شهید صابر منتخبی
نام پدر: نصرت
تاریخ تولد: 27-4-1340 شمسی
محل تولد: اردبیل - خلخال
تاریخ شهادت : 20-2-1361 شمسی
سرباز ارتش
راننده لودر
سن:21
محل شهادت : جاده اهواز-خرمشهر
گلزار شهدا: بهشت فاطمه سلام الله علیها
تهران - شهرقدس
یادگار «نصرت» بیست و
هفتم تیر ماه 1340 در روستای نوده از توابع شهرستان خلخال، چشم به جهان گشود. در سن شش سالگی
پای به محیط دبستان گذاشت. در مهر ماه 1355 به همراه خانوادهاش عازم تهران شد و تحصیلات خود را تا اخذ مدرک دیپلم در
رشته ریاضی، در دبیرستان شهید بهشتی تهران، با موفقیت سپری نمود.
این شهید والامقام، على رغم برخورداری از هوش و استعداد فراوان، پوشیدن لباس مقدس سربازی و حضور در جبهه های نبرد را بر تحصیل در دانشگاه ترجیح داد و پس از گذراندن دوران آموزش تخصصی مینیابی در واحد مهندسی بروجرد، راهی مناطق جنگی گردید و ماموریت خود را در جبهههای سوسنگرد و بستان و شوش انجام داد. سرانجام این سرباز اسلام، در مرحله دوم عملیات بیتالمقدس که برای آزادسازی خرمشهر صورت گرفته بود، در تاریخ نوزدهم اردیبهشت ماه 1361 به مقام والای شهادت نایل گشت.
متن نامه شهید:
ضمن دست بوسی و عرض سلام امیدوارم سلام غلام خود را از میان هزاران رزمنده و در جای خالی شهیدان عزیزی که هر کدام امید خانوادهای و سرمایه کشور بودند و پذیرفته و هیچ ملالی در بین نداشته باشید و زندگی را با خوشی و خرمی سپری نمایید و اگر جویای حال باشید بحمدالله سلامتی حاصل دعاگوی شما سروران محترم بوده و میباشم.
با شنیدن خبر حمله رزمندگان نگران نباشید
آقاجان نامه روح پرور و ایجاد کننده روحیه و سرشار از محبت شما را امروز به دستم رسید و بسیار خوشحال شدم مطمئناً بعد از شنیدن خبر حمله رزمندگان از رادیو به خصوص منطقه رقابیه. من نیز به علت شرکت در حمله که در تاریخ چهارم فروردین صورت گرفت نتوانستم به شما تلفن یا نامه بنویسم که بلافاصله بعد از برگشتن از حمله تلگراف به تاریخ پنجم فروردین زدم که انشاالله به دست شما رسید و از ناراحتی کاسته است لازم دیدم باز یادآور شوم مأموریت حمله ما تمام و با پیروزی همراه بود.
من صحیح و سالمم
در این حمله تلفات سنگینی به دشمن وارد آمد که دقیقا از رادیو شنید اید و از تلویزیون مشاهده کردهاید من نیز صحیح و سالم هستم چند تن از دوستان عزیزم را در این حمله از دست دادم، شرمندهام از اینکه رفیق نیمه راه شده و بعد از آنان زندهام و زندگی میکنم چه میتوان کرد تقدیر الهی بر این بوده است.
مادرم؛ صبور و شکیبا باشید
اما به مادرم بگویید شما نباید ایام عید را به صرف این که من دور هستم بر خود تلخ کنید. شما مادر اسوه و نمونهای هستید و باید صبر و شکیبا باشید. هر روز جوانان بهتر از من دیده از جهان میبندند و به زندگی اخروی می رسند، آیا آنان مادر و پدر و اقوام و آرزو ندارند. چرا آنان آرزو داشتند ولی به دیدار معشوق بشتافتند. شما باید سخنان خود روحیه مرا تقویت و مشوق من باشید. سلام حقیر را خدمت برادر عزیز و بزرگوار اصغر آقا و محمدخان و خواهر مهربانم برسانید و از دور مجددا دست شما و مادر مهربانم را می بوسم.
خدا
نگهدارتان فرزند شما / هشتم فروردین ماه 1361
ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا