شهید فریدون رضای فرزند کاکا علی در سال 1332 در روستای بان سولاب از دهستان گوران از توابع باختران از یک خانوادة ضعیف و مستضعف دیده به جهان گشود. وی بعد از گذراندن دوران کودکی خویش در سن هفت سالگی جهت کسب دانش و معرفت به مدرسه رفت و سپس موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشتة نظامی گردید و سپس در دانشکدة افسری نیروی هوائی موفق به اخذ مدرک لیسانس شد و سرانجام در سال 1360 بنا به گفتة پیامبر ازدواج نمود که ثمرة ازدواجش دو فرزند می باشد. برادر فریدون نظامی خلبان نیروی هوائی ارتش جمهوری اسلامی در تاریخ 6/11/1365 در منطقة جنوب هنگام حمل مجروحین هواپیما دچار سانحه گردید و به لقاءالله پیوست.
شهادت شهدا رسالتی برگردن ما نهاد که در طول زمان شکل و شمایل خود را تغییر داده است، اما قدمتش به فریادهای زینب (س) در کربلا میرسد که طنین صدایش و سخنرانیهایش و تبیین و تعریفش را هنوز میشنویم. امروز با تاکیدات مقام معظم رهبری وظیفه نگارش کتاب شهدا، خاطرات و سیره آنها در امتداد سخنرانی خواهر حسین(ع) در کربلاست. برخی از همسران شهدا پیرو راه آنان و در ادامه رسالت زینبی به نگارش خاطرات و روایت از سبک و سیره شهدا دست زدهاند.
«جمیله چراغی جعفرآبادی» همسر شهید «خلبان فریدون رضایی» تصمیم میگیرد خاطرات زندگی مشترک با همسر شهیدش را برای مشتاقان «زیست شهیدانه» خواندنی کند و حاصل این همت نگارش کتابی با نام «پرواز مازیار» است.
انس با کتابخانه پدری
چراغی از کتاب خاطراتش با عنوان «پرواز مازیار» یاد میکند و میگوید: «رمان پرواز مازیار، برگزیدهای از خاطرات بنده در زندگی مشترک با سرلشکر خلبان فریدون رضایی است. من در اصل کرد هستم و در خانوادهای پرجمعیت در کرمانشاه به دنیا آمدهام. پدرم «اسد چراغی» از شاعران به نام کردزبان است. خاطرات پر رنگی که من از نوجوانیام دارم در فضای کتابخانه پدری بوده است. من در آنجا مطالعه میکردم. روح من در این کتابخانه رشد کرد. انشاهایم را در این کتابخانه مینوشتم.»
دلتنگیهای همسرانه؛ انگیزه ورود
وی انگیزه خود را برای نگارش پرواز مازیار، در گام اول دلتنگیهای همسرانه عنوان و بیان میکند: «اولش دلتنگی برای همسر و فرزندم بود، اما بعد از نوشتن متوجه شدم که شهید رضایی چه بزگوار و مردمی بود! باید خاطرات او را به شکلی در شان این خلبان شهید بنویسم.»
حس افتخار
نویسنده کتاب پرواز مازیار از حس افتخاری که در نوشتن این مکتوب داشته است میگوید: «عزیزانی که کتاب را میخوانند بهتر متوجه حس و حال من میشوند. حس افتخار و اینکه این سختیها چقدر من را به خداوند نزدیکتر کرده است هنوز هم در من جریان دارد.»
وی استقبال مخاطبان را عالی برمیشمرد و بیان میکند: «استقبال مخاطبان به گفته مدیر انتشارات بسیار عالی بوده است. فرمانده نیروی هوایی جناب امیر واحدی لطف کردند و دستور خرید دویست جلد را دادهاند. این رُمان، چون از دل بر آمده به گفته دوستان به دل مینشیند.»
از ارتفاعات دالاهو تا تحصیل در آمریکا
این همسر شهید پیشینه خانوادگی این شهید خلبان را اینگونه بیان میکند: «شهید رضایی در سال ۱۳۳۲، در روستای بانسوله در ارتفاعات دالاهو به دنیا آمد و بعد از پایان دوره دبیرستان در امتحانات اعزام به خارج نیروی هوایی شرکت کرد و پس از قبولی در سال ۱۳۵۵ به امریکا اعزام شد.»
وی ادامه میدهد: «پایان دوران تحصیلات او مصادف شد با آغاز جنگ تحمیلی و به علت عشق به مردم و کشورش به وطن برگشت. سرانجام در تاریخ ۱۳۶۵، در یکی از ماموریتهای هوایی به دلیل نامساعد بودن هوا و برخورد هواپیما به کوه به درجه رفیع شهادت رسید.»
