شهید جوادی دینه رودی-محراب

شهید محراب جوادی دینه رودی

نام پدر: شیرعلی

تاریخ تولد: 2-3-1335 شمسی

محل تولد: قزوین

کارگر کارخانه سیمان

تاریخ شهادت : 21-11-1364 شمسی

محل شهادت : ام الرصاص

عملیات : والفجر8

جاویدالاثر

گلزار شهدا: ینگی امام

البرز - ساوجبلاغ

دوم خرداد 1335، در شهرستان قزوین چشم به جهان گشود. پدرش شیرعلی، کشاورزی می کرد و مادرش صغرا (فوت 1335) نام داشت. تا دوم ابتدایی درس خواند. کارگر کارخانه سیمان بود. سال

1359 ازدواج کرد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. 21 بهمن 1364، در ام الرصاص عراق به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیامد.

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام ودرود فراوان بر شهیدان راه خدا شهیدان همیشه زنده ازهابیل تا حسین (ع) واز حسین تا شهیدان این لحظه جبهه های غرب وجنوب کشورمان و با سلام بر امام امت وامت امام وباسلام بر پدر ومادر عزیزم ودیگر بستگانم .

پدر جان می خواهم بروم دلم برای دوستان تنگ شده است دلم برای فرشتگان تنگ شده است پدر جان می خواهم بروم تا به همراهان برسم می خواهم بروم تا از این تنهایی نجات پیدا کنم  می خواهم به بالا بروم پدرم از این غربت خسته شده ام اجازه بده تا پیش بچه های کرج بروم پدرم  می خواهم پیش شهدای هویزه و غیره بروم می خواهم ثابت کنم که مسلمان و پیرو خمینیم . می خواهم همنشین قربانیان حق شوم پدرم می خواهم خدمت رسول الله (ص) برسم می خواهم خدمت حضرت امیر(ع) برسم مادر جان تپش دلم زیاد شده گویا وقت سفر رسیده است گویا باید حتما بروم گویا آقا قبول کرده که من بروم گویا رسول الله (ص) مرا می خواند پدر ومادر از شوق دارم پرواز می کنم گویا شهادت نصیبم می شود و قرار است این مرگ اسلامی مرا در برگیرد قربان دین خدا شوم سلام بر رهبر بزرگ اسلام سلام بر تمامی رزمندگان اسلام وسلام درود خدا برتمامی شهدای بسیج سپاه و ارتش که از سرزمین های اعم از لبنان و افغانستان و صحرا و ایران عراق کربلا ها را به وجود آورده اند .

دیگر اردوها و صحراها و کوهستانها افراشته را به خون شسته اند . سلام بر خدا جویان ایران که اصول اسلام را زنده کرده اند. برادران فقط برای رضای خدا خدمت کنید و مبادا کاری کنید که آبروی اسلام برود و همان جای برگردید که حفظ اسلام بود که شما را نجات داده در آخر سلام مرا به امام عزیزمان برسانید و به او بگویید که من آرزوی دیدن او را خیلی داشتم اما موفق به خدمت رسیدن نشدم از مادم وپدرم زحمات زیادی را متحمل شده اند . ومادر م به رحمت ایزدی پیوسته اند خیلی ممنونم وامیدوارم که اجر وپاداش خیر به آنها بدهد من توانسته باشم دین خدا را نسبت به فرزندی ادا کرده باشم ضمنا از دوستان و آشنایان حلالیت می طلبم .

الله الله اسلام را - الله الله قران را- الله الله امام را . 

والسلام .

وصیت نام ام در همین جا به برادری دیگر داده ام که برایم بنویسد  . ان تنصر الله ینصرکم و یثبت اقدامکم  .

التماس دعا

 در ضمن مبلغ 1000 تومان به برادر علی رضا مومنی بدهکار و مبلغ 1000 تومان به برادر اعتضاد بکان بدهکارم وضمنا 1000 تومان به سید حسین حسینی شهید شده است بدهکارم که آن را به تعاون سپاه کرج بپردازید و مبلغ 5 هزار تومان هم به عمو جوادی بدهکارم ومبلغ 36هزار تومان از برادر جهانگیری طلب کارم و از پدر عزیزم می خواهم کلیه بدهکاری هایم را بپردازد و وکیل ولی ام پدرم باشد واز پدر عزیزم تقاضا دارم از همسرم  تا زمان که در خانه من هست از هر لحاظ از وی کاملا مواظبت نماید واو را سرپرستی و دلداری کند ومایحتاج کمبود را تهیه کند ودیگر از کسی طلب کاری و بدهکاری ندارم

  مهراب جوادی

                                                                                                1364/11/14