شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید
شهید معدنی-یوسف

شهید یوسف معدنی

نام پدر: مرادعلی

تاریخ تولد: 2-8-1339 شمسی

محل تولد: البرز - ساوجبلاغ - شهرجدیدهشتگرد

تاریخ شهادت : 30-10-1365 شمسی

محل شهادت : شلمچه

گلزار شهدا: امامزاده محمد 

البرز - کرج

شهید «یوسف معدنی»؛ دوم مهر 1339، در روستای هیو از توابع شهرستان ساوجبلاغ به دنیا آمد. پدرش مرادعلی، کارگری می‌کرد و مادرش تاجی نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته برق درس خواند و دیپلم گرفت. کارمند وزارت نیرو بود. سال 1362 ازدواج کرد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. سی‌ام دی 1365، با سمت تخریب‌چی در شلمچه با اصابت ترکش به شهادت رسید.

یوسف معدنی

آنچه در ادامه می‌خوانید متن وصیت‌نامه شهید «یوسف معدنی» است.

بسم الله الرحمن الرحیم
شما‌ ای اهل ایمان با آن کافران به قتال و کارزار برخیزید تا خدا آنان را به دست شما عذاب کند و خوار گرداند و شما را بر آن‌ها منصور و غالب نماید و دل‌های اهل ایمان را به فتح و ظفر بر کافران شفا بخشد.

با یاد خدا و شهادت و یگانگی او و شهادت بر رسالت فرستاده او محمد بن عبدالله (ص) و شهادت بر ولایت علی ابن ابی‌طالب (ع) و سپاس و ستایش پروردگاری را که رحمت واسعه بیکرانش هیچ‌کس را نومید نسازد و سپاس و ستایش خدای را که ما را به صراط مستقیم هدایت کرد و نور هدایتش را بر قلبمان بر افروخت و با سلام به پیشگاه آقایمان حضرت مهدی (عج) و نایب بر حقش روح خدا و درود بی‌پایان بر تمامی شهیدان راه حق و حقیقت که چه زیبا به عهد خود وفا کردند.
از خداوند منان تمنا دارم قدرتی به بیانم عطا فرماید تا به عنوان وصیت از زبان یک شهید دست به قلم ببرم چرا که اگر لیاقت پیدا شود و مورد عفو و رحمت الله تعالی قرار گیرم و توفیق و سعادت شهادت را یابم این سطور به عنوان پر افتخار آخرین وصایای شهید خوانده خواهد شد.
خدایا! خود می‌دانی هر چه هست عنایت است از خون تا پیام همه‌اش روی فضل توست و گرنه ما را جز فضل تو لیاقت آن نیست مگر خود را لایق بنماییم که آنهم از فضل توست. 

خدایا! ترا شکر می‌گذارم از این همه فضل و عنایتت.

 و اما آنچه بر این عنوان می‌نویسم پیام و رسالتی است که بر دوش خود احساس می‌کنم و آن پیام پیام تمامی شهیدانی است که برای تحقق بخشیدن به هدف مقدس خویش جان خود را نثار کردند و آن هدف و پیروزی اسلام و انجام تکلیف الهی است و انجام این تکلیف الهی جز با پشت پا زدن به صلاح من و صلاح خانواده و صلاح مملکت و صلاح دنیا میسر نیست و زمانی بر تکلیف خود عمل نموده‌ایم که همه این‌ها را جان و مال دنیا را فدای مصلحت اسلام نماییم؛ و من نیز با رسالتی که بر دوش خود احساس می‌کنم با همان هدف مقدس که پیام شهید است قدم در راه می‌گذارم که شاید رضایت پروردگار شامل این حقیر گردد تا به کاروان سالار شهیدان حسین ابن علی (ع) که عاشقان خود را در کربلای ایران می‌خوانند بپیوندم وکدام عاشق است که ندای زیبای کاروان حسینیان را که به لقاء حق رسیدن را نوید می‌دهند باگوش دل بشنوند و لبیک نگویند و از شدت این عشق دیوانه نشوند و اینجاست که قلم و کلمات از بیان آن قاصرند و تنها با فریاد هر چه بلند و رسای دل می‌گویند:
هر که از عشق تو دیوانه نشد عاقل نیست
دنیا داریست فناپذیر که هیچ‌کس در آن باقی و برقرار نخواهد. ماند جز ذات مقدس احدیت و سرایی‌است ناپایدار که ساکنینش از یک در می‌آیند و از در دیگر می‌روند و کسی موفق است که با توشه آخرت بیرون رود.

 خداوندا! با امید به فضل و کرمت عاجزانه می‌خواهم مردنم بی‌ثمر نباشد بلکه می‌خواهم با کشته شدنم سدی و مانعی هر چند کوچک از سر راه دینت برداشته باشم و این کشته شدن تنها به خاطر رضا و وصالت باشد.

پدر و مادر عزیزم! محزون نباشید و صبر پیشه کنید که خداوند با صابران است. در گریه‌هایتان مصیبت‌هایی که بر اهل بیت(ع) مخصوصا" زینب کبری(س) گذشته فراموش نکنید که به قول امام عزیزمان ما هر چه داریم از این مجالس و عزاداری‌هاست. پدر و مادر عزیزم که چه رنج‌ها و سختی‌ها را برای تربیت من متحمل شده‌اید ان‌شاء الله خداوند به شما صبر و اجر عنایت فرماید که پاداش این همه زحمات شما با خداوند متعال مرا حلال کنید و در حق ما دعا را فراموش نشود.

خواهران و برادرانم!
مرا حلال کنید و همیشه در خط امام و پشتیبان انقلاب باشید تا رستگار شوید. مادربزرگ مرا حلال نمائید و همچنان برای رزمندگان دعا کنید خداوند به شما صبر عنایت کند. عمو و زن عموی عزیزم که همچون پدر و مادر بار سنگین تربیت و به ثمر رساندم را با سخت کردن زندگی خودتان متحمل شدید مرا حلال کنید که اجر این همه زحماتی که برایم کشیدید با خداوند تبارک و تعالی و، اما شما همسر مهربان مومن و گرامیم که فاطمه زهرا (س) و زینب کبری قهرمان قهرمانان را الگوی خود قرار دادی و مرا با روی باز در راهم تشویق نمودی اجر و پاداشت با خداوند می‌دانم که صبرخواهی کرد و خوب هم صابر خواهی بود با آن روح بزرگت و فرزندمان را آنچنان تربیت خواهی کرد که می‌فهمد برای اسلام و جامعه اسلامی ایران باشد. ان‌شاء الله مرا در کوتاهی‌هایی که درزندگی مشترکمان داشتم ببخشید و آنچه وظیفه‌ام بود انجام ندادم نیز عفو نمایی که خداوند می‌بخشد آن‌هایی را که بخشنده‌اند مرا حلال کن.
در آخر از تمام اقوام عموهایم عمه خاله .. حلالیت می‌طلبم ان‌شاء الله مرا ببخشید.

از تمام دوستان علی ناصر حمید و حسین و ... حلالیت می‌طلبم.
پشتیبان ولایت فقیه باشید و با حفظ وحدت کلمه و خط امام که همانا صراط مستقیم است دشمنان اسلام را به شکست و نابودی بکشانید.
الهی به رزمندگان راهت توفیق عنایت فرما تا ریشه وسوسه‌های شیطانی را از دل خود و ریشه کفر جهانی را از صفحه روزگار برکنند و بر هر دو پیروز بشوند. 

خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار.
والسلام علیکم و رحمة اله و برکاته
یوسف معدنی دوازدهم شهریور ۱۳۶۵

پیام شاخص شهید بزرگوار بر اساس متن وصیّت نامه و مطابقت با آیات و روایات
پیام شهید: صبر پیشه کنید که خداوند با صابران است.
شاهد قرآنی: الَّذِینَ صَبَرُواْ وَ عَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ. (نحل/۴۲)
همانان که صبر نمودند و بر پروردگارشان توکّل مى‏‌کنند.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا




آخرین نظرات