شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید

شهید علیپوریانی-یدالله

شهید یدالله علیپوریانی

نام پدر: نورالله

تاریخ تولد: 7-4-1341 شمسی

محل تولد: تهران - شهریار

دیپلم

رشته اقتصاد

تاریخ شهادت : 24-10-1364 شمسی

محل شهادت : فاو

گلزار شهدا: امامزاده حضرت لوت پیغمبر 

تهران - رباط کریم

https://s32.picofile.com/file/8479065418/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF_%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D9%BE%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C_2_.jpg

بسم الله الرحمن ارحیم
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء و عند ربهم یرزقون.
“مپندارید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند، بلکه زنده اند و نزد خدا روزی می خورند.” 

خدایا گواهی می دهم که تو یکتا و احدی و محمد (ص) رسول و فرستاده تو و علی(ع) حجت و ولی توست.به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و به نام منجی عالم بشریت حجت ابن الحسن عسگری و به نام شهداء و پویندگان راه حق و حقیقت و با سلام و درود به رهبر کبیرمان خمینی بت شکن و فقیه مجاهدات آیت الله منتظری و خانواده معظم شهداء ، مفقودین، اسرا و معلولین. در این لحظه از زمان خداوند توفیقی برایم حاصل نمود تا بار دیگر وصیت نامه ام را تجدید و بنویسم. اما از خداوند منان می خواهم که این آخرین وصیت نامه ام باشد و لیاقتی برایم بدهد تا برای پیکار با ابرجنایتکاران به صفوف خونین شهدا بپیوندم. 

سلام بر دوستان، آشنایان، اقوام و هم روستاییانم، به آن عزیزانی که عمری در خدمت آنها بودم و در جوارشان پرورش یافتم و سلام بر پدر و مادر عزیز و گرامیم که با رنج و مشقت من را بزرگ نموده و در راه اسلام من را اهداء کردند. اما قبل از هر چیز از همه شما حلا لیت می طلبم و عاجزانه از مؤمنین و حزب اللهی هایی که به هر نحوی از من آزرده خاطر هستند و بدی برای آنها کردم از آنها می خواهم که من را ببخشند و حلا لم کنند.
اما ندایی در سر و آن اینکه من با آگاهی کامل و با عشق حسین لباس مقدس سپاه را بر تن نمودم و با گفتن لبیک به ندای رهبر سر در این وادی گذاشتم تا اینکه این لباس سبز را رنگین به خون خود نمایم، یا اینکه کفر را از صحنه روزگار محو سازم و کوردلان بدانند تا دست کثیفشان را از داخل و خارج قطع نکنیم آنی آرام نخواهیم نشست، چون لباس امام زمان را بر تن و آیه قرآن را بر قلبمان هک کرده ایم.

