شهید طوفانیان-قاسم

شهید قاسم(رضا) طوفانیان رهن

نام پدر: حسن

تاریخ تولد: 13-1-1342 شمسی

محل تولد: تهران 

تاریخ شهادت : 19-11-1361 شمسی

محل شهادت : فکه

عملیات : والفجر مقدماتی

جاویدالاثر

گلزار شهدا: امامزاده محمد 

البرز - کرج

بسم الله الرحمن الرحیم
عنوان خاطره :رویای شهادت
به یاد شقایق پنهان در خاک جنوب (رضا طوفانیان )

 رضا قبل از شهادتش یعنی شب قبل از عملیات والفجر مقدماتی خواب بسیار زیبایی می بیند که برای دوستش ناصر خوشرفتار که ایشان هم یکسال بعد از رضا به فیض شهادت نائل آمده اند چنین تعریف می کند.

 رضا :ناصر دیشب خواب دیدم هر دویمان پرنده شدیم و در آسمان پرواز می‌کنیم.

 ناصر :رضا ندیدی که کدام یک از ما جلوتر پرواز می کردیم.

 رضا :چرا دیدم تو جلوتر ازمن پرواز می کردی ولی من از تو بالاتر بودم! 

اما این رویای صادقانه رضا چگونه تعبیر می شود در موقع عملیات ناصر مجروح می شود (پرنده‌ای‌که جلوتر پرواز میکند ) ورضا ناصر را به عقب بر می گرداند و خود سریعاً به خط بر می گردد. و در حین عملیات با اصابت گلوله به شهادت می رسد. (پرنده ای‌که بالاتر پرواز می‌کرد.)

راستی که خداوند با بندگان مقربش چه زیبا سخن می گوید و آنها را با عواقب امور و جایگاهشان آشنا میسازد. شاید اوج پرواز رضا به خاطر مقام شهادتش یا در عین حال مظلومیتش باشد. که هنوز بعد از سالها پیکر مطهرش در منطقه فکه شمالی پنهان است.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

 این رویای صادقانه توسط شهید ناصر خوشرفتار برای ما باز گو شد..
زهرا طوفانیان   2/11/79

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و درود خدمت رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی و امید مستضعفان جهان و نایب بر حق امام زمان حضرت امام خمینی و درود بر تمامی پدر و مادرانی که فرزندان خود را به جبهه های حق علیه باطل روانه کردند تا اسلام را در تمام جهان گسترش دهند. خدمت پدر و مادر عزیزم سلام عرض مینمایم و سلامتی شما را از درگاه خدای منان خواستارم و امیدوارم که همیشه و در همه حال دعاگوی امام و رزمندگان اسلام باشید.خدمت برادرم احمد و خواهران عزیزم اعظم  اکرم  آذر  مهناز  عرض سلام دارم و سلامتی شما را از خداوند خواستارم. نامه ای که اکرم برایم نوشته بود بعد از 2 روز به دستم رسید باور کنید که خیلی خوشحال شدم چون‌که اولین نامه‌ای بود که از شما به دستم رسید. ما هنوز در مریوان هستیم و در اینجا خیلی به ما سخت می گذرد چون که هیچ گونه درگیری نداریم و از بیکاری خسته شدیم. بهر حال بایستی یکجوری این 3 ماه را پشت سر بگذاریم. فقط در اینجا چیزی که مرا خوشحال می کند نامه های شماست برایم بیشتر نامه بفرستید درضمن سلام مرا به  دوستانم برسانید و به محمود گودینی و داودمعارف‌وند بگویید بیشتر برایم نامه بنویسند. مرا ببخشید که نامه هایم اینقدر کوتاه است باور کنید که نمی دانم در نامه چی بنویسم. دلم برای همه تان تنگ شده است مخصوصاً مامان دیگر عرضی ندارم به امید به اهتزاز در آمدن پرچم لا اله الا الله در سراسر جهان و به امید آزادی بیت المقدس و نابودی اسراییل و دیگر ابر نکبتها.
مریوان. همه جا و در همه حال دعا برای امام عزیزمان فراموش نشود.
دوستدار همه شما رضا 21/4/61

بسم الله الرحمن الرحیم
والفجرولیال عشروالشفع والوترواللیل اذا یسر .........
خدمت پدر و مادر عزیزم و خواهران و برادران عزیزم سلام علیکم . قبل از هر چیز آغاز دهه فجر سالگرد ورود امام و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامیمان به رهبری امام امت را به شما خانواده عزیز و تمام ملت ایران تبریک می‌گویم و امیدوارم که در این دهه به شما خوش بگذرد و در این دهه فقط یک حمله کم دارد که آن نیز بزودی به دست پرتوان رزمندگان صورت می‌گیرد و جشن دهه انقلاب را تکمیل میکند . و اما برویم سر اصل موضوع که حال همگیتان خوب باشد و نگرانی در بین نداشته باشید . و اگر از احوالات فرزند حقیرتان خواسته باشید شکر خدا خوب هستم و ملالی در بین نیست به جز دوری شما که آن نیز بزودی انشاءالله در کربلای حسینی تازه می گردد تا امروز که این نامه را برای شما می نویسم هیچ نامه ای از شما به دستم نرسیده فقط یک نامه از داود معارف‌وند بدستم رسیده است .ما را از پادگان بیرون آورده اند و در یک قرارگاه نزدیکی سایت 5 چادر زده ایم . در ضمن به آقای جهانخواه سلام برسانید و بگویید که آدرس دقیق حسن عبدالملکی را برای من بنویسد چون حسن نیز در همین منطقه است ولی من بلد نیستم در پایان سلام مرا به آقا وکبری و داود و مهدی و اعظم و ساحل و ابراهیم و همه بچه ها محمود گودینی داود معارف‌وند احمد  عادل حسین محمد یزدی و همه بچه ها برسانید .دیگر عرضی ندارم به امید زیارت قبر ابا‌عبدالله و آزادی قدس عزیزمان . التماس دعا    
14/11/61  ـ طوفانیان