شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید

شهید شکری نمکلو-نادر

شهید نادر شکری نمکلو

نام پدر: عزت الله

تاریخ تولد: 0-0-1338 شمسی

محل تولد: تهران 

تاریخ شهادت : 5-7-1359 شمسی

محل شهادت : عین خوش

گلزار شهدا: جاویدالاثر

گزارش نوید شاهد البرز؛ شهیدجاویدالاثر «نادر شکری نمکلو» در سال 1338در خانواده‌ای مؤمن در شهر تهران دیده به جهان گشود و پس از سپری کردن دوران کودکی در دامان مادری مهربان و پدری زحمت‌کش و رئوف پرورش یافت.

پس از سپری کردن دوران خردسالی برای کسب علم و تحصیل در سن7 سالگی به مدرسه قدم نهاد. وی تحصیلات خود را در شهر تهران آغاز کرد و پس از سپری کردن دورة ابتدایی در مدارس روزانه بقیه مراحل تحصیل را به‌صورت شبانه گذراند. روزها برای امرار معاش به کار و اشتغال می‌پرداخت. او شب‌ها به دلیل علاقه وافری که به آموختن علم داشت در مدرسه شبانه تحصیل می‌کرد.

وی با شروع انقلاب وی هم‌پای دیگر جوانان و مردم غیور ایران در اکثر راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد و همچنین در پخش اعلامیه‌ها و نوارهای سخنرانی امام و شب‌ها نیز بر بام خانه رفته و با صدای بلند شعار می‌دادند.

پس از پیروزی انقلاب و تشکیل جمهوری اسلامی ایران خود را داوطلب برای خدمت به کشور معرفی و به سربازی رفت و پس از گذراندن دوره آموزشی به خدمت خود ادامه داد.

او با شروع جنگ تحمیلی و هجوم نابرابرانه و ناجوانمردانه ارتش کفار بعثی به کشورمان داوطلبانه خود را آماده رفتن به جبهه‌های جنوب کرد و پس از چند روز حضور در جبهه طی دلاوری‌های فراوان و رزمی بی‌امان پنجم مهر ماه 1359 با اصابت ترکش به شهادت رسید و پیکر پاک و مطهرش در منطقه «عین‌خوش» باقی ماند.

نامه به یادگار مانده از شهید «نادر شکری نمکلو» را در ادامه مطلب می‌خوانیم:

«بنام پروردگار هستی و اندیشه‌های انسانی»

به حضور گرامی و ارجمند آقای عزت، پدر و مادر عزیزم درود و سلام عرض می‌کنم. پس از عرض سلام‌های گرم و ارادتمندانه صحت حال و بهبودی شما را از محضر رب جلیل خواستارم.

 امید است در نیل به آرزوهای پر امیدتان پیروز بوده باشید اگر از حال این‌جانب، نادر شکری سائل باشید به‌خواست خداوند بزرگ رضایت‎بخش است چون عامل این حال خوب مهربانی‌های بی‌شمار شماست، باری پدرجان و مادرجان، من از موقعی که از مرخصی به دزفول آمدم، پرسنل ما در مرز دهلران در خشکی مستقر شدند و من فعلاً در آنجا هستم و از طرف من نگران و ناراحت نباشید. چون جای من بسیار خوب است، تاحال که 45 روز می‌گذرد، درگیری پیش نیامده است ولی امکان درگیری در میان هست. دیگر بیش از این وقت شما را نمی‌گیرم و شما را به‌خدای بزرگ می‌سپارم. سلام مرا به برادرم و خواهران عزیزم برسانید به‌خصوص به خواهر بزرگم سلام فراوان برسانید و جواب نامه را حتما برایم بنویسید. منتظر جواب نامه شما هستم.      به امید موفقیت و پیروزی         

    خدانگهدار شما               1359  

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."

آخرین نظرات