شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید

شهید معصومی-مهدی

شهید مهدی معصومی

نام پدر: رجب علی

تاریخ تولد: 1-6-1339 شمسی

محل تولد: خراسان رضوی - سبزوار 

تاریخ شهادت : 23-12-1362 شمسی

محل شهادت : جزیره مجنون

عملیات:خیبر

گلزار شهدا : امامزاده طاهر

البرز - کرج


وصیت نامه شهید مهدی معصومی

بسم الله الرحمن الرحیم


با نام الله و ابراز عجز و ناتوانی در مقابل او و نادم و شرمنده و معترف به انحرافات در دوران زندگی و نبودن عبد و بنده ای شایسته که بجز تسلیم در برابر اراده خداوندی را نپذیرد و سر بزیر نیاورد ، مگر در مقابل الله که اوست مقتدر و صاحب قدرت و آگاه بر نهان و آشکارمان.

با شهادت به رسالت خاتم المرسلین محمد بن عبدالله (ص) وامامت علی بن ابی طالب (ع) و ولایت نائب بر حقش روح خدا خمینی عزیز.

آنچه امروز نباید مطرح شود موت است که در این زمان چگونه «شدن» مطرح است و حلال این مساله اسلام است که مداوای دردمندان می کند و به عشاق درگاه احدیت پیمانه ای از سبوی عشق نصیب می گرداند و چنان به اوج وامیداریش که طیران مرغ را به هیچ می انگارد و سوختن پروانه گردشمع را عجب ندارد و این سرچشمه زلال هستی بخش این پیمانه فلاح و رستگاری،طالب هر داوطلب نیست ، که بر می گزیند و چه نیکو انتخاب می کند گلها را و فرصت می دهد منتظران را محیای پرواز شوند.

ای صد افسوس که رسم پرواز نمی دانم و چاره دمسازی را نیافته ام ولی چاره ساز را می شناسم و انتظار امداد او را دارم که شاید استغاثه ما را بی جواب نگذارد.

باز توفیق به ما رو آورد تا بر تربت اقدس گلگون کربلای ایران اسلامی قدم برداریم و تنفس کنیم در آن هوایی که شهدا با دم گرم و معطر خود عطر آگینش نمودند ، باشد که قرعه فال بناممان درآید و پای در جای قدم آن شاهدان بگذاریم . (ان شاءالله)

چند موردی ذهنم را دائما مشغول خود نموده لذا بر خود لازم می بینم به وظیفه شرعی ام عمل نموده و متذکر آن گردم ، شاید ادای آن مورد قبول درگاه احدیت واقع شود.

1)       بدینوسیله از همه افرادی که به نحوی با این بنده ناسپاس خداوند در رابطه بوده اند بالاخص پدر و مادر ، برادران و خواهر عزیزم در مقابل رفتار ناشایست و خطایایی که مرتکب شده ام انشاءالله تقاضای عفو فرزند و برادر خود را پذیرا بوده وبا بخشش و دعای خیر خود از خداوند باعث عفوم در پیشگاه باری تعالی شوند ، امید است که مورد قبول افتد.

2)       بر تمام مسلمین واجب است که تمام و کمال پذیرا و مجری فرامین امام امت باشیم که اوست حجت و خلیفه خداوند در زمین و هر گونه وقفه و تعلل و انحراف و تقصیر و خارج شدن انقلاب از خط اسلام است و امروز آنکه دارد حب خمینی در دل محب ائمه است.

3)       آنچه برای جهان گستر نمودن انقلاب اسلامی ضرورت دارد اتفاق و اتحاد جمیع مسلمین است لذا است که باید نهایت سعی و کوشش در نزدیک ساختن بیشتر از پیش شیعه علوی و تسنن محمدی دو فرقه بزرگ اسلامی به دور از تعصبات بی پایه ، کم مایه شود و مسئولیتی است بر هر فرد مسلمان از شیعه و سنی که بعنوان یار انقلاب و اسلام و نه باری برآن در این مهم تعقل کنند و چاره ساز باشند.

4)       موضعی که امروز با گذشت مدتی از انقلاب می توان در مقابل مخالفان و کج فهمان آن گرفت ، نخست برخورد ارشادی و چنانچه چاره ساز نبود.باید از آنان کناره گرفت و ستیزشان را با مجاهده قهرآمیز برای پایداری و حفظ کیان اسلام در هم شکست چرا که پاسداری از ارزشها و مصالح انقلاب اسلامی بر همه چیز مقدم است.

امروز که اینگونه اسلام در مقابل کفر و الحاد و شرک قدم برافراشته و نور افشانی می کند جای بسی تاسف است که از اشعه روشنگر و راهبر و راهنمای این خورشید تابان بی بهره مانیم.لذا توصیه ای دارم به آنان که تاکنون نسبت به این انقلاب بیگانه اند و مردد و تمام و کمال آن را نپذیرفته اند و درکش برایشان میسر نیست که اگر شده برای یک مرتبه در جبهه های جنگ نور علیه ظلمت حتی بعنوان تماشاگر شرکت کنند تا ببینند و دریابند صراط مستقیم را و بیابند محتوای ارزشمند این انقلاب را.

5)       حفظ حرمت و پاسداری از خون شهدا بر ما مسلمین وظیفه ای سنگین است و هر گونه تصور و یا خدای ناکرده سوء بهره از آن تقصیری است بزرگ و نابخشودنی.

6)       دعای کمیل در جمعه شبها و شرکت درهر نماز جمعه و دیگر اجتماعات عمومی را نباید از یاد برد که جلایی است بر قلوب و زداینده زنگارها و کدورتها و افروزنده شعله عشق و گرما بخش درون و عامل حرکت.

7)       شصت و پنج (65) روز ، روزه قضا دارم که بدینوسیله پدر عزیز و برادر مخلصم را بعنوان وصی گرفته تا اینکه به هر طریق ممکن آن را ادا نمایند.

8)       از مادر مومنه عزیزم خواهانم احتیاطا 15 روز نماز قضا از جانبم به جای آورند.

9)       مبلغی پس انداز دارم که بعد از پرداخت خمس آن صرف جنگ شود.

ان الله مع اصابرین

والسلام

مهدی معصومی      1362/5/6 







نظرات (۱)

  • علی ابوالمعالی
  • سلام علیکم ،بنده سال ۱۳۶۰ و چند ماه اول سال ۶۱ با آقا مهدی در روانسر کرمانشاه هم اتاقی بودم خیلی خاطرات خوبی از ایشان دارم ایشان معاون جهاد سازندگی روانسر بودند و آقای نائب زاده که یزدی بود مسئول جهاد بود و ایشان هم به شهادت رسید روحشان شاد باشد اگر شماره تلفن خانواده ایشان را داشته باشم دوست دارم با آنها تماسی داشته باشم .

    پاسخ:
    سلام.لطفا شرح ماموریت و خاطرات مکتوب و همچنین عکس های جبهه را  با کلیک بر روی -ایتا- ارسال نمایید تا در صفحه شهید قرار داده شود.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    شهدای البرز

    "گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."

    آخرین نظرات