اما ای ملت حزب الله و ای رهروان روح الله، دست از امامتان برندارید. همواره گوش به فرمان باشید. گفتار و اندرزهایش را با جان و دل قبول و به مرحله اجرا بگذارید و دعاگوی آیت الله منتظری این فقیه عالیقدر باشید. با هم وحدت داشته باشید، هدفتان الله و رضای او باشد، در اعمالتان بدانید خدا ناظراست، از حرف های لغو و بیهوده جداً بپرهیزید. غیبت، تهمت و بدگویی نسبت به برادر مؤمن خود را کنار بگذارید. به یاد خدا باشید. مرگ را همواره مدنظر داشته باشید. نسبت به همدیگر رئوف و مهربان و با دشمنانتان سخت و استوار باشید. جبهه ها را فراموش نکنید و بیشتر تقویت کنید. ای امت دست از مساجد و دعا برندارید که ما با اینها زنده ایم. سعی کنید سنگر نماز جمعه را بهتر و بیشتر تقویت کنید. از روحانیت مبارز و در خط امام پشتیبانی کنید و از تمامی کسانی که به هر نحوی و در هر لباسی از خط رهبر بدورند به هر نحوی از آنها دوری جویید.
اما وصیتی به برادران سپاهی: ای عزیزان که شما نور چشم رهبرید و ای عزیزان که امام حفظ اسلام را به عهده شما گذاشته سعی کنید بیشتر به تزکیه خود بپردازید، مهر و محبت را بازهم بیشتر در بین خودتان رواج دهید. وحدت داشته باشید و خدای ناکرده از اختلاف جداً خودداری کنید که این شیوه شوم استعمار است. هر چه بیشتر بر توان خود بیفزایید که چشم تمامی مستضعفان جهان به دسته های پرقدرت شما دوخته شده است. و از شما می خواهم که سرسخت با دشمنان داخلی مبارزه کنید تا ریشه آنها را یکی پس از دیگری براندازید.
اما سخنی با پدر و مادر مهربانم: عزیزان در فراغ من زیاد از حد شیون و گریه نکنید، صبر کنید که خداوند با صابرین است. مادرم تو به حسین زهرا (ع) گریه کن تا فاطمه زهرا بر من گریه کند. هر کس خبر دامادی من را برایتان آورد بر او مژده دهید، چون به آرزوی خود رسیده ام. درباره شهادت من بر سر هیچ کس منت نگذارید. چون هر آنچه که انسان در راه خدا بدهد دیگر نباید چشم داشت داشته باشد و باید خوشحال باشید که امانت خدا را باز دوباره در راه او به او برگرداندید و از مردم می خواهم که برای من عزا نگه ندارند و حنا بگذارند و خضاب کنند و همین که زحمت کشیده اند و در مجلس آمده اند و در دیگر مراسم همکاری کرده اند بسی باعث شرمندگی است و پدرم از طرف من درباره کمی از داراییم وکیل است که به هر ترتیب می خواهد رفتار کند. عزیزان اگر جنازه من به دستتان رسید در پیغمبر لوت به خاک بسپارید و اگر هم نیامد بدانید غریبانه جان داده ام و سالار شهیدان غسل و کفنم خواهد کرد. من را از فاتحه و قرآن و صلوات فراموش نکنید که خیلی محتاجم و با وجود محاصره اقتصادی و فشار جنگ مراسم ختم را ساده برگزار کنید.
اما خواهرانم سعی کنید حضرت زینب را سرمشق خود قرار دهید و حجاب خودتان را بیشتر حفظ کنید که دشمن از سیاهی چادرتان بیشتر از سرفی چون من می ترسد. صبور باشید خدا اجرتان می دهد.
برادرانم سعی کنید راه من را با عزت ادامه دهید، با یک دست قرآن و با دست دیگر سلاحم را برگیرید. بر دشمن دین و قرآن بتازید و سعی کنید در راه خدا خالصانه خدمت کنید و آنی از مسیر اسلام و انقلاب عقب نیفتید و محصلین این امیدان آینده انقلاب سعی کنید در راه تحصیل بکوشید تا کشور اسلامیمان را از هرگونه وابستگی های فرهنگی، علمی، پزشکی و غیره بی نیاز سازید و بدانند که نوک قلمشان از گلوله های رزمندگان در جبهه بر قلب دشمن مفیدتر است. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.


https://s32.picofile.com/file/8479065426/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF_%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D9%BE%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C.jpg

نظرات (۱)

  • جمشیدسعیدی نیا
  • باسلام

    ضمن تشکرازعزیرانی که یادوخاطره شهدای عزیز راگرامی میدارند ، شهیدیداله( محسن)علیپوریانی که بچه محل مابودند اهل وساکن روستای حصارمهترازتوابع شهرستان رباطکریم بودند.ازبچه محلهای بسیاربسیارخوب ومومن و نجیب واخلاق مدار ودرعین حال  بسیارشجاع ونترس ومردم دوست ومردم دار وهمچنین دارای تیپ و چهره وقیافه ای بسیارزیبا وجذاب ونورانی بودند.چهره نورانی واخلاق ورفتارخداپسندانه وانساندوستانه آن شهیدوالامقام همیشه درذتن ویادمن بوده وخواهدبود.روحش شادیادوخاطراتش گرامی وراهش پررهروباد.

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    شهدای البرز

    "گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."


    آخرین نظرات