شهید میرهاشمی-سیدنصرالله

شهید سیدنصرالله میرهاشمی

نام پدر: سیدرضا

تاریخ تولد: 30-6-1345 شمسی

محل تولد: البرز - ساوجبلاغ - هشتگرد

تاریخ شهادت : 27-10-1365 شمسی

محل شهادت : شلمچه

عملیات : کربلای5

گلزار شهدا: ورده 

البرز - ساوجبلاغ

نصرالله میرهاشمی فرزند سیدرضا در روستای کوچک ( ورده ) از توابع شهرستان ساوجبلاغ در خانواده ای مذهبی و مومن متولد شد دوران پر نشاط کودکی را در اغوش گرم خانواده و در کوچه باغهای روستا به گذشته ها سپرد و در این مسیر توشه زندگی بر گرفت و اساس اینده اش به دستان متقی و مهربان خانواده در نهایت سادگی و صداقت پایه ریزی می گردید و صفا و حیا و سادگی را از همان کودکی اموخت
در سن 7 سالگی به دبستان رفت و با موفقیت توانست تحصیلات مدرسه ای را هر سال با عزم راسخ تر از پیش طی کند و در راه تحصیل علم از هیچ تلاشی دریغ نمی کرد
در سال چهارم دبیرستان در رشته اقتصاد مشغول تحصیل بود که حال و هوای جبهه و جنگ او را نیز همچون سایر جوانان و نوجوانان پر شور ایرانی بی نصیب نگذشت و ان روزها که دشمن بی وقفه بر سر ملت مظلوم کشورمان گلوله و بمب می ریخت دیگر جای درنگ نبود
بویژه غیرت و حمیت ایرانی همتی شگفت در وجود این جوانان شعله ور می ساخت که درس و مدرسه و خانه و خانواده را رها کرده به دفاع از ایین و سرزمین خویش می شتافتند او نیز در صف عظیم بسیجیان به سوی جبهه ها روانه شد و به نبرد با دشمن متجاوز پرداخت گرچه مدت حضورش دیری نپایید و به زودی گل وجودش پر پر شد لیکن برکت و خلوص و صداقت ان حضور سبز مایه پیروزی و سرافرازی اسلام و ایران بود
در تاریخ1365/9/11 اعزام شد و در منطقه شلمچه مشغول نبرد شد تا روز  1365/10/27 که در همان ناحیه در جریان عملیات کربلای 5 جسم و جان را به یکباره تقدیم جانانه کرد و چنان از عطر معبود مست و حیران شد که جسم خاکی او نیز به اقلاک پر کشید و مدت ها در زمره مفقودین جنگ تحمیلی محسوب گردید
        روحش در محضر صاحب الزمان حاضر و شاهد است
                                ان شاءالله

وصیت نامه

همانا نماز و روزه و زندگانی و مرگ من برای پروردگار جهانیان است
                                                                (قران کریم)
ما مثل حسین وارد جنگ شدیم و مثل حسین باید به شهادت برسیم
                                                               (امام خمینی)
با تقدیم سلام بر خاتم پیامبران حضرت محمدابن عبدالله و ائمه اطهار و ولی عصر (عج) و امام زمان عدالت گستر جهان و با درود فراوان بر نائب بر حقش امام امت ابراهیم بت شکن زمان همان کسی که ما را با رهنمودهای پیامبر گونه اش از ذلت و خواری نجات داد و با درود بر ارواح طیبه شهدا عزیزانی که با ایثار جان و خون خود نهال اسلام را ابیاری کردند و با درود بر سربازان اقا امام زمان عزیزان رزمنده.
اینجانب سید نصرالله میرهاشمی بنده حقیر و گناهکار به درگاه خداوند متعال وصیتنامه خود را شروع می کنم
در اغاز  سپاس خداوند متعال را به جای می اورم که مرا در این برهه از زمان خلق کرده که اینچنین امامی همچون ابراهیم و موسی چون کوه استوار به پا خواسته و بر علیه ستمکاران زمان می تازد و ملتی خداجو و همیشه در صحنه که پا به پای رهبر عزیز خود بر علیه استکبار جهانی میرزمد و همیشه فرامین رهبر خود را مد نظر دارد و اجرا می کند.
شکر خدا را می گویم که در این برهه از زندگانی خود به راه گمراهی و ذلت خواری نیافتادم و توانستم در راه حمایت از دین خدا و اجرای احکام اسلامی به دیار عاشقان الله جبهه های نور علیه ظلمت حاضر شدم و اگر توفیق شهادت نصیبم شد از این سعادت بهتر چیز دیگری را نمی بینم
آری اینجانب با رضایت کامل خود و خانواده عزیزم به جبهه امدم و توانستم در مقابل دشمنان کینه توز اسلام به مبارزه بپردازم و اگر مورد قبول خداوند متعال قرار گیرد وظیفه و دین خود را نسبت به اسلام و خون شهدا ادا کرده باشم.

