شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهید نبوی-سیدحیدر

شهید سیدحیدر نبوی

نام پدر: سیدشاه علی

تاریخ تولد: 10-5-1310 شمسی

محل تولد: کردستان-بیجار

کارگرکارخانه کفش بلا

متاهل

سن:47سال

شهید انقلاب

تاریخ شهادت : 23-11-1357 شمسی

محل شهادت :تهران

پادگان جی

گلزار شهدا: امام زاده شهرقدس

 شهریار-تهران


نوید شاهد

شهید سید حیدر نبوی به سال 1310 در یکی از شهرستان هایی از توابع بیجار دیده به جهان گشود .ایشان تحصیلاتی نداشته اند و پس از دوران کودکی به همراه خانواده به کار کردن مشغول شدند .

شهید سید حیدر کلیه برنامه‌هایش در زمان طاغوت نیز انقلابی بود و حتی وی تشکیل هئیت قرائت قرآن و جلساتی در مساجد داشتند و در این زمینه فعالیت می‌کردند و اشخاص منحرف شورا ، را با دلایل متعدد و مفید به راه راست هدایت می‌کرد تا این که با شروع انقلاب فعالیت ایشان گسترده تر شد . ایشان قبل از انقلاب به شهر قدس آمدند و در سن بیست سالگی ازدواج نمودند و از ایشان 1 فرزند دختر و 2 فرزند پسر به یادگار مانده است .مدتی در ورداورد زندگی کردند و بعد به شهر قدس آمدند تا این که شهید بزرگوار در بیست و دو بهمن سال 1357 به تهران رفته و در تظاهرات شرکت نمود که بعد از سه روز که از ایشان خبری نبود خانواده به پزشک قانونی رفته و عکس ایشان را در آنجا می یابند که شهید شده .شایان ذکر است که شهید در کارخانه کفش بلا مشغول به کار بودند .

نکات برجسته در زندگی شهید:

به خواندن نماز و قرائت قرآن اهمیت می دادند و به فرائض دینی و معنوی عمل می نمود و در ماه مبارک رمضان به روزه گرفتن و نیایش می پرداخت .

ایشان چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب فعالیت اسلامی داشتند که در تظاهرات های اوایل انقلاب شهید شدند .

ایشان سوادی نداشتند و کارگر کارخانه کفش بلا بودند .

به فکر آخرت خویش بودند و پس از فوت مادر زنش باغی در شهرستان داشتند که آن را فروختند و مسجد حضرت محمد(ص) را در شهر قدس دایر نمود .

خاطراه از همسر شهید :

از زبان همسر :پس از شهادت همسرم یک شب خواب دیدم که به من می گوید آن فرش دست بافت را به مسجد ببر و آنجا پهن کن بعد از این که از خواب بلند شدم این مسأله را با فرزندان در میان گذاشتم که پدرتان این چنین حرفی به من زده و آنها نیز موافقت نمودند و من فرش منزلمان را به مسجد بردم تا شهید راضی باشد .

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."




آخرین نظرات