شهید اسدالله امینی
نام پدر: ولی الله
تاریخ تولد:1-7-1338 شمسی
محل تولد: تهران
بسیجی
متاهل
آشپز کارخانه کیان تایر
تاریخ شهادت : 1-1-1366 شمسی
لشگر 10 سیدالشهدا(ع)
محل شهادت : شلمچه
گلزار شهدا: امام زاده عماد
رباط کریم - تهران
بازنویسی وصیت:
بسم الله الرحمن الرحیم
*إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ.
" به درستی که خدا از مؤمنین جان ها و مال هایشان را به قیمت بهشت می خرد. "
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را ه کند
سلام بر انبیاء الهی به ویژه ختم رسل حضرت محمد (ص) و سلام بر مهدی موعود منجی عالم بشریت. سلام بر خمینی بت شکن، حسین زمان و درود به شهدای به خون خفتة انقلاب اسلامی.
شکر خدای بزرگ را که توفیق عنایت نمود و من را در صف جهادگران در راهش قرار داد.
برادران و خواهران و همکاران عزیز! اینک که راهی جبهة نور علیه ظلمت شده و در مقابل دشمنان خدا و بشریت قرار گرفته ام لاز دیدم که نکاتی را خدمت شما عزیزان عرض کنم، انشاءالله که اسلام جهانگیر شود و مسلمانان به آرزوی دیرینة خود برسند.
سخنی با برادران و آشنایان و تمامی همکاران! دارم که مدت های مدیدی را با هم گذراندیم و شاید در برخی موارد راهنمایم بودید. شما که با وجود تمام مشکلات اعم از اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی از یک طرف و توطئة نفاق افکنان و مزدوران از طرف دیگر نتوانست قامت استوارتان را بشکند، بلکه مقاوم و استوار ایستادید سعی کنید در تمامی زمینه ها قوی شوید و روی پای خود تکیه کنید. آنچه که مصلحت اسلام و انقلاب است را در نظر بگیرید و به سخنان امام عزیزمان آن عزیزتر از جانمان توجه کنید و با جان و دل همراهش باشید و نگذارید روبه صفتان وجهة انقلاب اسلامی را از بین ببرند.اخلاق اسلامی را در بین خود و دیگران هر چه بیشتر رواج دهید.
پدر و مادر عزیزم! من در زندگی فرزند شایسته ای برای شما نبودم و نتوانستم زحماتی که شما متحمل من شدید جبران کنم. امیدوارم که من را ببخشید و حلا لم کنید. خیلی خوب می دانم و یادتان هست که چه رنج ها برای من کشیدید حتی' در دوران استقلال زندگیم نیز بی نصیب از مزاحمت برای شما نبودم و اگر نبود کمک های شما شاید وضعم در همه حال بدین صورت نبود، شما راهنما و مربی من بودید.
شما ای برادرانم! اکبر و اصغر و فرهاد و پرویز و خسرو و محمد و به خصوص تو ای فرهاد عزیزم! که تمام زحمات من به گرن تو بوده و هست و از تو بسیار شرمنده ام و من مدیون زحمات تو هستم که بر گردن من حق دارید و من نتوانستم این حق را ادا کنم. تقوی الهی را پیشة خود کنید و همین را کافی و بهترین ره توشة آخرت است. یاد خدا در تمامی موارد آرام بخش دل هاست، پس بکوشید که از یاد خدا غافل نشوید.
شما ای خواهرانم! زهرا و پرون و ... به وظیفة خود که همانا تربیت فرزندان صالح و شایسته است عمل کنید و زینب وار باشید و در داغ من اندوه به خود راه ندهید که من این راه را با جان و دل و از روی آگاهی انتخاب کردم.
تو ای همسر مهربانم! در این مدت که با هم بودیم تو بهترین یاور و همدم من بودی، تو نیز در مقابل مشکلات مونسم بودی و در بعضی موارد که قدرت تصمیم گیری از من سلب می شد تو راهنمایم بودی. من شاید در مورد تو حق همسری را خوب انجام ندادم، ولی امیدوارم که من را حلال کنی انشاءالله. از تو می خواهم که فرزندانم را چنان تربیت کنی که خواستة اسلام عزیز است و به فرزندانم بگو که بابا در راه آرمان های مقدس اسلام شهید شد. شما نیز راه پدر را انتخاب کنید که هر چه بخواهید در این راه است و از هوی و هوس های نفسانی پرهیز کنید و حافظ اسلام باشید.
در خاتمة عرایضم از کسانی که از من ناراحتی دیده اند تقاضای عاجل دارم که من را ببخشید و از همة آنها طلب مغفرت از خداوند بزرگ را دارم.
نام پدر ولی الله . شهید در امامزاده عماد رباط کریم دفن هستش. عموی بنده هم هستن. محل تولد هم تهران