شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید

شهید رضالو-نایبعلی

شهید نایبعلی رضالو

نام پدر: حمزه علی

تاریخ تولد: 1-6-1344 شمسی

محل تولد: زنجان

تاریخ شهادت : 7-12-1362 شمسی

محل شهادت : هورالهویزه - جزیره مجنون

عملیات : خیبر

جاویدالاثر

گلزار شهدا: (سنگ یادبود)  امامزاده محمد 

البرز - کرج

نویدشاهد البرز:

شهید جاویدالاثر «نایب علی رضالو» فرزند «حمزه علی» در تاریخ اول شهریور 1344، در قریه سنگر از توابع زنجان در خانواده ای مومن دیده به جهان گشود. او دوران کودکی خود را در کنار خانواده سپری نمود تا هشت سالگی در روستای « سنگر» زنجان سپری نمود.

در سن هشت سالگی به همراه خانواده خود به کرج نقل مکان نمود و برای اینکه بتوانند زندگی روزمره شان را بچرخانند مشغول به کار جوشکاری گردید و از این طریق خرج خانواده را تامین می کردند.

او از ابتدای تشکیل بسیج در این ارگان همکاری می کرد و با شروع جنگ تحمیلی در طول جنگ دو بار به جبهه اعزام شد و برای آخرین بار در تاریخ هفتم اسفند 1362، در منطقه عملیاتی «هورالهویزه» واقع در جزیره مجنون بر اثر اصابت ترکش مزدوران عراقی به درجه رفیع شهادت نایل گردید.پیکر پاک شهید در هور هویزه برای همیشه جاوید الاثر ماند.

شهید« نایب علی رضالو» در فرازی کوتاه از وصیت نامه خود با تاکید بر نماز و اهمیت آن شهادتش را خاری بر چشم یاوه گویان و ستمکاران می داند که به تفصیل در ادامه مطلب می خوانید:

 با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی این قلب تپیده ملت ها و با سلام بر تمامی شهدا و پدر و مادر و قوم و خویشان سخنانم را اغاز می کنم. مادر عزیزم که در بزرگ کردن من سختی ها کشیدی و شب ها بیدار  ماندی تا مرا به سامان برسانی امیدوارم که خداوند تبارک و تعالی از شما راضی باشد. می دانم در جبهه رفتن من خیلی رنج کشیدی مرا ببخش و حلال کن و پدر مهربانم! شما هم در بزرگ کردن من زحمت کشیدی تا مرا به طور صحیح تحویل جامعه بدهی واقعا از شما متشکرم که در جبهه رفتن من مخالفت نکردی امیدوارم ایزد متعال شما را بیامرزد و از شما راضی باشد و در طول زندگی هر ناراحتی از من دیدید به بزرگواری خود مرا حلال کنید

سعی کنید نمازهایتان را با جماعت بخوانید و در نماز جمعه حتما شرکت و در دعاهایتان من حقیر و امام عزیز و اسراء و مجروحین جنگی را هم دعا کنید و در ضمن  بدانید که این راه را خودم با اگاهی انتخاب کردم و هیچ تحمیلی در ان نبود. پیام به برادران خوب و گرامیم امیدوارم شما هم در غم من هیچ ناراحت نباشید و سعی کنید حتما نمازتان به پادارید. مخصوصا نماز جمعه و قدر امام را بدانید و به فرمان او جامعه عمل بپوشانید و خواهرانم را با کمال معنویت و آگاه به مسائل اسلامی تربیت کنید و در نبود من بیشتر مواظب خانواده باشید و بیشتر به پدر و مادرم کمک کنید.

از برادران بسیج می خواهم بیشتر اخلاق اسلامی داشته باشند و سعی کنند برخوردشان با امت خوب و صمیمی باشد و به نگهبانی و گشت و دیگر مسائل بسیج اهمیت بدهند.

امیدوارم شهادت من خاری در چشم یاوه گویان و ستمگران باشد.در ضمن مرا در امام زاده محمد به خاک بسپارید .


منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری




نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."

آخرین نظرات