سلام.سال۱۳۶۲ از کرج به عنوان پاسدار وظیفه اعزام شدیم رفتیم آموزش و شدیم دیدبان توپخانه ۶۱ محرم دو سال سربازیم گذشت با هم رفتیم کارت پایان خدمت گرفتیم.بعدش بهزاد عقد کرده بود ولی بسیجی رفت .سال ۶۷ فروردین ماه روی ارتفاعات شهر ماووت عراق در حال دیدبانی بود که به همراه دو همسنگر دیگرش مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفتند و ...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهمالسّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفهای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."
سلام.سال۱۳۶۲ از کرج به عنوان پاسدار وظیفه اعزام شدیم رفتیم آموزش و شدیم دیدبان توپخانه ۶۱ محرم دو سال سربازیم گذشت با هم رفتیم کارت پایان خدمت گرفتیم.بعدش بهزاد عقد کرده بود ولی بسیجی رفت .سال ۶۷ فروردین ماه روی ارتفاعات شهر ماووت عراق در حال دیدبانی بود که به همراه دو همسنگر دیگرش مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفتند و ...