شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهید دهقان بنادکی-محمدرضا

شهید محمدرضا دهقان بنادکی

نام پدر: احمد

تاریخ تولد: 18-3-1343 شمسی

محل تولد: البرز - کرج

تاریخ شهادت : 4-1-1363 شمسی

محل شهادت : جزیره مجنون

عملیات خیبر

گلزار شهدا: امامزاده محمد 

البرز - کرج


«محمدحسن مقیسه»در «ستارگان راه» روایتی خواندنی از این شهید گرانقدر را منتشر می‌کند:


در ادامه روایتی از شهید «محمّدرضا دهقان» برگرفته از کتاب «ستارگان راه» را بخوانید.

«هشـیار و بیـدار، بـی‌آزار و کم‌گفتـار، پرُبـار و سـبکبار، متدیـن و خانـواده‌دار. اخلاقـش ،نـرم و گفتـارش، محتـرم؛ اگـر بـا بـرادران یـا خواهـرش بـود و یـا بـه ویـژه بـا پـدر و مـادرش و اهــل مســجد و نمــاز اوّل وقــت و قرائــت قــرآن و دعــای کمیــل و تــوکّل  و توسّــلش. و ... این هـا، نـام تـو نیسـت، یـاد توسـت، کار تـو، راه تـو، و خـوی و بـوی تـو، کـه اکنـون رایحـه بهشـت پرورش بـه دسـت نسـیم در کـوی تـو پراکنـده می‌شـود و مـا را بـه روزهایـی می‌رسـاند کـه هـم درس می خوانـدی، هـم جبهـه را تنهـا نمی گذاشـتی؛ شـاهد: نـوزده سـال سـن داشـتی و بیـش از شـانزده مـاه حضـور در جبهـه! و اینکـه هیچ وقـت جنـگِ بـا کافـران را بهانـه نکـردی بـرای دسـت کشـیدن از درس و مشـق و مدرسـه؛ هـم در خـطِّ مقّـدم بـودی و هـم در دبیرسـتان انقـلاب اسـلامی؛ مطالعـه و تحصیـل تـا سـال چهـارم دورۀ متوسّـطه. و دیگـر اینکـه پـرکار بـودی؛ چـه در جبهـه و چـه در پشـت جبهـه؛ در اینجـا، گاه زخـم زبـان را بـه مرهـم بیُـان شـفا مـی‌دادی و در آنجـا، گاه کوتاهـی وجـودی دیگـران را در جبهـه، بـه بلنـدی حضـوری تمـام در دل سـنگرها، جبـران می‌کـردی؛ شـاهد: وصیت‌نامـه ای اسـت کـه در آن، از سُسـتی و نفـاق جماعتی چنـد نوشـته‌ای کـه حاضـر نیسـتند بـه جبهـه برونـد. و مهم تـر از همه این‌هـا یـک بسـیجی تمام عیـار بـودی؛ تیزبیـن و ریزبیـن، کـه در دهه 60 چشـم و گـوش مـا را بـه روزنه‌هـای نفـوذ بـاز کـردی:

همـواره گـوش بـه رهنمودهـای امـام عزیـز باشـید تـا مبـادا دشـمنان اسـلام در شـما نفـوذ کننـد و خـدای نکـرده، بخواهنـد ضربـه‌ای بـه ایـن انقـلاب بزننـد.

بلـه، در همـان روزهایـی کـه گویـی همه بـار انقـلاب را بـر دوش حـس می‌کـردی، بـه کردسـتان رفتـی و نـُه روز تـو و دوسـتانت گرفتـار آمدیـد در حلقه تنـگ و پرُخـار ضدّانقلاب، امّـا گلبـرگ تـوکّل تـو و دوسـتان باایمانـت از پرتوهـای آفتـاب رحمـت خـدا قـوّت گرفـت و توانسـتید دایـرۀ تنـگ دشـمنان را بـه قـدرت همّـت و عبـادت در هـم شـکنید. بعـد بـه سـرپلُ ذهـاب رفتـی و سـه مـاه در آنجـا بـودی، در قصـر شـیرین هـم سـه مـاه حضـور داشـتی و ایـن بـار عـزم سیسـتان و بلوچسـتان کـردی، کـه گرمـای آن سـامان روانه بیمارسـتانت کـرد و فقـط هشـتِ روز در آن اسـتان بـودی. امّـا مگـر آرام می گرفتـی؟ بـار آخـری کـه خـاک جبهـه افتخـار مهمانـی قدم هایـت را داشـت، شـش مـاه بـود و در خطّه جنـوب، کـه دورۀ آموزشـی کار کـردن بـا تـوپ 106 را هـم یـاد گرفتـی و در عملیـّات والفجـر یـک و والفجـر 2 و عملیّـات طلایـه شـرکت کـردی و روزی کـه پـس از بیسـت روز حضـور در عملیـات خیبــر و در جزیــرۀ مجنــون بــه عقــب برمی گشــتی، یــک دســته گُلِ آتــش بــا برُاده هّــای فلـزی سـرخ رنگ سـنجاق شـد بـه سـر و سـینه‌ات، امّـا نمی‌دانـم چـه بـه خدایـت گفتـی کــه در نوزدهمیــن ســال ســحر زندگــی‌ات، مــا را در حســرت شــنیدن جــواب یــک معمّــا بــرای همیشــه بی پاســخ گذاشــتی:

ایـِن بـوی خـوش یـاس چیسـت کـه در شـهر پیچیـده؛ عطـر گُل بـاغ اسـت یـا صفـای نمـاز راز تـو، محمّدرضـا؟!

منبع: نوید شاهد البرز



نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."




آخرین نظرات