شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید

شهید عبادی-بهروز

شهید بهروز عبادی

نام پدر: شعبانعلی

تاریخ تولد: 10-7-1341 شمسی

محل تولد: همدان - اسدآباد

تاریخ شهادت : 20-6-1365 شمسی

محل شهادت : شلمچه

رجعت پیکر مطهر : 16-6-1377 شمسی

گلزار شهدا: بهشت زهرا سلام الله علیها

همدان - اسدآباد

دهــم مهر ،۱۳۴۱ در شهرستان اسدآباد به دنیا آمد. پدرش شعبانعلی، کشاورز بود و مادرش بهجت نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند. ســال ۱۳۶۴ ازدواج کرد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیستم شهریور ،۱۳۶۵ با سمت مسئول مخابــرات در جزیره مجنون عراق بر اثــر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رســید. پیکرش در منطقه بر جا ماند و شانزدهم شــهریور۱۳۷۷ پس از تفحص، در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.

پاسدار شهید بهروز عبادی فرزند شعبانعلی در دهم مهرماه سال ۱۳۴۱ در یک خانواده مذهبی و دیندار و مقید با اصول اسلامی و انسانی دیده به جهان گشود.

او یکی از مصادیق دهها هزار سربازی بود که امام خمینی در روز دستگیری اش به مأمور شاه گفت: سربازان من در گهواره هستند و تعجب آن مأمور را برانگیخت که سربازهای در گهواره چگونه سربازهایی هستند ؟ او نمی دانست که امام چه می گوید و از چه آینده ای اطلاع دارد و بعد از ۱۵ سال شهید عبادی‌ها در آغاز انقلاب اسلامی فراگیر امام خمینی از مرز نوجوانی گذشتند و قدم در جوانی گذاشتند و به عنوان سربازان شجاع و طالب شهادت امام با جان و دل از اهداف امامشان حمایت کرد.

یکی از ویژگی های شهید عبادی تقید کامل به نماز اول وقت بود و طبق بیان نزدیکان مخصوصا” بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب مشغول قرائت قرآن و راز و نیاز با خالق مهربان خود می شد.

وقتی مجروح شده بود و چند روزی در منزل بستری شد، طبق رسومات آن موقع اقوام کمپوت برایش به ملاقات می آوردند که همه آنها را برای جبهه‌ها ارسال کرد.

شهید عبادی به خاطر اخلاص خوبی که داشت بعد از مدتها نبرد در جبهه‌ها و در کسوت پاسداری لایق دستان گلچین رضوان الهی شد و در تاریخ ۲۰ شهریور ماه ۱۳۶۵ در جزیره مجنون در یک نبرد سخت با دشمنان مهاجم بعثی عراق و بعنوان مسئول مخابرات گردان ۱۵۴ از تیپ ۳۲ انصار الحسین(ع) همدان به درجه والای شهادت نائل شد و پیکر پاکش در منطقه تحت تسلط دشمن جا ماند و به عنوان مفقود ، جاویدالاثر گشت و چشم تمام خانواده منتظر رجعت عاشقانه ایشان ماند تا بعد از ۱۲ الی ۱۳ سال در تفحص های انجام شده پیکر پاکش بدست آمد و به آغوش خانواده و مردم شهر بازگشت.

شهید عبادی که فقط شش ماه از ازدواجش گذشته بود به شهادت رسید در بخشی از وصیت نامه اش آورده است : “خداوندا اگر قرار است بمیرم ، چرا در خانه و بستر رختخواب باشد ؟ خداوندا مرا بدست بدترین دشمنان اسلام و ائمه اطهار بمیران که چنین هم شد چون بعثی های عراق از بدترین دشمنان اسلام راستین و اهل بیت پیامبر(ص) بودند”.



نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."


آخرین نظرات