شهید داود قره
نام پدر: ابراهیم
تاریخ تولد: 1-10-1343 شمسی
محل تولد: البرز - کرج
تاریخ شهادت : 20-1-1362 شمسی
محل شهادت : اندیمشک
گلزار شهدا: اثری ازپیکرش به دست نیامد.
مفقودالاثر داوود قره در تاریخ 1/10/43 در یک خانواده کشاورز دیده به جهان گشود . پدر و مادرش پیش از تولدش نذر کردند با تولد او به قداست نام امام زاده داوود ، نام داوود را برایش برگزینند و در همان کودکی لباس عزای مولایش حسین (ع) را بر بدنش بپوشانند ، این گونه بود که نامش داوود شد و کوشید تا منش و مرامش را چون مولایش حسین (ع) نماید .
دوران کودکی را در روستای سرحدآباد سپری کرد و از همان کودکی بسیار آرام و مهربان بود و علاقمند به امور مذهبی و دینی . کمکم پا به دوران سر سبز و با طراوت نوجوانیوجوانیمیگذارد و در دبیرستان دهخدا (کرج) مشغول ادامه تحصیل بود اما مشکلات اقتصادی خانواده او را از ادامه تحصیل واداشت و داوود مجبور به ترک تحصیل شد . دوران انقلاب از جمله دورانهای پر شور زندگی وی بود ، او نیز به سیل خروشان مردم پیوست و با شرکت در راهپیماییها و پخش اعلامیه در این انقلاب پرشکوه نقش خود را ایفا میکرد . هر روز که از زندگانی پربارش میگذشت بیش از پیش فضایل اخلاقی و رفتاری در وی شکوفا می شد ، از جمله کمک و مساعدت به نیازمندان ، خوش خلقی و رفتاری توأم با احترام با پدر و مادر و بستگان و آموختن و قرائت قرآن از جمله نکات پر نور زندگیش بود . با شروع جنگ داوود هم چون دیگر غیرتمندان این مرز و بوم به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان پاسخ گفت و برای دفاع از ارزش های انقلاب راهی دیار عاشقان شد . حتی زمانی هم که برای مرخصی میآمد به فعالیت در پایگاه بسیج میپرداخت و لحظهای آرام نبود . در این مدت مرتب از فضایل شهادت سخن میگفت و سعی داشت خانواده و مخصوصاْ مادرش را آماده برخورد با آن نماید و توصیه میکرد که اگر من به شهادت رسیدم برای من گریه نکنید . برای حضرت ابوالفضل و مادرش گریه کنید . طبق گفته پدر و خانواده اش آخرین بار که برای خداحافظی آمد ، رفتار و حالاتش کاملاْ تغییر کرده بود نور عشق به خدا را می شد به راحتی در چهره اش مشاهده کرد. او رفت و تا امروز خبر روشنی از وی بدست نیامده است . داوود قره جاوید الاثر شد.
(لازم به ذکر است شواهدی از جمله دیدن تصاویر وی و شنیدن صدایش از تلویزیون و رادیوی عراق که دال بر اسیر بودن وی در زندان های عراق می باشد وجود دارد که توسط خانواده محترمش عنوان می شود.)
فرازهایی از وصیت نامه :
پدر و مادر عزیزم ! در شهید شدن من ناراحت نشوید ، بلکه خوشحال باشید به برادرم محمد سوره و آیه ای از قرآن یاد بدهید که به هنگامی که بر مزار من میآید برایم بخواند . عزیزان اگر به زیارت کربلا رفتید مرا هم یاد کنید و به جای من هم زیارت کنید .
ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا