زندگینامه شهیدقربانعلی نوروستا
شهید قربانعلی نو روستا در مورخ 1348 در یک خانواده با اخلاص
دیده جهان گشود و در تاریخ 1355 در مدرسه ابتدایی ثبت نام نمود و پس از
پایان دوره ابتدایی به مدرسه راهنمایی راه یافت ایشان پس از دوره راهنمایی
برای امرار معاش خانواده ترک تحصیل نموده و در کارخانجات فخر ایران مشغول
به کار شدند و از همانجا برای گذراندن دوره آموزش فنون نظامی به پادگان شرع
پسند کرج اعزام شدند تا فنون نظامی را یاد بگیرند و در خدمت جبهه و مردم
باشند بعد از پایان دوره آموزشی به جبهه حق علیه باطل اعزام شد قربانعلی نو روستا در هنگام خداحافظی گویا که به او الهام شده بود که شهید
می شود و با پدر و مادرش و برادران و خواهرانش با دلگرمی خداحافظی نمود و
دائم به پدر و مادرش می گفت که من شهید می شوم و به پدرش می گفت پدر جان من
می روم با تابوت برگردم و اگر جنازه مرا آوردند جنازه مرا در بالای یک
کوهی بگذار تا پرنده ها از جنازه من بخورند تا سیراب شوند و سرانجام در
تاریخ 5/11/1365 کربلای 5 در منطقه شلمچه به درجه شهادت رسید شهید قربانعلی
درمدت حیات خودش دائم به فکر خدا و ائمه اظهار بودند و در مراسم مذهبی و
سیاسی و اجتماعی شرکت می نمود و از آنروز که خود را شناخت همیشه به امر به
معروف و نهی از منکر می نمودند و دیگران را به راه حق دعوت می نمودند .
وصیت نامه شهید قربانعلی نو روستا
بسم الله الرحمن الرحیم
من نمی ترسم از مرگی که خود زندگی است یاران ای یاوران اسلام پاهایتان را مانند کوه استوار قرار دهید . تا دشمنان بدانند که ما در راه عقیده مان سست نمی شویم چرا که امروز اسلام به من و تو احتیاج دارد در هر کجا که هستیم باید در مقابل باطل قد علم کنیم و خداوند از هدف من در این شرکت نبرد در اجرای ادای کلمه حق و انتقام از ستمگران و جهانخواران چیزی دیگری نیست .
اماما لبیک بر ندایت گفتم و به جبهه روانه شدم چراکه امروز قیام پیامبر و حسینی توسط روح خدا خمینی بزرگ رواج یافته است قیامی که چهره تاریخی را عوض کرده و می رود تا ظلم را در جهان از بین ببرد لذا وظیفه شرعی خود دانستم تا برندای هل من ناصر ینصرنی حسن و فرزندش امام لبیک بگویم آری می خواهم راه حق را بپیمایم تا رستگار شوم.
برادران بسیجی نگویید که چندین بار به جبهه رفته ایم و تکلیفمان را انجام داده ایم بلکه بایستی تا آخرین قطره خونمان این راه را بپیماییم و من به عنوان یک بسیجی کوچک اسلام از شما تقاضا دارم تا دست در دست هم دهیم تا دینی و انقلابی را به تمامی دنیا صادر کنیم تادشمنان بدانند که در مقابل اسلام نمی شود ایستادگی کرد و حال پدر و مادر و برادران و خواهرانم و دوستان طلب رضایت می کنم مادرم از شما خواهشی دارم اگر به فیض شهادت نائل آمدم برایم زیاد گریه نکنید مگر نمی دانید دشمنان در کمیته تو خوشحال باشی تا دشمنان اسلام چشمشان کور شود از پروردگار قادر متعال خواهانم که همه ما را به وظایفی که درقبال خون شهدا و ا سلام و امام داریم آشنا بگرداند در ضمن پدر ومادرم من قدری نماز قضا دارم اگر توانستید آن را برایم بخوانید انشاء الله . نوروسنا .
منبع:یقظه
زندگی نامه شهید قربانعلی نوروستا به نقل از زهرا کریم نیا
نام و نام خوانوادگی:زهرا کریم نیا
نام مدرسه: شهید نوروستا
نام دبیر: سرکار خانم آقایی
"بسم الله الرحمن الرحیم"
ما همه می دانیم که برای دفاع از میهن عزیزمان شهیدان زیادی جان نثاری کرده اند و از خون خود گذشته اند. ما امروز مفتخریم که روستای کوچک ما فارغ از این مشکلات نبوده و شهیدان زیادی را در راه اسلام داده است. من امروز سعادت این را دارم که شما را با زندگی شهید قربانعلی نوروستا آشنا کنم. وی متولد سال 1348در روستای دنگیزک است ایشان کودکی و نوجوانی خود را در این روستا سپری کرده است نام مادر بزرگوار ایشان عالم تاج و پدر دل سوخته ایشان علی احمد است .وی در سنین نوجوانی مشغول به کار در شرکت نمازی فخیران شدند و ماهیانه پولی را دریافت می کردند. تحصیلات ایشان تا پنجم ابتدایی است و به گفته ی خانواده علاقه ای به درس نداشت . آنها 9 فرزند بودند که شهید قربانعلی چهارمین پسر خانواده بوده است ایشان در سن 17 سالگی عازم جبهه های جنگ شدند اشک های مادر و ناله های پدر نتوانست این جوان پاک دامن را از هدف خود باز دارد.
در پی اینکه ایشان در جبهه ها می جنگیدند نامه هایی برای خانواده می نوشتند که به گفته ی پدر گرامیشان جوابی برای آخرین نامه فرستاده شده نیامد.سر انجام در تاریخ 5/11/1365 قربانعلی نوروستا لقب شهید را به خود گرفت و دیار فانی را وداع گفت ایشان در عملیات کربلای 5 در شلمچه به شهادت رسیدند.(روحشان شاد)
ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا