شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید
شهید گلمحمدی-اسماعیل

شهید اسماعیل گل محمدی

نام پدر: ابراهیم

شغل : کارمند ســازمان آب

تاریخ تولد: 5-12-1342 شمسی

محل تولد: البرز - چالوس - روستای ارنگه 

تاریخ شهادت : 22-10-1365 شمسی

تخریبچی

محل شهادت : شلمچه-غرب کانال ماهی

عملیات : کربلای5

گلزار شهدا: ارنگه 

البرز - کرج



نام شهید:اسماعیل (صادق) گل محمدی

 نام پدر: ابراهیم                            محل تولد : کرج

تاریخ تولد:1342                            مدرک تحصیلی: دیپلم

رشته تحصیلی:ادبیات                    وضعیت تأ هل :مجرد

شغل شهید: بسیجی                   محل کار:سازمان اب

 تاریخ شهادت : 22/9/1365           نام عملیات :کربلای 5

نحوه شهادت:اصابت ترکش پهلوی راست

محل شهادت : شلمچه

نشانی مزار: روستای ارنگه بزرگ کیلومتر 20 جاده چالوس نرسیده به سد امیرکبیر

مدت حضور درجبهه: حدودا 4 سال          دفعات اعزام :حداقل 16 نوبت

 تاریخ آخرین اعزام :قبل از عملیات کربلای 5 حدودا 2 ماه قبل

ارگان اعزام کننده: سپاه لشگر 10 سیدالشهدا

یگان خدمتی :تخریب

 آخرین مسئولیت در جبهه:مسئول اموزش تخریب

 سابقه مجروحیت: حداقل 3 نوبت

نام عملیات :کربلای 4-بیت المقدس-قصر شیرین

تاریخ مجروحیت :به علت عدم اطلاع به خانواده در جریان دقیق ان نمی باشیم

ناحیه آسیب دیده:گردن –دست-شکم

خلاصه ای از زندگی شهید:

وی در سال 1342 در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود پدرش کارگر سازمان اب سد امیرکبیر بود در ان موقع وی به اتفاق سایر اعضا خانواده در روستا زندگی می کردند در ان موقع وی به اتفاق سایر اعضا خانواده در روستا زندگی می کردند به هر حال با مشکلات موجود ان موقع ایشان به سن 5 سالگی رسیدند که در بین سایر اعضا ( فرزندان ) خانواده وی فردی ارام بود و به تعبیر والدین مظلومترین فرزند به شمار می امد تا یک روز از روزها در همان سنین 5 الی 6 سالگی از پشت بام منزل به زمین می اید اما مشیت الهی بر ان قرار می کیرد تا وی جان سالم از این حادثه بدر ببرد

یک سال بعد وقتی که به اتفاق والدین به دیدن یکی از اقوام می روند در اثر چشم زخم اطرافیان به وی ستون ایوان خانه که سالیان سال پا برجا بود یک مرتبه از جا کنده شده و روی صورت او قرار می گیرد که باز به لطف و عنایت الهی مشکل جدی برایش بوجود نیامده و بعد از مدتها بهبودی حاصل می گردد در دوران مدرسه یک روز که به خانه بر می گردد سماور ابجوش بر رویش می ریزد اما باز خداوند سلامتی را نصیب او می گرداند از همه جالبتر اینکه در هنگام برگشت از جبهه حدودا چند ماه قبل از شهادتش یک روز مادر متوجه می شود که ازدرد به خودش می پیچد اما حاضر نیست مسئله را به خانواده بگوید به هر حال بعد از یک شبانه روز ناراحتی والدین او را به دکتر می رسانند و پزشک می گوید اپاندیسیت او ترکیده و معجزه اس که تاکنون سالم مانده است

خلاصه کلام اینکه با توجه به تمام حوادثی که برای ایشان بوجود امد خداوند نخواست که وی به ان شکل از این دنیا برود و لباس زیبای شهادت را برای او اماده نموده بود و اما از انجاییکه ایشان در روحیه اش خیرخواهی موج میزد مادامی که در طی این 4 سال حضور در جبهه از سن 16 سالگی تا 20 سالگی گاها برای مرخصی می امد مدام در حال خدمت به مردم در مسجد محل و پایگاه بسیج و با دستگیری از اقوام و اشنایان بود

جالب توجه اینکه در طی این مدت حضور در جبهه چندین باز مجروح می گردد لکن بدون انکه به خانواده اطلاع دهد پس از بهبودی از بیمارستان مجددا به جبهه بر می گشت و مسئولیت اموزش و تخریب را به عهده داشت که تمامی این موارد بعد از شهادت وی بر خانواده معلوم می گردد وی کم حرف می زد و بیشتر عمل می نمود بر خلاف بسیرای از انسانها مه بیشتر حرف می زنند و کمتر عمل می نمایند به هر حال او عهدی با خدا بسته بود که بر اثر همین عهد و پیمان کمتر در پشت جبهه می توانست ارام بگیرد و سرانجام همچون مادرش زهرای مرضیه از ناحیه پهلو مورد اصابت ترکش خمپاره قرار می گیرد و به ارزوی چندین ساله اش می رسد                           والسلام

***********************************************************************




https://s32.picofile.com/file/8482024718/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B4%DB%B7.jpg

https://s32.picofile.com/file/8482024734/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B4%DB%B8.jpg


https://s32.picofile.com/file/8482024742/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B5%DB%B0.jpg



https://s32.picofile.com/file/8482024692/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B4%DB%B5.jpg


https://s32.picofile.com/file/8482024418/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B1%DB%B2.jpg


https://s32.picofile.com/file/8482024442/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B1%DB%B5.jpg

https://s32.picofile.com/file/8482024450/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B1%DB%B3.jpg




1️⃣#اسماعیلی_که_برای_شهادت نشان شده بود.....
#تخریبچی_شهید_اسماعیل_گل_محمدی
معروف به #گلی

این حکایت واقعا خواندنی است👇🏾👇🏾👇🏾👇🏾👇🏾👇🏾👇🏾👇🏾👇🏾

شاید در بدو ورود به جمع #بچه_های_تخریبچی این تداعی بشه که با جمعی مواجه میشی که سختی ها و زبری های جنگ اونها رو از جهت روحی سفت وسخت کرده اما توی دقایق اولیه به اونجا میرسی که در قله عاطفه وصمیمیت داری قدم میزنی. زندگی میون بچه های تخریبچی شیرینی خاص خودش رو داشت. از دقایق معنوی و روحانی اش که بگذری لحظات باطراوت شور وشادمانی جوانی ونوجوانی برای خودش عالمی داشت. توی بچه های تخریب به ندرت به سن وسال بالاها بر میخوری. جمع با صفای این حماسه سازان رو نوجوانها وجوانها تشکیل میدادند..جوانهایی که سراسر شور وشوق بودند.بعضی از اونها به معنویتشون شهره و بعضی دیگر هم با رعایت شئونات دینی ، کمپوت خنده و روحیه بودند... و پیدا میشدند کسانی هم که در اوج معنویت بودند اما خودشون رو به سادگی میزدند ...

 یکی از اون نازنینان ، #شهید_اسماعیل_گل_محمدی و بقول بچه های تخریب #برادر_گلی بود. حکایت زندگی گلی واقعا شنیدنی است... 

گلی در سال 1342 در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود پدرش کارگر سازمان آب سد امیرکبیر بود و در روستا ارنگه چاده چالوس زندگی میکردند. اسماعیل بین همه فرزندان خانواده گل محمدی آرامترین ومظلومترین بود 5 سالش بود که از پشت بام خونه شون توی حیاط افتاد. . اما مشیت الهی بر این بود که سالم بمونه..

 یک سال بعد وقتی که به اتفاق والدین به دیدن یکی از اقوام‌‌ می‌روند در اثر چشم زخم اطرافیان به وی ، در حالی که مشغول بازی بود ستون ایوان خانه که سالیان سال پا برجا بود یک مرتبه از جا کنده شده و روی صورت او خراب میشه ، که باز به لطف و عنایت الهی صدمه جدی نمیبینه و بعد از چند وقت دوا ودکتر خوب میشه ... 

در دوران مدرسه یک روز که به خانه میاد. به سبب یک غفلت، سماور آبجوش بر رویش‌‌ می‌ریزد و باز خدا نگهدار اسماعیل است .

و باز اتفاقی دیگه میفته که از همه جالبتره... چند ماه  قبل از شهادتش یک روز مادرش متوجه‌‌ می‌شه که ازدرد به خودش‌‌ می‌پیچد اما حاضر نیست مسئله را به خانواده بگوید به هر حال بعد از یک شبانه روز ناراحتی والدین او را به دکتر‌‌ می‌رسانند و پزشک‌‌ می‌گوید اپاندیسیت او ترکیده و معجزه اس که تاکنون سالم مانده است .

و آخری این حکایتی است که خودش با خنده برام تعریف میکرد که توی کرج با بلدوزر مشغول جاده سازی بوده که بلدوزر روش میغلطه و در کمال ناباوری اسماعیل سالم از مهلکه بیرون میاد... 

همه اینها حکایت روزهای اسماعیل بود توی این دنیا...اسماعیل بعد از عملیات والفجریک در خرداد61 به #گردان_تخریب_تیپ_سیدالشهداء(علیه_السلام) اومد و در عملیات های والفجر2 و 4 و خیبر شرکت کرد و چندین بار مجروح شد.

 اسماعیل در گردان شهره دلاوری ونترسی بود... هرکس با او عملیات میرفت از شوخ و شنگ بودن اسماعیل در کار میگفت... او حتی در سخترین لحظات و زیر آتش نفس گیر دشمن خنده از لبش نمی افتاد. اسماعیل در آموزش ها و مانورها هم دست از شادابی برنمیداشت.

🔹اردیبهشت سال 63 بود که برای کارکردن بچه های گردان در #میدان_مین واقعی به اردوگاه شهدای تخریب درجاده آبادان رفتیم..میدان مین آموزشی وسیعی داشتند همه مین ها هم واقعی بود...مثلا مین والمرا داری چاشنی اشتعالی بود و درصورت بی توجهی عمل میکرد و مین به هوا پرتاب میشد...این میدان مین آموزشی چند کانال دو یا سه متری داشت که باید از اون رد میشدیم.... 

شب مانور یک ستون 15 نفری بودیم که مشغول زدن معبر شدیم و بچه ها به نوبت جاشون رو با هم عوض میکردند که همه زدن معبر در تاریکی شب رو تمرین کنند...اون شب به کانال اول رسیدیم  باید یکی از بچه ها که قدرت بدنی بالاتری داشت از کانال رد میشد و اونطرف کانال می ایستاد و کمک میکرد که بقیه هم بالا بیایند..

از کانال اول رد شدیم و میدون مین دوم رو هم معبر زدیم وبه کانال دوم رسیدیم.یکی از بچه ها که قد بلندتری داشت از کانال رد شد و دست ماها رو گرفت وبالا اومدیم ...بعد از من یکی از بچه ها بالا اومد...هنوز ده نفری مونده بودند که از کانال رد بشند که ما مشغول معبر زدن در میدون مین سوم شدیم و هرچه منتظر موندیم بقیه نیومدند....

برگشتیم سمت کانال و دیدیم صدای قهقه اشون از داخل کانال میاد... وقتی سوال کردیم یکی از بچه ها گفت که اومدم گلی رو از کانال بالا بکشم که یه چیزی گفت وهر دوی ما خنده مون گرفت وتوی کانال افتادیم.... 

گلی همیشه آماده شهادت بود... گلی عملیاتهای سختی رو با تخریب رفته بود اما شهادت سراغش نیومده بود و خودش هم میگفت من توی تخریب چیزیم نمیشه....باید جایی برم که کسی من رو نشناسه.... 

