شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهید اسفندیاری-حسین

شهید حسین اسفندیاری

نام پدر: حمزه

تاریخ تولد: 6-3-1321 شمسی

محل تولد: مرکزی - محلات 

تاریخ شهادت : 19-11-1362 شمسی

محل شهادت : مریوان

گلزار شهدا: امامزاده محمد 

البرز - کرج


 شهید «حسین اسفندیاری» هشتم خرداد 1321، در شهرستان محلات به دنیا آمد. پدرش حمزه (فوت1331) و مادرش هاجر (فوت1322) نام داشــت. آهنگر بود. سال 1346 ازدواج کرد و صاحب یک پســر و یک دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. نوزدهم بهمن‌ماه 1362، در مریوان بر اثر ســرمازدگی به شهادت رســید. مزار وی در امامزاده محمد(ع) شهرستان کرج قرار دارد.


آنچه در ادامه می‌خوانید متن روایت مقیسه در کتاب «ستارگان راه» از شهید «
حسین اسفندیاری» است.
آمـد، بـا دو سـیب سـرخ؛ آرام و آزاد و آگاه؛ بـرای بی تابی هـای دختـری کـه دسـت گـرم و پنجه‌هــای نــرم پــدری را دیگــر بــر ســرش نمی‌دیــد؛ بــرای بی قراری هــای همســری کــه از میــان همــة داشــته‌ها و نداشــته هایش، فقــط ســایه بــالای ســرش را کــم می‌دیــد؛ بــرای پســری کــه پشــتیبان می‌خواســت، و بــرای خانــواده‌ای کــه اگــر همه چیــز داشــتند، بــا او داشته هایشــان تکمیــل می‌شــد؛ و اگــر هیچ چیــز نداشــتند، بــا او صاحــب همه چیــز بودنــد؛ پـدر.
بلــه، بالاخــره پــدر، آن پــدر نازنیــن آمــد و گفــت: «همین جــا نزدیــک شــما هســتم، می‌آیــم؛ تند تنــد بــه شــما ســر می‌زنــم.»؛ و مــا می‌دانســتیم کــه رؤیایمــان صادقانــه اســت و تصویـری اسـت از همـان سرچشـمة نـور کـه خدایمـان در قرآنمـاِن آورده و از بچگـی در گوشِـمان خوانده انـد کـه: «وَ لّا تحَْسَـبنََّ الذَّیـنَ قُتلُِـوا فـی سَـبیلِ الله امَْواتـاً بَـل احَیـاءٌ عِنـدَ رَبهِّـم یرُزَقُـونَ.».

دسـت تقدیـر، تقویـم زندگـی‌اش را این‌گونـه نوشـت کـه در همـان کودکـی، سـایه مهِـر مـادری از سـرش کوتـاه شـود. هنـوز اندکـی از راه زندگـی را جلـو نیامـده بـود کـه نی‌لبـک سرنوشــت آهنــگ دیگــری برایــش نواخــت و در دهمیــن بهــار رویــشِ گلبــرگ وجــودش، آفتـاب عمـر پـدرش نیـز بـه غـروب نشسـت. دیگـر راهـی نمانـده بـود کـه بـه مدرسـه ختـم شـود، کارگاه آهنگـریِ در انتظـارش بـود تـا تـن بـه کار دهـد کـه از پشـتکارش یـک آهنگـربسـازد؛ امّـا ایـن کار سـخت، هیـچ گاه شـیرینی لبخنـد نـرم و خوشـرویی بـا در و همسـایه رااز لبـش دور نکـرد؛ حتـی اگـر بـه او پرخـاش می‌کردنـد و یـا بـه تنـدی رفتـار. امّـا نگفتـم از نمـاز و روزه اش، کـهّ هیچ وقـت تـرک نشـد و اینکـه خـود را پابنـد کـرده بـود کـه همیشـه نمـازش را بـه جماعـت بخوانـد؛ و دیگـر اینکـه چقـدر دوسـت داشـت کـه پـاک شـود و خـاک شـود. پـس در آخریـن رفتنـش، از همـه حلالیّـت خواسـت، خداحافظـی کـرد و بـا آن هـا کـه حسـاب و کتابـی داشـت، تسـویه.
بـا خیـزش مـوج انقـلاب، در راهپیمایـی علیـه رژیـم موروثـی شاهنشـاهی پهلـوی گام به گامِ دیگـر مـردان راه سـپرد و اعلامیهّ هـای امـام خمینـی) ره را بـه دسـت مشـتاقانش رسـاند و یـک سـال پـس از شـروع جنـگ نیـز، در سـال ۶۰، بـرای بازسـازی شهرسـتان شـوش بـه خوزسـتان سـفر کـرد. حـالّا آهنگـر زبردسـتی شـده بـود و می‌توانسـت آثـار پنجـه دشـمن را کـه بـر چهـرۀ شـهر ناخـن کشـیده بـود، بـه انـدازۀ کاربلـدی اش صـاف و پـاک کنـد. دو سـال بعـد هـم، همیـن کار را کـرد؛ امّـا ایـن بـار بـه غـرب کشـور رفـت تـا در بنـای بازسـازی آن سـامان کارایـی اش را عملـی کنـد، کـه در جـادّۀ مریـوان و در روز نوزدهم بهمن ماه 1362، ، توده هـای بـزرگِ بـرف بهمن مـاه، حسـینِ عزیـزِ بسـیجی مـا را در لایـه‌ای از حریـر سـپید پیچیدنـد تـا در روز حشـر رو سـفید در پیشـگاه الهـی سـربلند کنـد.

بلوغ ماه به دستان روشن تو شبیه است /  چرا که نه، گُل من اسم دیگری که نداری

منبع:نوید شاهد البرز



نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."




آخرین نظرات