر-مهدی

شهید مهدی آزادرنجبر

نام پدر: شادالله

تاریخ تولد: 2-1-1342 شمسی

محل تولد: البرز - ساوجبلاغ 

تاریخ شهادت : 16-2-1363 شمسی

محل شهادت : کردستان 

گلزار شهدا: نجم آباد

البرز - نظرآباد

شهید گرانقدر «مهدی آزاد رنجبر» در سال 1342، یعنی اولین سال شروع انقلاب شکوهمند اسلامی ایران در روستای «نجم آباد» از توابع ساوجبلاغ و در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود.

پدرش «کشاورز» و مادرش  «خانه دار» بود. از آنجایی که خانواده و بستگان نزدیک وی محفلی مأنوس با قرآن مجید داشت. از همان ابتدا آوای روحبخش تلاوت قرآن در جان و دل وی رسوخ کرد و از وی یک بچه مسلمان متدین و نورانی ساخته بود. وی به واسطه نزدیکی مسجد به منزل پدر همه نمازهایش را به جماعت ادا می کرد و همواره زبانش زمزمه گر قرآن بود.

قبل از رفتن به مکتب تقریبا قادر بود کلماتی چند را بخواند یا بنویسد تا جایی که که وقتی وارد مدرسه شد با جدیت تحصیل را پی گرفت و متاسفانه بر خلاف میل باطنی­ اش با مدرسه وداع نمود و این کار برایش ثقیل و باورنکردنی بود.

از همان کودکی و زمانی که از طریق اطرافیان اسلام را شناخت نمازش را ترک نمی کرد و به واسطه نزدیکی مسجد به منزل پدر شهید هم که شده بود نمازش حتی نماز صبح به جماعت ادا می شد و همواره زبانش زمزمه گر قرآن بود. در زمان انقلاب هم تا جایی امکان داشت در مراسم و راهپیمایی ها شرکت می جست و نقش فعالی در شناساندن امام به اطرافیان خود در محله بود. از روی حس غیرت و همکاری با پدر و برای امرار معاش و به حرکت در آوردن چرخی از صنعت مملکت در سنین نوجوانی در کارخانجات «جهان چیت» کرج شاغل شد و پس از مدتی در سال 61 برای انجام خدمت مقدس سربازی به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام شد، در حالی که دو فرزند دختر چشم به راه او بودند.

وی بعد از مجاهدت های دلاور مردانه و پایداری فراوان در راه وطن در شانزدهم اردیبهشت ماه 1363، در منطقه عملیاتی «سردشت» پای آرمان های خود جان داد و به دیدار جانان شتافت. تربت پاک شهید در گلزار شهدای نجم آباد نمادی از ایثار و شهامت می باشد.

منقول از پدر شهید است:

وقتی مهدی به مرخصی می آمد خانواده همسرش را نیز دعوت می کرد تا ساعاتی در کنار هم باشیم، در این زمان هر چند کوتاه، مسائل آن چنان را از انقلاب و جبهه و جنگ مطرح می کرد که تا عمق قلبمان رسوخ پیدا می کرد و آتشی به پا می شد. در آخرین مرخصی فقط حرف از شهادت می زد. چهره ­اش برق می زد و خبر از شهادت می داد. این مسئله کاملا مشهود بود.

در طول بیست و دوم ماه خدمتی که شهید آزادرنجبر انجام داد. همیشه در مرخصی ها و نامه هایش مادر بچه هایش را توجیه به سعی تمام در تربیت فرزندان می کرد و در نامه هایش همواره از خانواده ­اش می خواست برای امام و رزمندگان و پیروزی اسلام و آزادی راه قدس شریف و کربلای معلی دعا  کنند و تا می توانند در مراسم انقلابی و مذهبی شرکت نمایند.

پیام شهید:

پدر و مادرم ، همسرم ، فرزندانم ، برای شهادت من گریه نکنید و اشکهایتان را برای مظلومیت اسلام و رهبر عزیزمان بریزید. سعی کنید همواره یاد امام و شهیدان را در جامعه زنده نگهدارید.


نوید شاهد البرز
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."

آخرین نظرات