گلی بعد از #عملیات_کربلای_یک در تیرماه 1365 از گردان تخریب تسویه گرفت ورفت کرج و باز به جبهه برگشت ولی اینبار دیگه به تخریب نیومد یادم نیست کدوم گردان و واحد لشگر ده رفت...
اما گلی برای شهادت نشون شده بود...
اسماعیل بعد از 4 سال حضور در جبهه در عملیات کربلای 5 و در معراج شلمچه در روز 22 دیماه 65 در سن 23 سالگی با سینه شکسته وپهلوی پاره شده از ترکش کینه دشمن بعثی در حالیکه یا زهرا (س) میگفت عروج کرد و خلاصه اینکه اسماعیل فرزند ابراهیم گل محمدی به مقصد شهادت رسید....
(راوی:جعفرطهماسبی)
@
alvaresinchannel

****************************************************************
https://s32.picofile.com/file/8482024550/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B2%DB%B4.jpg

با سلام بر امام زمان و نائب بر حقش و شهیدان از صدر اسلام تاکنون

خدمت پدر و مادر عزیزم برادران و خواهر عزیزم سلام عرض می کنم و موفقیت هر چه بیشتر شما را از درگاه خداوند متعال خواهانم پدر و مادر عزیز شما که برای تربیت من خیلی زحمت کشیده اید و من واقعا پشیمانم از اینکه نتوانستم انطور که باید برای شما خدمت کنم و شما را خیلی اذیت کردم و از شما پوزش می طلبم و تصمیم گرفته ام اگر برگشتم تلافی می کنم و خوشحالم از اینکه به جای غفلت از خدا به جبهه امدم و در کنار این برادران مخلص  ؟ که واقعا خداوند حفظشان کند به جنگ با دشمنان خدا مشغول شوم و می دانم شما از این انتخاب من خرسند هستید

پدر جان مادر عزیزم اگر چه شما را خیلی دوست دارم ولی شما باید توجه کنید که رضای خداوند بالاتر از رضای شماست اگر شهید شدم و جنازه ام به دست شما رسید و یا نرسید خدا را شکر کنید که فرزندان در این راه رفته اگر چه فرزند دادن سخت است ولی اگر صبر کنید برای رضای خدا بدانید که پروردگار اجر شما را از بین خواهد برد و باید شما توجه کنید اگر چه سخت است ولی سختی روز کربلا و بلا و مصیبتی که به خاندان حسین امد سخت تر نخواهد بود و شما می دانید که تمام هستی ما از خداست و هدفمان جلب رضای خداوند می باشد پس مواظب باشید هدفتان را گم نکنید و بدانید ما باید همه مان فدای اسلام شویم حالا که صحنه های کربلا از نو اغاز شده چرا ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان را لبیک نگوییم؟

پدر و مادر عزیزن ایا درست است برادران رزمنده انطور حماسه افرینی کنند و از اسلام و ناموسمان دفاع کنند و من در خانه بنشینم و تماشاگر باشم بله چون مسئله اصلی به فرموده امام جنگ است و جهاد لذا هرگز از این راه بر نخواهم گشت تا وقتی که خونم روی زمین بریزد پس شما هم همچون پدر و مادر شهدا صبر کنید و خوشحال باشید که فرزندتان در راه خدا شهید شد از شما می خواهم برایم شیون نکنید ولی گریه کنید تا خداوند از گناهانم درگذر و گریه تان طوری نباشد که خانواده شهدا ناراخت شوند و بدانید اگر شما یکی شهید داده اید خانواده هایی هستند که 5 یا 6 شهید داده اند و برای شهدای کربلا بیشتر گریه کنید برای تداوم انقلاب همیشه هوشیار باشید و از سنگر ها محافظت کنید بای سلامتی امام امت و ایت اله منتظری و دیگر مراجع و خدمتگذاران جمهوری اسلامی دعا کنید در راه اسلام از جان و مال و فرزند دریغ نکنید و تا اخرین لحظه در خط ولایت فقیه باشید و هیچ وقت دلسرد نشوید اگر کسی خیانت می کنند به فرموده امام شما خودتان وظیفه اسلامیتان را انجام دهید برایم زیاد دعا کنید اگر توانستید جمعه ها بر سر قبرم بیایید امیدوارم مرگم مسئله ای باشد برای گسترش اسلام

برادران عزیزم کاظم و بهرام و هادی از شما می خواهم راهم را ادامه دهید و زیاده روی و کندروی نکنید من نمی دانم انوقت که می روم به جای اصلی در چه حالی هستم امیدوارم در همان حال خدمتگذاری به اسلام هستم

