شهید عباس روزبهانی
نام پدر: مرتضی
تاریخ تولد: 29-1-1348 شمسی
محل تولد: قوچان
دانشجوی سال اول کارشناسی
تاریخ شهادت : 1-11-1366 شمسی
محل شهادت : ماووت
عملیات : بیت المقدس 2
لشکر 10 سیدالشهدا علیه السلام
گردان علی اکبرعلیه السلام
گلزار شهدا: امامزاده محمد
البرز - کرج
دلنوشته شهید عباس روزبهانی:
انسان بر هر چیزی که نگاه کند در آن زیبائی ها و زشتی هائی خواهد دید. شما یک گل را درنظر بگیرید در عین اینکه زیباست و دارای بوی خوبی هم نیز هست دارای خار هم هست. پس ما باید با استفاده و برخورد صحیح از خوبیها و هنر مردم سعی کنیم تاخود را جور کنیم.(وفق بدهیم)
مردم همه دارای هنر و حسنات و خوبیهایی هستند و هم در کنار آن دارای نقاط ضعف و عیب و اشتباهاتی هستند و تنها انسانی که به حد اعلای حکمت شجاعت و عصمت و عدل و هنر رسیده حضرت خاتم النبیین(ص) میباشند.
انسان باید هنرها را ببیند نیکی ها را ببیند و سعی کند که آنها را بیاموزد و در زندگی به کار بندد آنها را آنقدر تکرار کند تا در وی به صورت یکی عادت خوب درآید.
انسان باید عیب های مردم را ببیند و آنگاه با خویشتن نظر کند اگر آن عیبها را در خود دید با کوشش و تلاش آنها را از وجود خود پاک گرداند و اگر در خود ندید مواظب اعمال خود باشد تا خدای نکرده به آنها دچار نشود.
ستارهها محو شدند و مرغ حق خوابید و شبدر به خواب رفت
اما من تمام شبها بدون خواب بی صبر و بی قرارم
سپیده صبح نمایان شد و بانک بلند خروس از بام به گوش رسید
روشنایی صبحگاهی با تابش خود به پنجره رسیدن صبح را خبر میدهد
دست نوازشگر نسیم سحری
چشمان آرمیده مردم را از خواب بیدار کرد
با طلوع صبح تیغ آفتاب بر قلهها نمایان شد
فضای نقرهای صبحگاهی به آسمان آبی فیروزه ای تبدیل شد
اذان گوی پیر بستر گرم خود را رها کرده و به سوی بام راه افتاد
با صدای اذان خود ندای توحید و تدبیر را به هر طرف جاری ساخت
از دهانه منارهها صدای اذان صبح به گوش رسید
ندای جان بخش الله اکبر در فضای آسمان پیچید
رهروان راه خدا از خواب خوش بیدار شدند
با آب زلال چشمه اسلام وضو ساختند
پس از نماز رخ نیاز خود را به درگاه بی نیاز خدا مالیدند
از هر چه غیر خدا بود نظر بریدند و به یاد خدا مشغول شدند
از دل رهروان خدا آواز خوش به گوش رسید
گاهی از تلاوت قرآن و گاهی از نیایش نماز
آن چنان حضور قلب و شور و حال مؤمنین در پیشگاه خداوند
دل تاریک از خدا بیخبران را به آتش کشید
خاطرات برادر کاظم بصیر
درباره «شهید عباس روزبهانی»
عباس روزبهانی از رزمندگان قدیمی گردان علی اکبر بود. شخصیتی بسیار متین و با نزاکت داشت. اغلب اوقات، ساکت بود؛ مخلص بود و با صفا. متواضع بود و با گذشت…
***
مدتی بود که عباس در حال شمردن صلوات بود.
پرسیدیم: قضیه این صلواتها چیست؟
گفت: از آقا محسن، بچه های بنام گردان حضرت قمربنی هاشم علیه السلام، بادگیر درجه یکی گرفته ام که بهای آن؛ فرستادن 5 هزار صلوات بر حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) و خاندان مطهر ایشان است.
اللهم صل علی محمد و آل محمد
***
در عملیات والفجر8 (بهمن سال 1364) من و عباس؛ کمک آرپیجی شهید بزرگوار احمد صالحی بودیم. عباس در آن عملیات، از ناحیه هر دو پا آزرده بود و درد می کشید، اما با این حال، پا پس نمی کشید. مسئول مربوطه هم هر چه به او تذکر می داد، کنار نمی کشید و این نشان از درجه ی بالای شجاعت و ایمان او داشت.
در همان عملیات، من از چهار ناحیه مجروح شدم و توان حرکت نداشتم. عباس در آن شرایط سخت و زمین لغزنده جزیره ام الرصاص و زیر آتش گلوله باران دشمن، به همراه یکی دیگر از دوستان، به سختی مرا به عقب منتقل کردند.
***
یکروز به همراه عباس، قرار شد به مرخصی رفته و ضمنا نامه یکی از رزمندگان گردان به نام برادر عدنان را نیز به منزلش در تهران ببریم.
به این ترتیب، عصر جمعه 25 مهرماه از ایستگاه راه آهن اندیمشک حرکت کردیم و صبح روز شنبه 26 مهر به ایستگاه راه آهن تهران رسیدیم.
یکراست رفتیم به آدرس منزل پدری عدنان در محله طرشت.
بین راه، وسوسه شدیم ببینیم عدنان توی نامه اش چه چیزی نوشته!…
من نامه را باز کردم و عباس شروع کرد به خواندن. می خواند و می خندید… عدنان در نامه، پس از درخواست مبلغی پول، مشخصات من و عباس را نوشته بود و از شکل و شمایلمان گفته بود. توضیحات عدنان درباره قد و قواره مان، حسابی ما را به خنده انداخته بود:
«عباس: قد متوسط دارد و عینک زده است… کاظم بصیر: قد کوتاهی دارد. ضمنا دست چپ او شکسته و از گردنش آویزان است…»
خلاصه نامه را تحویل دادیم، پول را هم تحویل گرفتیم و راه افتادیم؛ من به طرف گرمدره و عباس به طرف کرج.
شهید عباس روزبهانی در عملیات بیت المقدس به فیض شهادت نائل آمد.
روحش شاد و یادش پر رهرو
خاطرۀ حاج احمد نوری
درباره شهید عباس روزبهانی
حین عملیات بیت المقدس 2 ، در سرمای استخوان سوز ارتفاعات برفی، اعلام کردند که رزمندگان چند دقیقه ای را می توانند استراحت کنند.
برخی برادرها از شدت سرما، همدیگر را در آغوش می گرفتند تا بلکه کمی گرم شوند و بتوانند اندکی استراحت کنند.
و من… برای لحظاتی…
چه خوشبخت بودم و سعادتمند، که «عباس روزبهانی» را در آغوش گرفتم؛ کسی که در همان عملیات، به فیض شهادت رسید…
روحش شاد…
وصیتنامه
بسمه تعالی
با سلام بر مولایمان اباعبدالله الحسین و با آرزوی تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) و سلامتی امام و با آرزوی آنکه پرچم اسلام بر سرتاسر جهان سایه بگسترد.
سخنی چند با شما دارم که امیدوارم گوش فرا دهید و در آن تأمل کرده و به کار ببندید:
از شما می خواهم که جهت صحیح که همان اسلام است را کاملا و با بینایی شناخته و در آن ثابت قدم گام بردارید و در انجام وظایف کوتاهی نورزید و از عبادت خداوند غافل نشوید.
قدری به خود بیاییم ببینیم این چند سالی که از عمرمان گذشته چه کرده ایم؟ برای خدا چه کرده ایم؟ برای آخرتمان چه توشه ای به همراه می خواهیم ببریم؟ آیا اصلا به فکر هستیم یا در مادیات دنیوی که فانی است غرق شده ائیم؟ به والله بهشت را به بها می دهند نه به بهانه، همانطور که در قرآن می خوانیم:
تا جزا دهد خدا هر نفسی را در آنچه کسبکرده به درستیکه خداوند زود حساب است.
سوره ابراهیم-آیه 52
تو را به خدا به خودمان بیاییم که از این گیجی بیرون آییم. بیایید که خود را باز شناسیم. بیایید که ساعتی به اعمال و کارهای گذشته مان فکر کنیم. بیایید ببینیم اصلا می توانیم نام خود را آدم گذاریم؟! بیایید تا آدم و انسان باشیم نه انسان نما. ما که خودمان را بهتر از هر کسی می شناسیم، چرا خودمان را فریب بدهیم؟! کدامیک از این چیزهای دنیوی را که الان دنبالش می دویم با ما در قبر می گذارند؟ کدامشان در آخرت جوابگوی اعمال ما می باشند؟
به والله روز قیامت خیلی سخت است. هیچکس به درد دیگری نمی خورد، نه پدر و نه مادر و نه فرزند و نه هیچکس دیگر.
بیائید توبه کنیم، چراکه ما به خدا احتیاج داریم. چراکه ما بنده او هستیم و او آقای ما، رب ما، مولای ما،
بیایید تا حق بندگی خود را ادا نماییم تا همگی توبه نماییم. مطمئن باشید که اگر واقعا توبه کنیم خداوند خوبمان درمیگذرد، چون خودش در قرآن می فرماید:
پس اگر توبه کردید آن بهتر است برای شما و اگر اعتراض کردید بدانید که شما خداوند را عاجز کنید و بشارت ده آنان را که کافر شدند به عذابی دردناک.
سوره توبه-آیه 4
بیایید و دست از لجاجت بردارید چون خیلی کمتر از آنید که بخواهید اسلام و انقلاب اسلامی را خاموش گردانید. خداوند نیز در سوره صف آیه 8 می فرماید
می خواهند نور خدا را با حرفها و دهانشان خاموش گردانند و خدا تمام و کامل کی نماید نورش را اگر چه کافران خوش نداشته باشند.
باز می گویم: بیایید تا اسلام را باز شناسیم و از خدا بترسیم و غیر از او کسی جز خدا شایسته پرستش و ترس نیست.
پدر ومادر عزیزم!
آگاه باشید که مرا بیهوده از دست نداده اید، چراکه در حال خدمت به اسلام این دیار فانی را ترک کردم. این امانتی بود الهی در نزد شما که دیر یا زود، خواه یا ناخواه، باید به صاحبش برگردانید و حال آن روز فرا رسیده رسیده و چه خوب که فرا رسید و چه خوب که این گونه بود…
همیشه شما را دوست داشته و دارم و خودم را نسبت به زحمات شما مدیون می دانم و دستهای پینه بسته شما را می بوسم و می گویم که از صمیم قلب شما را دوست دارم و اگر گاهی شما را ناراحت کردم می خواهم که مرا ببخشید و مورد عفو خودتان قرار دهید.
محل دفنم در امام زاده محمد و در کنار قبر برادر عزیزم سید عبدالرسول حسینی باشد (ان شاءالله که عمل شود) امیدوارم که همه این بنده حقیر خداوند ببخشند. (هنگام دفن موارد ذکر شده در رساله امام اجرا شود)
عباس روزبهانی
بیستم دیماه 1366
منبع:https://ali-akbar.ir
ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا