شهید سیدحسین آقایی
نام پدر: میراسماعیل
نام مادر:صفیه شهیدی
تاریخ تولد: 3-5-1342 شمسی
محل تولد: تهران
سن:25سال
تحصیلات:کارشناسی از دانشکده افسری
متاهل و صاحب یک فرزند
کادر ارتش
فرمانده گروهان
لشگر77 خراسان
تاریخ شهادت : 31-4-1367 شمسی
عملیات سراسری رژیم صدام
محل شهادت : موسیان-شرهانی
گلزار شهدا: جاویدالاثر
سیدحسین آقایی در بیست و دوم مهر سال 1342در محله نارمک تهران چشم به دنیا گشود و پس از سپری نمودن دوران کودکی وارد مرحله تحصیل گردید و دوران ابتدایی را در مدرسه فرخ منش در تهران و دورة راهنمایی را در یکی از مدارس تهران و دورة متوسطه را ابتدا در دبیرستان نظام و پس از پیروزی انقلاب با انحلال دبیرستان نظام سال آخر را در دبیرستان دهخدا کرج گذرانید.
پس از اخذ دیپلم در سال 1362 در دانشگاه کرمان در رشته مهندسی شیمی قبول شد ولی به علت فقر مالی که گریبانگیر خانواده بود موفق به رفتن به دانشگاه کرمان نشد و در همان سال وارد دانشگاه امام علی (ع) ارتش گردید. علاقة شدیدی به تحصیل و حفظ قرآن داشت و لذا در تماممراحل زندگیاش تا زمان مفقود شدنش همیشه با قرآن بود و نصایح قرآن را سرلوحه زندگی قرار میداد. سیدحسین در زمانی که دانشکده افسری را طی مینمود همیشه میگفت که کی میشود زودتر به جبهه بروم در سال 1365 روز تولد حضرت علی (ع) ازدواج نمود که ثمره این ازدواج پسری به نام محمدعلی است پس از فارغ التحصیلی 9 ماه به شیراز جهت دورة مقدماتی اعزام و سپس به لشگر 77 خراسان منتقل گردید و دو سال در این لشگر خدمت نمود که در تاریخ 31-4-1367 در منطقه عملیاتی شرهانی دلیرانه جنگید و در این تاریخ نیز مفقود گردید و تاکنون از او خبری نداریم.


با عرض سلام به محضر مقدس صاحب الزمان(عج) و رهبر پرخروش ملت ایمان و شهیدان عالی مقام و بزرگ رزمندگان اسلام.
و با درود بیکران بر شما خانواده بسیار عزیز و مهربانم و با امید به صحت و سلامتی کامل برای یکایک شما که در اعماق قلبم جای دارید .
باری با تمام آرزوها و شیفتگیهای خود نسبت به امر جهاد فی سبیل الله، بالاخره عنایت الله تعالی سایه خود را بر سر این عبد حقیر افکند، و هم اکنون در کنار جوان استوار و دلاوری قرار دارم که حفظ و حراست دین و مملکت بر عهده آنان هست، والحمدلله در نهایت سلامتی و تندرستی میباشم و از این بابت جای هیچگونه نگرانی نیست.
مزید اطلاعتان عرض میکنم که در حال حاضر که مزاحم اوقاتتان میشوم و چون گذشته موجبات ناراحتی یکایک شما به ویژه مادر بزرگوارم را فراهم میسازم، در سمت م. ف . گر 3 کد 791 تکاور ل 77 پیروز ثامن الائمه انجام وظیفه مینمایم که از نظر موقعیت در نزدیکی قرارگاه لشگر واقع شده است که مسافت زیادی را با خطوط مقدم ندارد. از نظر زمان مرخصی هنوز اطلاعی ندارم. که انشاءا... در آن زمان بیشتر برایتان صحبت خواهم کرد. فیالحال دست شما گلرویان را بوسیده و برایتان آرزوی سلامتی و موفقیت را خواهانم. از قول بنده هر آن کسی که نامم را آورده سلام برسانید. والسلام.
العبد الاحقیر سیدحسن
1366/4/27


سلام و درود به منجی عالم بشریّت و مقام آن حضرت (عج) و شهدای والامقام و بزرگ دلیران جبهههای نبرد و سلامی گرم بسوی خانواده ی عزیز و ارجمندم و با امید به سلامتی کامل و موفّقیّت و پیروزی در تمامی طی حل زندگی برای شما دلبندان إن شاءالله.
باری روزها از پی هم سپری میشوند و محبّت ها و کرامت های وجودی شما در این مناطق بیشتر برایم متجلّی میشود، و هر لحظه بیشتر خود را مدیون الطاف شما میدانم. به هر حال از ایزد منّان تقاضای عفو اعمال ناپسند خود و طالب رضای همیشگی او هستم و پیوسته استدعای من که از بندگان عاصیاو هستم از شما نور چشمانم، دعای خیر بوده و هست إن شاءالله.
آنچه در این اثنا برای تقرّب هستند میتوان بیان کنم همانا ذکر و یاد پروردگار است. از حضور شما تمنّا دارم تا جایی که قادر هستید از مسایل پیش پا افتاده دنیوی به آسانی گذرکنید و خود را درگیر این سفر زودگذر ننمایید که عمرِ کوتاه مَجال رسیدگی به آن مطالب عبث و بیهوده را نخواهد داد. لذا با زبان، با عمل، در قلب، در حال ایستادن، نشستن، خوابیدن، فکر کردن، و کلیّه ی اعمال روزمرّه را ذکر الله و روح الله قرار دهید، باشد که آنچه نوشتم اول در خودم مؤثّر باشد و از ریاکاری محسوب نگردد. إن شاءالله.
سلام
روح این شهید و همه ی شهیدان در جوار حق تعالی و اهلبیت علیهمالسلام شاد باشد ان شاءالله
من این شهید را تا حدودی میشناسم ، در آن سالهای دور سال ۵۹ که وارد دبیرستان شدم با خواهر شهید همکلاسی و سپس دوست شدم تا پایان دوره دبیرستان .
و از این طریق شناختی روی خانواده داشتم .
ان شاءالله که شهداء شفیع ما باشند