شهید بیژن رحیم حسینی
نام پدر: احمدعلی
تاریخ تولد: 05-12-1343 شمسی
محل تولد: نوشهر
تاریخ شهادت : 1-12-1366 شمسی
محل شهادت : سومار
لشکر 88 ارتش
گلزار شهدا: امامزاده محمد
البرز - کرج
زندگینامه شهید بیژن رحیم حسینی
بسم الله الرحمن الرحیم
شهید بیژن رحیم حسینی در سال ۱۳۴۳ در خانواده ای مذهبی در شهرستان چالوس دیده به جهان گشود.
بعد از سپری کردن دوران تحصیلش در اواخر دوره راهنمایی ترک تحصیل کرد و در
رشته تاسیسات ساختمان (شوفاژ )مشغول به کار شد.(بعد از شهادتش مهارت و تعهد
در کارش هنوز سر زبان هاست )
بیژن در فروردین ۱۳۶۵ به خدمت مقدس سربازی رفت و بعد از آموزش (پادگان۰۴
بیرجند)به منطقه جنگی سومار اعزام شد و بعد از حدود ۲۳ ماه خدمت به دین و
وطن در تاریخ ۶۶/۱۲/۱ به درجه رفیع شهادت نائل گشت.
سال گذشته پس از جست و جو توانستم با چند تن از همرزمانش ملاقاتی داشته باشم و پای صحبت هایشان بنشینم.
با یکی از این عزیزان به نام آقای سام قرار ملاقاتی گذاشتم که برایم خیلی جالب بود.
در برخورد اول مردی از اتومبیل به سختی پیاده شد که آثار جانبازی در پایش به شدت خودنمایی میکرد.
یکی از خاطراتش بسیار برایم شنیدنی بود که بی اختیار اشک هایم سرازیر شد و بیشتر از همیشه به برادر شهیدم افتخار کرد.
به گفته این جانباز عزیز:
در یکی از عملیات ها گلوله خمپاره ای نزدیک من منفجر شد که باعث شد از بالا
ی خاکریز به شدت به پایین سقوط کنم و از ناحیه پا به شدت آسیب دیدم.
بیژن که در نزدیکی من بود بالای سرم آمد و با دیدن این صحنه به سرعت از
لباس هایش باندی درست کرد و مشغول بستن زخم هایم شد و از چند تکه چوب آتلی
ساخت و پایم را بست. (در همین حین گریه میکرد)و مرا به سختی در آمبولانس
گذاشت و مرا به بیمارستان صحرایی رساند و بعد مرا به یکی از بیمارستان های
تهران اعزام کردند که بعد از چند روز خبر شهادتش را در بیمارستان به من
دادند.
از خصوصیات بارز این شهید بزرگوار میتوان به ارتباط صمیمانه و مهربان با همرزمانش اشاره کرد.
بیژن با وجود شرایط سخت حاکم بر منطقه به تعمیر ابزار و آلات جنگی و ماشین
های آسیب دیده می پرداخت و آن ها را با مهارت تعمیر میکرد به طوری که قابل
استفاده مجدد برای رزمندگان می شد که این همه مهارت و پشتکار باعث تعجب و
تحسین دوستانش بود
نحوه شهادت :
یک روز صبح به علت بارش شدید باران در شب قبل؛ بیژن و هم سنگر هایش مشغول
تعمیر سقف سنگرشان بودند که بعد از اتمام کار بیژن از خواب شب قبل با
دوستانش صحبت میکرد که خواب امام خمینی را دیده است و به او لبخند میزند.
ساعتی بعد حدود ۹ صبح که به اتفاق دوستانش، همان هایی که آخرین بار باهم به
مرخصی آمده بودند (شهید پوستین دوز و شهید هادی پور)در جلوی سنگر نشسته
بودند که با اصابت خمپاره ای در نزدیکی شان به شهادت میرسند.
منبع:ajashohada.ir
تاریخهای تولد وشهادت شهید بیژن رحیم حسینی نادرست است این اطلاعات غلط را از کجا گرفتید من خواهر شهید بیژن هستم هرچه زودتر اصلاح کنید لااقل روی سنگ مزار رو یک نگاهی میکردید