 اینجانب برای شما ملت عزیز و حزب الله بخصوص برادران و خواهران مسلمان و همیشه در صحنه روستای ورده چیز جدیدی ندارم بگویم زیرا تمام شهدا مطالب فوق را در وصیتنامه های شان بیان کرده اند و از همین جهت است که امام عزیز می فرماید که وصیتنامه شهدا را بخوانید که 50 سال عبادت است.

 برادران و خواهران در صحنه زمان بسیار حساس است اسلام در خطر است و اگر از خود سستی نشان بدهیم شاید اسلام نابود شود بپا دارید و همانطوریکه تا به حال در صحنه بودید به دفاع از اسلام بپردازید اسلام دینی که با تحمل رنجها و سختیهای گذشتگان به دستمان رسیده است مگر عزیزان، پیامبر گرامی اسلام بخاطر اسلام سراسر عمر گرامی خود صرف مبارزه و جنگیدن با دشمنان اسلام نپرداختند حتی با خویشاوندان خود که مخالف ان حضرت بودند.

 مگر دشمنان اسلام دندان ان حضرت را نشکستند، مگر ان حضرت با یاران خود 3 سال در شعب ابی طالب گرسنگی ها و سختیهای بسیاری را برای اسلام تحمل نکردند ،یا مگر حضرت علی در 5 سال حکومت خود 3 جنگ بزرگ را با دشمنان عصر خود انجام نداد بیایید به خود اییم و تا نابودی دشمنان اسلام و عصر خود به نبرد بپردازیم که خداوند یاور مومنان و با تقوایان است که خداوند می فرماید ان تنصروالله ینصرکم اگر یاری کنید دین خدا را خدا شما را یاری خواهد کرد
اری عزیزان اسلام در خطر است و این را بدانید که اسلام بهتر از مال و فرزند و عوامل فریبنده دنیا است که اگر کسی فریب اینها را بخورد در اخرت پشیمان خواهد بود و برای همین بود که امام حسین(ع) در روز عاشورا زنده ماندن خود و یاران خود را بر اسلام ترجیح نداد و دست بیعت دشمنان خود نداد و با ان ظالمان جنگید که همانا خون بر شمشیر پیروز است و فرمود که اگر با کشته شدن من دین جدم محمد زنده می ماند پس ای شمشیرها مرا در بر گیرید
برادران و خواهران جنگی که در حال حاضر درگیر ان هستیم بین اسلام وکفر است و اگر کوچکترین سستی نسبت به این جنگ به خود راه بدهیم به والله در روز قیامت همگی جوابگو در پیشگاه خداوند هستیم و تمام شهدا در روز قیامت سد راه ما خواهند شد و در نزد خداوند چیزی جز شرمندگی و روسیاهی نخواهند ماند. امروز مگر نه اینکه امام می فرماید امروز قضیه جنگ اهمیتش بیشتر از فروع دین است پس به جبهه ها بشتابید و اگر نمی توانید در پشت جبهه ها عزیزان رزمنده را کمک کنید تا همانطوریکه خداوند نصرت خود را نصیب این ملت همیشه در صحنه کرده است از این به بعد هم بیشتر کند که پیروزی نزدیک است .

از ولایت فقیه پیروی کنید و پشتیبان امام باشید که به مملکت شما اسیب نخواهد رسید به شماهایی که همیشه  ارزو می کردید که در رکاب امام حسین میبودیم و با دشمنان ان حضرت می جنگیدیم می گویم که امام عزیز امام حسین زمان است کاش پس به ندای او لبیک بگویید همانطوریکه تا به حال گفته اید و چون ایشان می فرماید که این جنگ باید به پیروزی برسد و هرگونه صلح و سازش با دشمنان را دفن اسلام می داند پس به جبهه ها بشتابید و تمام فرامین ان حضرت را مو به مو اجرا کنید .
پیامبر گرامی اسلام درباره مجاهدین می فرماید که در روز قیامت فرشتگان مرحبا گویان به استقبال مجاهدین راه خدا که با شمشیرهای به خود اویخته از درب مخصوص باب المجاهدین وارد بهشت می شوند می ایند و انانکه جهاد در راه خدا را به همراه امام عادل ترک کنند لباس ذلت و خواری پوشیده و در زندگی نیازمند و تنگ دست می گرداند.
سخنی هم دارم با ان عده از برادران و خواهرانی که به مسائل انقلاب و جنگ بی تفاوت و بی توجه هستند به انها می گویم که از من به عنوان یک برادر کوچک بپذیرد که اگر در این دنیا و در این موقعیت حساس مسئولیتی را نپذیرفتیم و کاری به نفع اسلام انجام ندادیم یا انکه باعث تضعیف روحیه کسانی که به انقلاب و جنگ خدمت می کنند شدیم ایا در ان دنیای اخرت در پیشگاه خداوند جوابی داریم بگوییم .بیاییم فکر کنیم و از خواب غفلت بیدار شویم.
جوانان عزیز روستا که عضو بسیج نیستید چرا به عضویت بسیج نمی شوید مردان بزرگسال روستا چرا به پایگاه نمی ایید مگر حراست از اسلام و روستا فقط به عهده عده ای از جوانان روستا است چرا فرزندان کوچک خود را جهت عضویت در بسیج نونهالان تشویق نمی کنید ایا این را می دایند که در اینده خدای نکرده فرزندان شما انحرافی پیدا کنند مسئولشان شما هستید پس انها را به این راه که راه خدا ست تشویق کنید و همه دست به دست هم بدهید و اسلام را در روستا از همه جهت قوی و رونق و همه پایگاه بسیج را تقویت نمایید تا انانیکه چشم دیدن پایگاه بسیج را در روستا ندارند کور شوند چرا در مراسم ها و دعاهای کمیل و توسل و غیره کم شرکت می کنید بیایید ابعاد معنوی خود را با اینگونه مراسم ها تقویت نماییم
سخنی هم با خانواده عزیزم دارم پدر و مادرم از شما تشکر و قدردانی می نمایم که مرا بزرگ کردید و به این سن رساندید و در این راه مسائل و رنجهای زیادی ؟ ولی به شما می گویم که افتخار کنید که فرزند شما به این راه رفت و باعث افتخار شما شد شما باید افتخار کنید که فرزند شما به دفاع از دین خدا پرداخت و اگر هم در این راه کشته شود باز هم افتخار دیگری است زیرا امانتی که خدا به شما داده بود توانستید ان را به صاحبش برگردانید او یک منافق نشد تا خون پاسداران راه خدا را به زمین بریزد در کوچه و خیابان بمب بگذارد و زنان و بچه های بی گناه را به خاک و خون بکشد تا خدای نکرده برای شما و همه لکه ننگی در طول تاریخ به جای گذارد امیدوارم که به بزرگی خود مرا ببخشید و مرا حلال کنید که این خود توفیقی است بزرگ و از برادرانم می خواهم که اگر خداوند این فیض را به من عطا کرد راه مرا ادامه دهند همانطوریکه تا به حال ادامه دهنده راه شهدا بوده اند و نگذارند که سلاح من بر روی زمین بماند و می خواهم که مرا حلال کنید و چنانچه از من ناراحتی دیده اید مرا ببخشید و همچنین از خواهرم می خواهم که همچون زینب ادامه دهنده راهم باشد و نیز مرا حلال کنند و اگر ناراحتی از من دیده مرا عفو نمایند و خواهر عزیزم سعی کن که همچون زینب پیام رسان خون شهدا باش
و خانواده عزیزم  در فقدان من ناراحت نباشید و در پیش دشمنان و منافقان گریه نکنید که باعث تضعیف اسلام است و هر موقع می خواستید گریه کنید بر امام حسین گریه کنید
 در پایان ضمن حلالیت مجدد از خانواده عزیزم می خواهم که به نکات زیر توجه کنند و به توفیق خداوند انها را اجرا کنند
اگر  خداوند این فیض بزرگ شهادت را نصیب من کرد و شهید شدم و جنازه من به دستتان رسید مرا در روستایم در جوار امامزاده دفن کنید.
از مادرم می خواهم که برای اینجانب 8 ماه نماز قضا و 1 ماه روزه قضا بجا اورد و 2 دفعه نماز ایات برای من قضا کند
در مراسم هایی که برای من می گیرید از اهالی روستا و همه اشنایان و فامیل ها بخواهید که اگر چنانچه چیزی از من می خواسته اند از خانواده ام بگیرند و یا حلال کنند و از طرف من همه انها را حلال می کنم و در مراسم از هرگونه اصراف بپرهیزید
در مراسم های من از همه دوستان و اشنایان و اهالی محترم حلالیت بطلبید و بخواهید که مرا حلال کنند
مقدار مبلغ 5000 ریال به پایگاه بسیج بپردازید
مقداری از پولهایی که متعلق به اینجانب است جهت کمک به رزمندگان به جبهه بدهید
دیگر عرضی ندارم  به جز سلامتی امام و پیروزی نهایی برای رزمندگان اسلام و ازادی کربلا و زیارت مرقد امام حسین و ادامه راه شهدا
                                 والسلام و علیکم و رحمة الله و برکاته
                                            1365/9/23
مبادا خویشتن را وا گذاریم               امام خویش را تنها گذاریم
ز خون هر شهیدی لاله روید             مبادا روی لاله پا گذاریم