شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهید قلقل-خدامراد

شهید خدامراد قلقلی

نام پدر: داودعلی

تاریخ تولد: 1-2-1348 شمسی

محل تولد: همدان - تویسرکان 

تاریخ شهادت : 25-10-1366 شمسی

محل شهادت : ماووت

عملیات : بیت المقدس2

گلزارشهدا : امامزاده محمد 

البرز - کرج

نوید شاهد البرز؛ شهید «خدامراد قلقلی» که نام پدرش «داوود علی» است در اول آذر ماه 1348،  در سعادت آباد توسرکان دیده به جهان گشود. وی پس از سپری کردن دوران کودکی درآغوش گرم خانواده در سن هفت سالگی به مدرسه رفت و تا کلاس پنجم ابتدائی درس خواند و پس از آن ترک تحصیل کرد و به صورت افتخاری عضو سپاه گردید و دراین نهاد مقدس مشغول به کار شد. تا این که از طریق سپاه جهت مقابله با نیروهای بعثی به جبهه های جنگ حق علیه باطل شتافت و بعد از رشادت های فراوان در تاریخ بیست و پنجم دیماه 1366، در عملیات بیت المقدس دو با اصابت ترکش به شهادت رسید. تربت پاکش در امامزاده محمد در کرج نمادی ار ایثار و استقامت در راه وطن است.


تاملی در کلام شهید « خدامراد قلقلی» ؛


بسمه تعالى

 «و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» .آل عمران    169                              

 « ان الله یحب الذین یقاتلون فى سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص» .صف‌                                                                

سلام به روان پاک و مقدس حضرت ختمى مرتبت محمد مصطفى (ص) و سلام بر پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام بر حضرت مهدى (عج) و نایب بر حقش امام خمینى و با سلام بر همه شهیدان راه اسلام خصوصا شهیدان راه انقلاب و جنگ تحمیلى. هر چه فکر مى کنم که چه بر روى کاغذ بیاورم مى بینم که شما ملت بزرگوار آن را به من یاد داده اید ولى از آنجا که مرسوم است نوشتن وصیت نامه چند سطرى را بر روى کاغذ مى آورم.

خدایا! تو را شکر مى کنم که توفیق شرکت در جبهه را به من عطا کردى. خدایا! به میدان مبارزه امده ام و با دشمنى که دولت هاى بزرگ پشتیبان آن است پنجه درافکنم در حالى که از ضعف مادى خود آگاهى دارم به اسلحه شهادت مجهز مى شوم و با قدرت ایمان و عشق به اسلام ایستادگى مى کنم از جان خود مى گذرم تا از قید و بندهاى مادى رها شوم و به سوى تو پرواز کنم.

خدایا! از این دنیا دست کشیده ام و جز خداى تسلیم کسى نمى شوم دیگر از کسى بیم ندارم من مى سوزم تا راه حق را روشن کنم. اى خداى بزرگ! تو را شکر مى کنم که راه شهادت را بر من گشودى و دریچه اى پر افتخار از این دنیاى مادى بسوى خودت باز کردى و لذت بخش ترین امید حیاتم را در اختیارم گذاردى و تحمل کلیه دردها و رنجها و سختیها را بر من میسر نمودى .

اى مردم بدانید که شهید با شهادت خود خط سرخ شهادت را بر همه مکتبها،  خط و راهى تحمیل مى نماید. شهادت خطى است روشن مانند نور، بران مانند شمشیر ، سوزان مانند آتش، ابدى و بى پایان است مانند زمان. شهید با پیام جانسوز که به خط خون نوشته مى شود، پیروزى مطلق حق بر باطل را نوید مى دهد.

خدایا! حال که مى خواهم مرگم را شهادت قرار دهى از تو تمنا دارم که کوچکترین اثرى از این جسم مادى من به این سرزمین خاکى باز نگردد و مانند شهداى مفقود باشم و اینک سخنى چند با شما ملت شهید پرور.

 اى مردم قهرمان پرور ایران! حرفهاى امام بزرگوار را همیشه به خاطر داشته باشید و آویزه گوش خود قرار دهید و به یکایک گفته هاى او عمل کنید چون گفته هاى او نشأت گرفته از قرآن است و اطاعت از او اطاعت از امام زمان (عج) مى باشد. در این دوره حساس زمانى در حد و توان و قدرت خود از مال و جان خود در راه پیشبرد اهداف اسلام دریغ نورزید که اگر خداى نکرده غفلت ورزید در فرداى قیامت نزد خداى بزرگ و شهدا مسئول و جوابگو خواهید بود. در این موقعیتهاى حساس با حرکتهاى موزیانه شرق و غرب و عمالشان در ایران و منطقه با قاطعیت هر چه بیشتر و تمامتر برخورد کنید و نگذارید که آنها جایى براى خود در این سرزمین اسلامى باز کنند و باعث اختلاف و تفرقه بین اقشار مردم شوند.

اى خواهر و برادر استعمار شده تو اسیر و عروسک دست شیاطین درون و برون خود شده اى. به راه حقیقت گرایش پیدا کن و به اسلام روى بیاور که صبر ملت زیاد نیست وقتى که کار از کار بگذرد پشیمانى سودى ندارد و اینک سخنى با خانواده عزیزم ، پدر و مادر عزیزم از اینکه نتوانستم حق فرزندى خود را به خوبى ادا کنم بسیار بسیار شرمنده ام و امیدوارم که حلالم کنید و دوست دارم مادر جان وقتى خبر شهادت مرا آوردند خوشحال باشید و با شیرینى از میهمانان خوب پذیرایى کنید چون در واقع من امانتى بودم از طرف خدا در دست شما و حال باید پیش صاحب امانت با زگردم و در مرگم گریه نکنید و صبر را پیشه کنید که خداوند مى فرماید: «ان الله مع الصابرین» ، خواهر عزیزم زینب وار ادامه دهنده و پیام آور خون شهیدان باش و این رسالت که بر دوش همه ما سنگینى مى کند انجام دهنده آن باش و در شهادتم گریه نکن که مبادا خداى نکرده باعث سوء استفاده دشمنان شود که اجر عظیم با صابرین است.

برادر کوچکم امیدوارم اسلحه بر زمین افتاده برادرت را بردارى و مردانه آنرا علم کنى و به جنگ به خصم دون بپردازى که جنگ تا رفع فتنه در کل عالم وجود دارد همه مسئول برداشتن و ریشه کن کردن آن بر روى زمین هستیم . در آخر از همه دوستان و آشنایان طلب حلالیت مى کنم و اگر بدى کرده ام و یا طلبى از من دارند که فراموش شده به بزرگوارى خودشان ببخشند. بیست و نهم فروردین ماه 1366،

 خدایا !خدایا ! تا انقلاب مهدى خمینى را نگه دار.    و من‌الله التوفیق بیست و نهم فروردین ماه 1366، ساعت‌:10شب

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری




نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."




آخرین نظرات