کاظم و بهرام جان اگر شما را اذیت کردم مرا ببخشید و برایم دعا کنید و همیشه خدا را در نظر داشته باشید برادر عزیزم هادی جان وقتی بزرگ شدی امیدوارم راه برادرت را ادامه دهی و انشاءاله در بهشت همدیگر را ملاقات کنیم و طوری باشد اگر من در زند خدا ابرو نداشتم به ابرو و شفاعت شما عزیزان ما را هم از خوبان قرار دهد

من به ملت وصیتی ندارم و چرا ؟ باید گفته شود شهدا در وصیت نامه نوشته اند اولا حجت بر ملت شریف ایذان تمام شده است و کوچکتر ؟ در ادامه راه شهدا که همان گسترش اسلام می باشد جایز نیست و شهدا ناظر کارهای شما هستند و در ان دنیا از شما سوال خواهد شد

چند نکته ای را به عنوان وصیت به برادران عزیز بسیج و سپاه :

سلام گرم و خالصانه من به شما جان بر کفان و سلحشوران  برادران عزیز من کوچکتر از انم که بخواهم به شما چیزی بگویم ولی به عنوان یک شخصی که برای حفظ اسلام جانم که از ان خداست در راه خدا دادم چند نکته ای را به عنوان وصیت به شما عرض می کنم بدانید شما الان پاسدار خون شهدا هستید و این مقام والا را باید اهمیت دهید و ضمن پاسداری از مساجد و داخل کشور سراسیمه به جبهه ها هجوم ببرید و از مقام والای شهدا پاسداری کنید

پدر و مادر عزیزم مقداری قرض دارم که امیدوارم ادا شود

مقداری پول از برادران قرض گرفته ام که مقدار ان هیچ کدام یادم نیست ولی کلا باید 400 یا 500 تومان می شود که هرکس امد و طلب کرد ادا شود و از روحانیون سوال کنید هر چه مصلحت باشد 6 ماه نماز قضا دارم و روزه هایم را ادا کنید من از کلیه کسانی که به انان ظلم کرده ام می خواهم که مرا عفو کنند و از کلیه اهالی ده و اشنایان حلالیت می طلبم و اگر ممکن است به انان بگوید و از حق انان که در گردن من می باشد درگذرند

 از همگی پوزش می طلبم و التماس دعا دارم و از شما می خواهم اگر کربلا رفتید به جای من هم زیارت کنید

در روی قبرم بنویسید تنها ره سعادت               ایمان جهاد شهادت

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار


https://s32.picofile.com/file/8482024542/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B2%DB%B1.jpg




https://s32.picofile.com/file/8482024534/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B2%DB%B0.jpg



https://s32.picofile.com/file/8482024484/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B1%DB%B6.jpg




https://s32.picofile.com/file/8482024526/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B1%DB%B9.jpg


https://s32.picofile.com/file/8482024634/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B3%DB%B9.jpg



https://s32.picofile.com/file/8482024650/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B4%DB%B1.jpg


https://s32.picofile.com/file/8482024500/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B1%DB%B8.jpg



https://s32.picofile.com/file/8482024668/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B4%DB%B2.jpg



https://s32.picofile.com/file/8482024684/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B4%DB%B4.jpg


https://s32.picofile.com/file/8482024400/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B1%DB%B0.jpg


پروردگارا این بنده ضعیف و ذلیل خویش را که عمری به جهالت و گناهسر برده ببخش زیرا تو به بنده ات بسیار مهربانی و از خطایا و گناهانی را که مرتکب شده می گذری خداوندا من می دانم که در گذشته خطاهای بسیاری مرتکب شده ام و می دانم اگر تمام عمر در حال عبادت باشم باز هم نمی توانم شکر نعمتت را به جا بیاورم و فقط بگویم ک های مولایم من به سوی تو امدم پس از تقصیراتم درگذر و به ابروی 14 معصوم و شهیدان ان برادران که با هم همسنگر بودیم و به پیش خود خواندی اگر چه رو سیاهم خدا ولی هر چه باشد در راه تو قیام کرده ام و زائر امام حسین می باشم

پروردگارا من نمی دانم چگونه ان گناهانی را که مرتکب شده ام جبران کنم ولی اما این را حتم دارم که اگر هر چقدر گناه کرده باشم اگر توبه کنم خدا به رحمانیت خواهد بخشید پی به ابروی ائمه اطهار توبه مرا بپذیر و کمکم کن تا اشتباهات گذشته ام را جبران کنم تا ان دنیا در پیش امام حسین و پیامبر و رهبر کبیر انقلاب و.... رو سفید باشم

مرا در این راهی که در پیش گرفته ام ثابت قدم بدار و مرگم را شهادت در راه خودت قرار بده هدفم رضای توست و از تو می خواهم که خون ناقابلم را در این راه بریزم و این هدف را با اگاهی انتخاب کرده ام که ان هم به خواست و اراده توست و سلام

پروردگارا اعتراف می کنم که جز تو خدایی نیست و برای هدایت خلق 124 هزار پیغمبر که اولین ان حضرت ادم و اخرین ان حضرت محمد است و 12 امام فرستاده ای که اولین ان حضرت علی و اخرین ان حضرت امام عصر مهدی که در این زمان نائب بر حقش امام امت یعنی خمینی بت شکن می باشد که خلاف دستوراتش خلاف امر حضرت می باشد بنابر این وظیفه شرعی به امر ولایت فقیه که همان احکام قران می باشد برای دفاع از اسلام و گسترش ان به جبهه امده ام و از این لحظه به بعد از تو می خواهم توفیق بدهی که تا اخرین لحظات زندگیم در جبهه بمانم و جهاد را رها نکنم و رضای خودت را جلب کنم                 انشاءالله

                     بنده حقیر اسماعیل گل محمدی

https://s32.picofile.com/file/8482024700/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B4%DB%B6.jpg




https://s32.picofile.com/file/8482024568/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B2%DB%B6.jpg

https://s32.picofile.com/file/8482024576/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B2%DB%B7.jpg

https://s32.picofile.com/file/8482024584/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B2%DB%B9.jpg

https://s32.picofile.com/file/8482024592/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B3%DB%B1.jpg

https://s32.picofile.com/file/8482024600/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B3%DB%B3.jpg

https://s32.picofile.com/file/8482024618/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B3%DB%B4.jpg

https://s32.picofile.com/file/8482024618/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B3%DB%B4.jpg

https://s32.picofile.com/file/8482024626/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5_%DB%B0%DB%B1_%DB%B1%DB%B2_%DB%B0%DB%B7_%DB%B1%DB%B4_%DB%B3%DB%B6.jpg


وصیت نامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدا و با سلام و درود فراوان بر امام زمان(عج) و نایب برحقش امام خمینی و امت شهیدپرور و شهیدان گلگون کفن از صدر اسلام تا کنون.
مؤمنان باید در راه خدا، مادّیت و زرق و برق دنیا را بر حقیقت و زیبایی آخرت برگزینند، جهاد کنند و هر کس در این جهاد مقدس کشته شد و یا پیروز گردید، منتظر باشد که او را اجری عظیم دهیم.(قرآن مجید)
برادران و خواهران؛ امروز ما در جامعه ای واقع شده ایم که جهانخواران شرق و غرب برای از بین بردن جمهوری اسلامی، استقلال و آزادی ما تلاش می کنند و می بینم این انقلاب از هر طرف مورد تهدید قرار
می گیرد؛ از بخش داخلی، منافقین و ستون پنجم و از بخش بیرونی، عوامل وابسته به قدرت ها کوششش دارند تا مانع پیروزی این انقلاب عظیمی که برای بدست آوردنش هزاران شهید و معلول داده ایم بشوند.
این بنده حقیر که عمری را به جهالت به سر برده و غرق در گناه بودم، از هم اکنون با خدای خویش عهد می بندم که جز راه او خط دیگری برای خود انتخاب نکنم وامید دارم که خداوند منان توبه مرا بپذیرد.
سخنی با پدر و مادر عزیزم؛
سلام بر پدر و مادر عزیزم. شما عزیزانی که برای تربیت من خیلی زحمت ها و رنج ها کشیدید و خون دلها خوردید تا مرا به این سن رساندید. می دانم که این حقیر به هیچ وجه قادر نیستم زحماتی که برایم متحمل شدید جبران نمایم، لذا امیدوارم که اگر ناراحتی اخلاقی از من دیده اید مرا عفو کنید.
پدر و مادر عزیزم؛ از شما می خواهم به خاطر اینکه به وظیفه دینی خود عمل کردید و بنا به دستورات قرآن و فرموده امام بزرگوار مرا به جبهه فرستادید، خدا را شکر کنید و اگر خدا به این بنده حقیر خویش لطف کرد و مرا به درجه والای شهادت که تنها آرزویم است رساند، مبادا که گریه و زاری کنید که با این کار، منافقین را خوشحال نموده اید، بلکه افتخار کنید که فرزندتان در راه خدا کشته شده و به امت هم بگویید که خداوند امانت خود را پس گرفت.
از شما می خواهم که در نماز جماعت ها و جمعه ها شرکت کنید و در راهپیمایی هایی که از طرف دولت اعلام می شود، حتماً شرکت کنید و از فامیل و آشنایان نیز حلالیت مرا بطلبید و روحیه انقلابی خود را حفظ کنید و به جبهه های نبرد علیه کفر چه از نظر مالی و چه از نظر نیروی انسانی کمک کنید. حتماً مجلس ختم مرا ساده برگذار کنید و شربت و شیرینی به مردم بدهید. برادرم عزیزم هادی را از همین کوچکی طوری تربیت کنید که به وظیفه و احکام اسلامی آشنا بشود.
سلام بر برادر عزیزم کاظم جان؛ چون وصیت نامه برای مسلمانان سفارش شده است، لذا قبل از شهادتم چند نکته را به عنوان وصیت به شما می گویم، امیدوارم خداوند در راه وظایف اسلامی که به عهده داری پیوسته موفقت بدارد و بتوانی راه شهیدان را ادامه دهی. کسانی را که عظمت این انقلاب را درک نکرده اند، با خونسردی و صبر و روحیه ای عالی به انقلاب اسلامی دعوت و راهنمایی نمایی. در کارهایت هیچ زمان عجله و شتاب مکن. امر به معروف و نهی از منکر را فراموش مکن. برادر عزیزم کاظم جان، امیدوارم در کارهای خیر همیشه پیش قدم باشی و اگر از من ناراحتی دیدی مرا عفو نمایی.
سخنی کوتاه با برادر عزیزم بهرام جان؛ وصیت و سفارش من به تو این است که شما دانش آموزان امید آینده کشور هستید، پس با کوشش و جدّیت زیاد دَرست را بخوان و تحصیلات را ادامه بده تا ان شاءالله وقتی که بزرگ شدی بتوانی فرد لایقی برای مملکت اسلامی مان باشی. در هیچ زمانی از یاد و توجه به خدا غفلت مکن و در کارهای اسلامی شامل؛ جهاد در راه خدا و تبلیغات اسلامی، شرکت در جلسات قرآن و دعای کمیل و راهپیمایی ها، نمازجمعه ها و کلیه کارهای خیر حتماً شرکت کن و اگر زمانی نیز شنیدی که من شهید شدم، بدان که قبل از رفتن به جبهه به شما گفته بودم که ممکن است شهید شوم و خوشحال باش زیرا که من به کام خود رسیدم و بار مسثولیت شما عزیزان را سنگین کردم.
سخنی کوتاه با خواهر عزیزم؛ سلام و درود بر تو ای خواهرم، امیدوارم همان گونه که از اوایل انقلاب در تلاش بودی تا در ادامه انقلاب و نهضت سهمی داشته باشی از تو می خواهم که بعد از شهادتم این تبلیغات و کمک هایت افزون شود و با حجابت که از خون شهیدان کوبنده تر است، مشت محکمی بر دهان منافقان بکوبی. از تو می خواهم که قرآن را زیاد بخوانی و به آن عمل کنی. در خاتمه اگر موجب ناراحتی تو می شدم مرا عفو کن و خواهران را به حجاب اسلامی دعوت کن و ارشاد بنما.
در پایان امیدوارم شهادت من راه مبارزه شما عزیزان را با کفر و گسترش اسلام بیش از بیش نماید. از شما می خواهم که ادامه دهندگان راه شهدا باشید و در نمازهای جمعه و جماعت شرکت کنید و بدانید که این جمعه ها و وحدت کلمه هاست که شیاطین را نابود می سازد. اتحاد خود را با روحانیت حفظ کنید و توطئه ها را در نطفه خفه کنید و به فرموده امام امت، شما مردم اطلاعات 36 میلیونی باشید.
امیدوارم این چند صفحه ای را که به عنوان وصیت نوشته ام، حتماً به آن عمل شود و بار دیگر یادآور
می شوم که؛ بارخدایا، تو خود میدانی که آمدن من به جبهه جز اطاعت امر تو و جز رضای تو نبوده است.
به امید نابودی تمام ابرقدرت ها و باز شدن راه کربلای حسینی.
التماس دعا
خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار
والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته
اسماعیل(صادق) گل محمدی


دلنوشته شهید اسماعیل گل محمدی:
بسم الله الرحمن الرحیم
ثُمَّ یَتُوبُ اللّهُ مِن بَعْدِ ذَلِکَ عَلَی مَن یَشَاء وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
سپس خدا بعد از این [رویداد] توبه هر کس را بخواهد می پذیرد، و خدا آمرزنده و رحیم است. (توبه-27)

پروردگارا! این بنده ضعیف و ذلیل خویش را که عمری به جهالت و گناه بسر برده ببخش، زیرا تو به بنده ات بسیار مهربانی و از خطاها و گناهانی را که مرتکب شده، می گذری.
خداوندا! من می دانم که در گذشته خطاهای بسیاری مرتکب شده ام و می دانم اگر تمام عمر در حال عبادت باشم، باز هم نمی توانم شکر نعمت را به جا بیاورم و فقط بگویم که ای مولایم، من بسوی تو آمدم، پس از تقصیراتم درگذر و به آبروی چهارده معصوم(علیهم السلام) و شهیدان، آن برادرانی که با هم همسنگر بودیم و به پیش خود خواندی، اگرچه روسیاهم خدا، ولی هرچه باشد در راه تو قیام کرده ام و زائر امام حسین(ع) می باشم.
پروردگارا! من نمی دانم چگونه آن گناهانی را که مرتکب شده ام جبران کنم اما این را حتم دارم که اگر هر چقدر گناه کرده باشم، اگر توبه کنم خدا به رحمانیتت خواهی بخشی، پس به آبروی ائمه اطهار توبه من را بپذیر و کمکی کن تا اشتباهات گذشته ام را جبران کنم تا آن دنیا پیش امام حسین(ع) و پیامبر و رهبر کبیر انقلاب روسفید باشم. مرا در این راهی که در پیش گرفته ام ثابت قدم بدار و مرگم را شهادت در راه خودت قرار بده. هدفم رضای توست و از تو می خواهم که خون ناقابلم را در این راه بریزم و این هدف را با آگاهی کامل انتخاب کرده ام که آن هم به خواست و اراده توست.
پروردگارا! اعتراف می کنم که جز تو خدایی نیست و برای هدایت خلق، 124هزار پیغمبر که اولینِ آن حضرت آدم و آخرین آن حضرت محمد (ص) است و دوازده امام فرستاده ای که اولین آن حضرت علی (ع) و آخرین آن امام عصر مهدی(عج) که در این زمان نایب برحقش امام امت یعنی خمینی بت شکن می باشد که خلاف دستوراتش، خلاف امر حضرت می باشد، پس من بنا بر وظیفه شرعی به امر ولایت فقیه که همان احکام قرآن می باشد، برای دفاع از اسلام و گسترش آن به جبهه آمده ام و از این لحظه به بعد از تو می خواهم توفیقی بدهی که تا آخرین لحظات زندگی ام در جبهه بمانم و جهاد را رها نکنم و رضای خودت را جلب کنم. ان شاءالله
منبع:i26.ir
بنده حقیر- اسماعیل گل محمدی





نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا




آخرین نظرات