شهید حسین نژادرمضانی
نام پدر: علی
گلشن
تاریخ تولد: 18-10-1343 شمسی
محل تولد: اصفهان - اردستان
بسیجی
سن:18سال
تاریخ شهادت : 25-8-1361 شمسی
محل شهادت :مندلی
عملیات : مسلم ابن عقیل
گلزار شهدا: امامزاده محمد
البرز - کرج
بسم رب الشهداء والصدیقین
ما مثل حسین(ع) وارد جنگ شده ایم و مثل حسین(ع) به شهادت برسیم
با سلام و درود به امام مهدی (عج) محبوب دل عاشقان به ولایت و امید دل مستضعفان و امام مجاهدان. هرگاه یاد او می کنیم، با سوز و گداز دل، آن که امید آمدنش را می کشیم، با مناجات با او و ریختن اشک از اینکه دل حضرت را به درد آورده ایم، شبها را به صبح می آوریم و با عشق و محبت به آن امام، آتش به سیاهی شب می زنیم، که آرزوی آمدن او را به گور بردیم. از خدا آرزوی آمدن او را داریم. ما که یکبار حلاوت شهادت را چشیده ایم، بار دیگر هنگام آمدن حضرتش نصیب ما کند، تا از قبر- اگر قبری باشد- خارج شویم و کفن خود را بدریم و ندای او را جواب دهیم و در کنار رکاب او، توفیق شهادت دوباره باز نصیب شود.
و سلام و درود بر امام خمینی این رهبر خروشان، این خروشان فریادگر، این فریادگر سازش ناپذیر، این روح بزرگ عصر، عبد خالص، مجسمه تقوی، عالم خداشناس، عارف خداترس، حافظ دین، ولی فقیه، همان-که قوام و مشروعیت این جمهوری و انقلاب به اوست. پیشوای شب زنده داران، پناهگاه مستضعفان، ملجأ زمامداران در سختی ها، امام مجاهدین، پاسدار خون شهدا، پدر یتیمان، روح رزمندگان، شیفته خانه امام زمان، دشمن مستکبرین، برهم زننده مستکبرین، برهم زننده محاسبه غارتگران و دشمن آمریکای جهانخوار و شوروی غارتگر.
و سلام بر امت قهرمان پرور بزرگ و بزرگوار زمانمان، امتی که فریاد امامش را شنید و پیروی کرد. امتی که اطاعت و پیروی اش از اطاعت امت انبیاء نسبت به آنان بیشتر بود. امتی که هزاران جوان و نوجوان خود را به دست خود به قربانگاه می فرستد.
و سلام بر برادران و همسنگرانم، برادران عزیزی که همراه و همگام با شما در سنگر انقلاب به کار پرداختیم و مشکلات را با هم به جان خریدیم و همیشه یاور و سفارش کننده من به حق و صبر بودند. برادرانی که بعضی از شما برای همیشه مرا به زیر منّت دوستی و برادری قرار دادید؛ خدا شاهد است در دعا بر شما کوشا بودم و امید بسته ام که در جوار رحمت حق جایگاه شما باشد. و با درود بر مادران و پدران شهید داده.
ای مادر عزیز؛ نمی خواهد برای من گریه کنی و از شهید شدن من هیچ ناراحت نباشید. و ای پدر عزیز؛ نمی خواهد برای من ناراحت باشی و من تقاضا دارم که همیشه در نمازجمعه ها شرکت کنی و برای سلامتی امام دعا کنید و برای رزمندگان طلب پیروزی کنید.
و بچه های عزیز با برادران، از شما می خواهم که سنگر مسجد را خالی نگذارید و در بسیج شرکت کنید تا این منافقین را به درک واصل نمایید.
والسلام و رحمه الله و برکاته
حسین نژادرمضانی-
ما مثل حسین(ع) وارد جنگ شده ایم و مثل حسین(ع) به شهادت برسیم
با سلام و درود به امام مهدی (عج) محبوب دل عاشقان به ولایت و امید دل مستضعفان و امام مجاهدان. هرگاه یاد او می کنیم، با سوز و گداز دل، آن که امید آمدنش را می کشیم، با مناجات با او و ریختن اشک از اینکه دل حضرت را به درد آورده ایم، شبها را به صبح می آوریم و با عشق و محبت به آن امام، آتش به سیاهی شب می زنیم، که آرزوی آمدن او را به گور بردیم. از خدا آرزوی آمدن او را داریم. ما که یکبار حلاوت شهادت را چشیده ایم، بار دیگر هنگام آمدن حضرتش نصیب ما کند، تا از قبر- اگر قبری باشد- خارج شویم و کفن خود را بدریم و ندای او را جواب دهیم و در کنار رکاب او، توفیق شهادت دوباره باز نصیب شود.
و سلام و درود بر امام خمینی این رهبر خروشان، این خروشان فریادگر، این فریادگر سازش ناپذیر، این روح بزرگ عصر، عبد خالص، مجسمه تقوی، عالم خداشناس، عارف خداترس، حافظ دین، ولی فقیه، همان-که قوام و مشروعیت این جمهوری و انقلاب به اوست. پیشوای شب زنده داران، پناهگاه مستضعفان، ملجأ زمامداران در سختی ها، امام مجاهدین، پاسدار خون شهدا، پدر یتیمان، روح رزمندگان، شیفته خانه امام زمان، دشمن مستکبرین، برهم زننده مستکبرین، برهم زننده محاسبه غارتگران و دشمن آمریکای جهانخوار و شوروی غارتگر.
و سلام بر امت قهرمان پرور بزرگ و بزرگوار زمانمان، امتی که فریاد امامش را شنید و پیروی کرد. امتی که اطاعت و پیروی اش از اطاعت امت انبیاء نسبت به آنان بیشتر بود. امتی که هزاران جوان و نوجوان خود را به دست خود به قربانگاه می فرستد.
و سلام بر برادران و همسنگرانم، برادران عزیزی که همراه و همگام با شما در سنگر انقلاب به کار پرداختیم و مشکلات را با هم به جان خریدیم و همیشه یاور و سفارش کننده من به حق و صبر بودند. برادرانی که بعضی از شما برای همیشه مرا به زیر منّت دوستی و برادری قرار دادید؛ خدا شاهد است در دعا بر شما کوشا بودم و امید بسته ام که در جوار رحمت حق جایگاه شما باشد. و با درود بر مادران و پدران شهید داده.
ای مادر عزیز؛ نمی خواهد برای من گریه کنی و از شهید شدن من هیچ ناراحت نباشید. و ای پدر عزیز؛ نمی خواهد برای من ناراحت باشی و من تقاضا دارم که همیشه در نمازجمعه ها شرکت کنی و برای سلامتی امام دعا کنید و برای رزمندگان طلب پیروزی کنید.
و بچه های عزیز با برادران، از شما می خواهم که سنگر مسجد را خالی نگذارید و در بسیج شرکت کنید تا این منافقین را به درک واصل نمایید.
والسلام و رحمه الله و برکاته
حسین نژادرمضانی-
1361/8/22
منبع:http://i26.ir
