شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید

شهید ثمری-محمدحسین

شهید محمدحسین ثمری

نام پدر: محمدجعفر

تاریخ تولد: 4-2-1347 شمسی

محل تولد: تهران - شهریار 

تاریخ شهادت : 13-2-1365 شمسی

محل شهادت : فکه

عملیات : سیدالشهدا (ع)

گلزار شهدا: امامزاده اسماعیل 

تهران - شهریار


سیری در کلام شهید ثمری:رهبر را تنها نگذارید!

وصیت نامه شهدا

شهید «محمدحسین ثمری» از شهدای دوران دفاع مقدس است، در وصیت‌نامه او آمده‌: «تنها یک کار می‌تواند وفاداری شما را نشان دهد نسبت به این انقلاب و آنهم یاری کردن و تنها نگذاشتن رهبر است.»


به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید محمّدحسین ثمری، چهارم آذر 1347، در شهرستان رباط‌کریم به دنیا آمد. پدرش محمدجعفر، امام جمعه بود و مادرش فاطمه نام داشت. دانش آموز دوم متوسطه در رشته اقتصاد بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سیزدهم اردیبهشت 1365، در فکه توسط نیروهای عراقی با اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار

وی در روستای مهران‌شهر تابعه شهرستان شهریار قرار دارد.         

آنچه در ادامه می‌خوانید متن وصیت‌نامه شهیدثمری است.

خدایا! اگر مرا به جُرمم گیری تو را به بخشایشت گیرم. اگر مرا به گناهانم گیری تو را به آمرزشت گیرم.  اگر مرا در آتش اندازی به گروه اهل آتش می‌گویم که تو را دوست می دارم.    مناجات شعبانیه

السّلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح المقدّس الّتی حلّت بفنائک علیکم منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی الیل و النهار و لا جعله الله آخرالعهد منی لزیارتکم.

خداوندا تو را سپاس می گویم سپاسی که شکرکنندگان تو از شرکت در سوگواری اهل بیت گویند. با سلام ودرود بیکران بر حضرت حجت امام زمان (عج) و نایب بر حق و پُراستقامتش روح خدا خمینی کبیر و با سلام خدمت ارواح مطهر پاک شهیدان از صدر اسلام تا کربلای خونین ایران و تمام خدمتگزاران و ایثارگران این نظام جمهوری اسلامی علی الخصوص ایران و جانبازان و مفقودین این جنگ تحمیلی و با سلام بر شما امّت حزب الله و شهیدپرور.

خدایا! چگونه این قلم را در دست خود بچرخانم تا بتوانم برای آخرین بار با بندگانت صحبت نمایم آنقدر ضعف در خودم احساس می نمایم که قدرت نوشتن ندارم و نمی دانم با چه رویی و با چه مفهومی با بندگانت مکالمه کنم. پس خدای من، آن قدرت را در دل و دستم قرار بده تا بتوانم وصیّتی که نسبت به این مردمی که می خواهند روی این کره‌ی خاکی زندگی کنند بکنم و آنهم یادآوری چون در خودم نمی‌بینم که بتوانم وصیّت کنم و حتّی معلوماتم تا آن اندازه نیست تا بتوانم نامه‌نگاری کنم و چیزی بنویسم پس خودت کمکم کن.

ملّت شهید پرور! امّتی که چند سال است با ایثارگران و فداکاری خودتان توانستید به این ابر جنایتکاران بفهمانید که چگونه ملّتی هستید. اکنون هم وقت آن رسیده که به طور کامل دِین خودتان را نسبت به این نظام الهی اَدا نمایید. تنها یک کار می تواند وفاداری شما را نشان دهد نسبت به این انقلاب و آنهم یاری کردن و تنها نگذاشتن رهبر است. در هر شرایط کوفیان با کار خود که در مقابل حسین بن علی (ع) انجام دادن خود را در جهان خوار و ذلیل کردند و به همه خود را نشان دادند که چگونه امّتی بودند و بعد ندای حسین در جهان پیچید و آوایی طنین‌انداز در جهان انداخت.

شما که همه‌ی ایثارتان را نشان دادید. اکنون هم نشان دهید که چگونه امّتی هستید. آبروی اسلام آبروی نظام جمهوری اسلامی در حال حاضر جبهه هاست که باید گرم نگه‌داشته شود. امیدوارم که همانطور که انجام وظیفه می‌کنید به همان میزان ادامه دهید.

یک خواهش از شما دارم و آنهم که خیلی مهم است اینکه این کوچکتان را حلال کنید و اگر در این مدّت که مزاحم شما بودم خطایی از من دیدید به بزرگی خودتان حلالم کنید. و اگر این کار را کردید إنشاءالله و حتما خداوند از شما می گذرد. اگر به کسی بدهکارم حتما بیاید و از خانواده ام طلب نماید و اگر از کسی طلب داشتم آنرا به او بخشیدم. فقط دعا را برایم فراموش نکنید.

إنشاءالله از کسانی باشید که در رکاب امام زمان (عج) شمشیر بزنید و او را یاری نمایید و مورد رحمت الهی قرار گیرید. امّا برادران ودوستانی که مدّتی در کنارتان بودم و مزاحمت برایتان ایجاد کردم، از شما نیز طلب بخشش می کنم و امید آن دارم که هر بدی از من دیدید مرا عفو نمایید تنها سفارشی که نسبت به شما دارم برادرانی که محصّل هستید حتما درس خود را ادمه دهند و در مواقع لزوم واحتیاج جبهه ها را پُر کنید. برادرانی که در ارگانها کارمی کنید یا شغل آزاد دارید از آنها هم  می خواهم که جبهه ها را گرم نگه دارید، همانگونه که پشت جبهه ها را نگه می دارند. به خدا قسم اگر از طریق جبهه ها ضربه ای به این جبهه ها و این جمهوری اسلامی وارد شود آبروی اسلام به مخاطره می افتد و به همان خدا قسم که این جبهه ها و این جنگ است که سرنوشت اصلی ما را تعیین می کند. پس از شما عاجزانه می خواهم که به ندای حسین گونه امام لبیک گویید و تنهایش نگذارید همان گونه که تنهایش نگذاشتید.

پدرومادرعزیزم!رنج‎های زیادی به پای من کشیدید و مرا پرورش دادید تا در راه اسلام فدا کنید، در زندگی بسیارکمخوشی دیدید و خیلی اشتباه وکج روی از من سر زد. ولی شما صبر کردید و به روی من نیاوردید ولی خودم متوجّه بودم. به خدا قسم خیلی خواستم فرزند خوبی برایتان باشم خیلی سعی می کردم، ولی هوای نفس بر من غلبه می نمود وتنهایم نمی گذاشت. ولی الان متوجّه شدم که چه ها کردم امّا با تمام این بدیها یک نور امید در دل من است وآنهم صحبت وامید آن دارم که مرا ببخشید و هربدی و ناراحتی که در این چند سال زندگی از من دیدید به بزرگی و معرفتتان ببخشید و مطمئن باشید اگر لیاقت داشتم شفاعتتان می کنم. پدرم! همین راهی که دارید پیش روید واقعا راه راست و صراط مستقیم است که همه کس با این راه مأنوس نیستند، پس ادامه دهید تا سر حدّ فدا شدن در راه خدا، ومطمئن باشید که اگر لایق باشم در جهان آخرت شفاعت می کنم. گرچه شما مورد شفاعت شهیدان دیگر قرار گرفته اید. مادرم! شما نیز برایم خیلی ناراحتی کشیدید و نمی دانم با چه رویی و با چه لحنی از شما عذر خواهی کنم. فقط به این امید دارم که چون خودت مرا به جبهه فرستادی پس از من راضی هستی و اگر چنین باشد خداوند إنشاءالله از شما راضی باشد و مطمئن باش در روز قیامت اگر لایق بودم بدون شما وارد بهشت نمی شوم.

مادرجان! جلسات و هیئتهای مذهبی خودتان را هر چه بیشتر کنید تا دختران وزنان زینب وار بیشتری تحویل این جامعه بدهید و به منافقان اجازه‌ی نفوذ و یا کاری ندهید که موجب ناراحتی شود.

برادران و خواهرم! سلام مرا به اکبر برسانید و بگویید که حسین خیلی دوست داشت یک بار دیگر روی زیبا تو را ببیند ولی بخت یاری نکرد. از شما می‌خواهم که راهم را ادمه بدهید. پدر و مادر را به شما می سپارم و از شما می‌خواهم که اگر کسی خواست به یک نحوی موجب ناراحتی این دو عزیز شود شدیدا با آن روبه‌رو شوید ولو به دادن جان خودتان باشد. من رفتم ویک روزی هم باید می‌رفتم پس چه بهتر که به رضای خدا رفتم و شما نیز روزی خواهید رفت پس چه بهتر به رضای او بروید در این جهان هستی زندگی کردن خوب است ولی در صورتی که انسان بتواند ذخیره‌ای برای آخرت خود تهیّه نماید.

خوشا به حال آن کسانی که این دنیا زندان برایشان است و مُردن وشهادت بسی برایشان سعادت است. در مورد دفنم هر جا که پدرم خواست مرا به‌خاک بسپارد. ولی اگر برایتان میسّر بود قبر مرا در جایی قرار بدهید که وقتی عزاداران حسینی به آنجا می آیند یا از روی قبرم یا از کنار قبرم بگذرند و در عزاداریشان شریک باشم ولی اگر هم جنازه ای بر نگشت بگویید تَوَکَلتُ عَلَی الله. به همین موضوع راضی هستم چون نمی توانم راضی نباشم. فقط دوست ندارم کسی ناراحت شود که چرا جنازه ام نیامد این خواست خدا بود و هر چه خواست همان می شود. در رابطه با مسائل شرعی ام باید بگویم فقط 4 روز روزه‌ی قرضی دارم و باید می گرفتم ولی وقت مقتضی نبود. پس برایم بگیرید ولی نماز به گردن ندارم ولی گهگاهی برایم بخوانید. اگر کسی غیبت مرا کرد بشرطی از او می گذرم که دیگر غیبت مرا نکند چه غیبت من چه غیبت دیگری. خدایا! دوست بدار و دوستدار محمّد و آلش را و دشمن بدار دشمنان محمّد و آل محمّد را.

خدایا! پدر و مادر وبرادران و خواهرم رابه تو می سپارم و آزادی تمام اسیران را از درگاهت خواستارم. خدایا! کمک کن دین جمهوری اسلامی را و ذلیل کن کسانی را که می‌خواهند به یک نحوی چوب لای چرخ این انقلاب بگذارند. خدایا! رهبر انقلاب را در پناه خودت تا ظهور حضرت مهدی و در کنارش محافظت بفرما.رزمندگان حسینی و خمینی را به صحن و سرای امام حسین (ع) برسان. پرچم اسلام در سراسر جهان به اهتزاز در آور.کمکمان کن تا بتوانیم دین تو را محکم و دستورات تو را در جهان ابلاغ نماییم.والسّلام علیکم و رحمه وبرکاته. خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.

پیام شاخص شهید بزرگوار بر اساس متن وصیّت نامه و مطابقت با آیات و روایات

گذشت

پیام شهید:یک خواهش از شما دارم و آنهم که خیلی مهم است اینکه این کوچکتان را حلال کنید.

شاهد حدیثی: قال رسول الله صل الله علیه و آله: مَن یَغفِر یَغفِرِ اللّه‏ُ لَهُ وَ مَن یَعفُ یَعفُ اللّه‏ُ عَنهُ. (نهج الفصاحه، ح 2768)

پیامبر اکرم صل الله علیه و آله فرمودند:هر کس از خطاها درگذرد، خدایش از او درگذرد و هر کس گذشت کند خدا نیز از او گذشت کند



نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."

آخرین نظرات