تمام اتفاق که افتاده من براتون میفرستم که درست نوشته بشود
نوشته از طرف برادر شهید . اکبر سرباز چهره برقی
محل شهادت خرمشهر بود احمد را شناسایی کردن چون در چندین عملیات موفق شده بود با ارپی جی بطرفش شلیک میکنند یک دستش کانلا قطع میشه اما شهید نمیشه بر اثر خون ریزی میافته زمین نیم ساعت بطرفش خمپاره پرتاب میکنند بدن احمد دوهزارتا ترکش بود انتقام سختی ازش گرفتن احمد ورزشکار بود بدن خیلی قوی داشت
من با چمران بودم بهم خبر دادن احمد شهید شد میاریم اهواز اما دیر شده بود
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهمالسّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفهای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."
عکس اشتباه است
شهید احمد سربازچهره برقی
عموی من هست و پدر من بزرگتر از عموم هست
تمام اتفاق که افتاده من براتون میفرستم که درست نوشته بشود
نوشته از طرف برادر شهید . اکبر سرباز چهره برقی
محل شهادت خرمشهر بود احمد را شناسایی کردن چون در چندین عملیات موفق شده بود با ارپی جی بطرفش شلیک میکنند یک دستش کانلا قطع میشه اما شهید نمیشه بر اثر خون ریزی میافته زمین نیم ساعت بطرفش خمپاره پرتاب میکنند بدن احمد دوهزارتا ترکش بود انتقام سختی ازش گرفتن احمد ورزشکار بود بدن خیلی قوی داشت
من با چمران بودم بهم خبر دادن احمد شهید شد میاریم اهواز اما دیر شده بود