شخصیتی فرهیخته و وطنپرست
جمیله چراغی از منش و شخصیت همسرش این گونه بیان میکند: «شهید رضایی جدا از مهارت خلبانی و تسلط کامل به زبان بین المللی، شخصیتی فرهیخته و نمونه بارز یک ایرانی وطنپرست و شجاع بود.»
غفلت نکردن از مطالعه زندگی شهدا
«جمیله چراغی جعفرآبادی» همسر شهید «خلبان فریدون رضایی» تصمیم میگیرد خاطرات زندگی مشترک با همسر شهیدش را برای مشتاقان «زیست شهیدانه» خواندنی کند و حاصل این همت نگارش کتابی با نام «پرواز مازیار» است.
انس با کتابخانه پدری
چراغی از کتاب خاطراتش با عنوان «پرواز مازیار» یاد میکند و میگوید: «رمان پرواز مازیار، برگزیدهای از خاطرات بنده در زندگی مشترک با سرلشکر خلبان فریدون رضایی است. من در اصل کرد هستم و در خانوادهای پرجمعیت در کرمانشاه به دنیا آمدهام. پدرم «اسد چراغی» از شاعران به نام کردزبان است. خاطرات پر رنگی که من از نوجوانیام دارم در فضای کتابخانه پدری بوده است. من در آنجا مطالعه میکردم. روح من در این کتابخانه رشد کرد. انشاهایم را در این کتابخانه مینوشتم.»
دلتنگیهای همسرانه؛ انگیزه ورود
وی انگیزه خود را برای نگارش پرواز مازیار، در گام اول دلتنگیهای همسرانه عنوان و بیان میکند: «اولش دلتنگی برای همسر و فرزندم بود، اما بعد از نوشتن متوجه شدم که شهید رضایی چه بزگوار و مردمی بود! باید خاطرات او را به شکلی در شان این خلبان شهید بنویسم.»
حس افتخار
نویسنده کتاب پرواز مازیار از حس افتخاری که در نوشتن این مکتوب داشته است میگوید: «عزیزانی که کتاب را میخوانند بهتر متوجه حس و حال من میشوند. حس افتخار و اینکه این سختیها چقدر من را به خداوند نزدیکتر کرده است هنوز هم در من جریان دارد.»
وی استقبال مخاطبان را عالی برمیشمرد و بیان میکند: «استقبال مخاطبان به گفته مدیر انتشارات بسیار عالی بوده است. فرمانده نیروی هوایی جناب امیر واحدی لطف کردند و دستور خرید دویست جلد را دادهاند. این رُمان، چون از دل بر آمده به گفته دوستان به دل مینشیند.»
از ارتفاعات دالاهو تا تحصیل در آمریکا
این همسر شهید پیشینه خانوادگی این شهید خلبان را اینگونه بیان میکند: «شهید رضایی در سال ۱۳۳۲، در روستای بانسوله در ارتفاعات دالاهو به دنیا آمد و بعد از پایان دوره دبیرستان در امتحانات اعزام به خارج نیروی هوایی شرکت کرد و پس از قبولی در سال ۱۳۵۵ به امریکا اعزام شد.»
وی ادامه میدهد: «پایان دوران تحصیلات او مصادف شد با آغاز جنگ تحمیلی و به علت عشق به مردم و کشورش به وطن برگشت. سرانجام در تاریخ ۱۳۶۵، در یکی از ماموریتهای هوایی به دلیل نامساعد بودن هوا و برخورد هواپیما به کوه به درجه رفیع شهادت رسید.»
شخصیتی فرهیخته و وطنپرست
جمیله چراغی از منش و شخصیت همسرش این گونه بیان میکند: «شهید رضایی جدا از مهارت خلبانی و تسلط کامل به زبان بین المللی، شخصیتی فرهیخته و نمونه بارز یک ایرانی وطنپرست و شجاع بود.»
غفلت نکردن از مطالعه زندگی شهدا
نویسنده «رمان پرواز مازیار» در پایان به نسل جوان پیشنهاد میکند: «بنده به نسل جوان پیشنهاد میکنم از مطالعه زندگی شهدا غافل نشوند. تجربهای که برای بنده در این خصوص در حوزه مطالعه کتاب شهدا پیش آمد در مورد «شهید محمد جهانآرا» بود. با مطالعه کتاب این شهید گرانقدر بنده متوجه شخصیت بسیار والای این شهید شدم و وسعت دید من نسبت به این شهید بیشتر شد و عمق و وسعت شجاعت، غیرت و وطنپرستی این شهید آگاه شدم.»
گفتوگو از نجمه اباذری
گفتوگو از نجمه اباذری
ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا