شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید

شهید نیاسری ازناوه - حسن

شهید حسن نیاسری

نام پدر: اسماعیل

نام مادر:توران

تاریخ تولد : 5-1-1340شمسی

محل تولد: تهران

متاهل

پاسدار

تاریخ شهادت : 20-8-1362 شمسی

محل شهادت : پنجوین

عملیات والفجر4

گلزار شهدا: بهشت زهرا(س)

تهران

برادرش حسین نیز به دست منافقین پلید به شهادت رسیده است




شهید حسن نیاسری در دوران دفاع مقدس دلاورانه در عملیات های مختلفی شرکت کرد که در ادامه به ناگفته هایی از روزهای جهاد او پرداخته‌ایم.
سال‌های مجاهدت تا شهادت



 شهید حسن نیاسری سومین روز فروردین 1340، در خانواده‌ای مذهبی و متعهد در تهران متولد شد. پایبندی خانواده او به اسلام و ولایت فقیه و اصرار آنها به آموختن مکتب اسلام باعث شد که از همان کودکی عشق به خدا و خاندان عصمت در جان و قلب حسن ریشه بدواند و دوران کودکی را در آغوش گرم خانواده تا سن شش سالگی را پشت سر نهاد و در این دوران پدرشهید با زحمتهای فراوان با شغل نجاری با اره کشیدن و با چکش زدن او را بزرگ کرد.

وی در سن شش سالگی جهت تحصیل به مدرسه هفده شهریور تهران (شهباز جنوبی سابق) ثبتنام کرد. دوران ابتدایی را با نمرههای عالی قبولی خود را گرفت و سپس به تحصیل خود ادامه داد. او دوره راهنمایی تحصیلی را به پایان رسانید و دبیرستان را در تهران ادامه داده پس از سپری شدن دوره راهنمایی به دبیرستان راه یافت و در تهران ادامه تحصیل داد.

«مسئولیت واحد فرهنگی انجمن اسلامی»

در سال 1357، در کنار خانوادهاش به مردآباد کرج عزیمت کرد و آخرین سال تحصیلی در اوج گیری انقلاب اسلامی موفق به اخذ دیپلم در رشته اقتصاد از دبیرستان فارابی شهرستان کرج شد و در دوران انقلاب فعالیت چشمگیری در منطقه مسکونی خود بر علیه رژیم شاه خائن آغازکرد و در همان سال با افراد حزب الله منطقه جهت حفظ و پاسداری از دستاوردهای فرهنگی و سیاسی انقلاب و به منظور جلوگیری از تحقق توطئه های بیگانه همراه عدهای از یاران و برادران خویش موفق به تشکیل انجمن اسلامی در منطقه مرد آباد شد. وی همچنین مسئولیت واحد فرهنگی انجمن اسلامی را به عهده گرفت و خدمات شایانی در این زمینه انجام داد که در این رابطه با رشد افکار امت حزب اله و همچنین شناساندن اسلام عزیز به تشنگان آن که سال‌های سال بر اثر ظلم ستم‌شاهی به خواب غفلت فرو رفته بودن اسلام را دوباره در منطقه زنده و جوانان را به سوی احکام اسلام ارشاد کرد.

«اولین اعزام به کردستان»

پس از بدو تاسیس سپاه پاسداران به عضویت رسمی در آمده و فعالیت از آن پس در این نهاد انقلابی شروع کرد و پس از گذراندن آموزش‌های لازم در سپاه پاسداران به عضویت رسمی درامده و فعالیت خود را از ان پس در این نهاد انقلابی شروع کرد و پس از گذراندن آموزشهای لازم در سپاه جهت خنثی کردن توطئههای ضدِ انقلاب داخلی در منطقه کردستان برای فاتح بازی دراز

مدت سه ماه در آن منطقه مشغول مبارزه با ضدِ انقلاب داخلی بود و پس از پایان ماموریت دوباره به سپاه کرج بازگشت سپس در سال 59، حمله ناجوانمردانه رژیم بعث کافر به کشور اسلامی شروع شد. او با عدهای از برادران سپاه به منطقه جنوب ابادان جهت مقابله با کفر و الحاد اعزام شد.

پس از مدتی مبارزه با کفر الحاد به کرج بازگشت و سپس فعالیت خود را در قسمت روابط عمومی سپاه شروع کرد و همیشه شبانهروز در تلاش و کوشش برای اسلام بود. وقتی در طول 24 ساعت به منزل میرفت پس برای سومینبار برای مبارزه با حزب بعث به جبهه غرب سر پل ذهاب اعزام شد و در این اعزام در آن منطقه در آزادسازی «بازیدراز» شرکت کرده و از ناحیه پا زخمی شد. او مدتی در بیمارستان بستری شد و پس از کمی بهبودی با پا زخمی دوباره به فعالیت خود ادامه داد.

«عشق به شهادت»

سال 1360، از طرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کرج به‎عنوان مسئول بسیج ناحیه 9 مردآباد انتخاب و فعالیت خود را آغاز کرد که حدود سه ماه در جایگاه مسئول ناحیه فعالیت چشمگیری داشت و شبانهروزی به فعالیت خود ادامه میداد و در مدتی که مسئولیت بسیج را در منطقه مردآباد داشت هماهنگ با انجمن اسلامی منطقه مربوطه خدمات شایانی را از خود ارائه داد. از قبیل (حضور امت حزب ا... در جبهه نبرد حق علیه باطل) و در صحنه بودن و فقط و حراست از دستاوردهای انقلاب توسط امت شهید پرور مرد اباد انتشار نشریه و مقالات در جهت رشد و فرهنگ مردم و غیره از آنجائی که ایشان عشق به شهادت داشت و آرزو داشت که در صف رزمندگان ایثارگر قرار بگیرد. مجددا" برای چهارمین بار به جبهه جنوب کشور اعزام و در عملیات از ناحیه هر دو پایش زخمی شد به‌طوری که راه رفتن برایش سخت بود که به پشت جبهه انتقال و در بیمارستان بستری شد پس از کمی بهبودی در قسمت روابط عمومی سپاه شهریار انتخاب و در منطقه فوق مشغول خدمت شد که مدت خدمت وی در آن منطقه شش ماه به طور شبانهروزی بود که خدمت ارزشمندی در آن منطقه از خود به جای گذاشتهاست.

سپس دوباره برای پنجمینبار به جبهه نور علیه ظلمت اعزام شد و با همرزمان خود همچون شهید مهدی شرعپسند سردار سپاه اسلام فرمانده تیپ سلمان فارسی کرج و فرمانده عملیات والفجر 5 و شهید حسینعلی یارینسب فرمانده گردان حنظله در عملیات والفجر مقدماتی در واحد روابط عمومی فعالیت خود را شروع کرد.

بعد از اتمام عملیات والفجر مقدماتی برای مرخصی به منزل خود بازگشته طبق سنت ائمه جهت تشکیل خانواده در مدت کوتاهی تن به ازدواج داد بعد از 15 روز دوباره برای مبارزه با کفر جهانی عازم جبهه حق علیه باطل شد و هنگام عازم خود وصیت کرد که چنانچه پسرش به‌دنیا امد؛ نام او را «محمدحسن» گذاشته و سپس جهت تحصیل در حوزه علمیه قم کسب دانش نماید.

«دلاوری در والفجرین»

او به مبارزات علیه مزدوران بعثی ادامه داد و در سلسله عملیات والفجر یک، دو، سه شرکت فعال داشت و در این سلسله عملیات حماسهای بزرگ آفرید. وی پس از اتمام ماموریت به سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی کرج بازگشت و پس از مدت کوتاهی از آنجاکه روح بزرگ آن اجازه ماندن در شهر را به او نمی‌داد و برای رسیدن به لقاء الله لحظه شماری می‌کرد دوباره برای ششمین‌بار به جبهه حق علیه باطل به غرب کشور اعزام شد و در عملیات والفجر چهار روابط عمومی گردان سلمان در منطقه پنجوین عراق شرکت و در این عملیات در ششم شهریور ماه1362، به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت دست یافت پس از یکهفته جسم مطهر او را به پشت جبهه منتقل کردند و در کنار برادر شهیدش حسین نیاسری در گلزار شهیدان بهشت زهرا در قطعه 28 به خاک سپردند.

کلام شهید حسن نیاسری در قدردانی از مادر چنین است: «مادر عزیزم؛ تمام زحمتهایی را که برایم تحمل کردی در جلوی چشمانم است. چندین ساعت دنبال کار مدرسه ما بودی. چه شبها که نخوابیدی و هر وقت چیزی اراده کردیم سریع آماده میکردی. در دنیا مادر نمونه بودی.»


منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

**************************

وصیتنامه:


ان الله اشتری من المومنین انفسهم بان لهم الجنة یقاتلون فی سبیل الله فیتقلو – و ذالک هوالفوز العظیم ( توبه ۱۱۱)
همانا خداوند جان و مال مومنین را به بهای بهشت از ایشان خریداری نموده که در راه خدا جهاد می کنند پس می کشند و خود کشته می شوند . و این خود سعادت و پیروزی عظیمی است .
خدایا ، بارالها ، پروردگارا ، معبودا ، معشوقا ، مولایم ، من ضعیف و ناتوان که تحمل درد از دست دادن را ندارم چگونه تحمل عذاب تو را نمی توانم بکنم ؟
خدایا، مرا ببخش ، از گناهان من در گذر ، تو کریم و رحیم هستی
خدایا ، ما با تو پیمان بسته بودیم که تا پایان راه برویم و بر پیمان خویش همچنان استوار مانده ایم .
خدایا های و هوی بهشت را می بینم چه غوغایی ، حسین به پیشواز یارانش آمده ف چه صحنه ای فرشتگان ندا دهند که هم زمان ابراهیم ، همراهان موسی ، همدستان عیسی ، همکیشان محمد ، هم سنگران علی ، هم فکران حسین ، همگامان خمینی از سنگر کربلا آمده اند چه شکوهی /
خدایا ، به محمد (ص) بگو که پیروانش حماسه آفریدند به علی (ع) بگو که شعیانش قیامت بپا کردند و به حسین (ع ) بگو که خونش در رگها همچنان می جوشد بگو از آن خونها سرورها روئید ظالمان سروها را بریدند اما باز سروها روئید .
با درود فراوان به شهدای عزیز و گرانقدر و با سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و امت حزب الله و شهید پرور ..
وصیت نامه¬ام را با ا ین آیه آغاز می کنم (( انالله و انا الیه راجعون )) ( ما از خدا هستیم و به سوی او باز گشت می کنیم )
پس پدر و مادر عزیزم ، دوستان خوب و مهربانم ، همه ما رفتنی هستیم ،
همه ما از پیش خدا آمده ایم و پیش خدا خواهیم رفت ، پس این رفتن چه بهتر که انتخابی باشد و نوع آن را خودمان انتخاب کنیم .
با عزت مردن را یا با ذلت مردن . و ما هم نوع اول ان را انتخاب کردیم با عزت مردن که همان شهادت در راه خدا باشد .
پدر و مادر عزیزم :
شما بعد از بردن رنجهای بسیار فرزندانتان را تربیت کردید و برای هر کدام ما حدود بیست سال زحمت کشیدید. و مادر عزیزم هم اکنون که دارم این وصیت نامه را می نویسم تمام زحمتهایی که برایمان تحمل کردی در جلوی چشمانم ظاهر شده . در زیر رگبار باران چندین ساعت دنبار کار مدرسه ما بودی . چه شبها که نخوابیدی و هر وقت ما چیزی اراده می کردیم . سریع آماده می کردی و به خاطر همین رنجها می دانم که مریض شدی . تو مادری نمونه بودی تمام زندگیت را گذاشتی و تمام خوشیها و خونیهای زندگی را رها کردی و به ترتیب ما مشغول بودی و دلت خوش بود که فرزندانت در جامعه صحیح و سالم تربیت می شوند .
و اما پدر عزیزم کارهای شبانه روزیت را به خاطر می آورم . چه روزهایی که تعطیلی نداشتی . اره می کشیدی و چکش می زدی تا ما چشمهایمان به دست دیگران نباشد . تو هم به این دل خوش بودی که بچه هات بزرگ می شوند و به صورت صحیح و سالم وارد جامعه می¬شوند خوب حالا شما هر دوی فرزندانتان را در سن جوانی از دست داده اید و حتما” هم ناراحت هستید و حق هم دارید . ولی یک سوال دارم از شما همچنین از تمام خانواده شهدا .
شما از اول زندگی برای چه هدفی این همه زحمت کشیدید ؟ حتما” می گوئید برای خوشبخت شدن و سعادتمند شدن فرزندانمان خوب باز سوال می کنم که شما خوشبختی و سعادت فرزندانتان را در چه می بینید بگذارید جواب این سوال را خودم بدهم یک عده از پدر و مادرها هستند که سعادت فرزندانشان را در پیدا کردن یک کار خوب و ازدواج کردن و …. و غیره و خلاصه در مادیات جستجو می کنند ولی عده دیگری از پدر و مادرها سعادت فرزندشان را در چیزهای دیگری میبینند و همینطور خود فرزندان راهشان را خوب پیدار می کنند و آن راه این است که ا اسلام و مکتب تشیع و انقلاب اسلامی ما در خطرات باید ایستاد و مبارزه کرد . باید کوشش کرد و از جان مایه گذاشت تا این مکتب و این انقلاب را که از خون هزاران شهید به اینجا رسیده از آن حفاظت و نگهداری کرد .
پدر و مادر عزیزم همان چیزی را که شما آرزو داشتید صورت گرفته شما سعادت فرزندتان را می خواستید . چه سعادتی بالاتر از این که فرزندانتان پیش حضرت محمد (ص) و حضرت علی (ع) و امام حسین (ع) و تمام ائمه معصومین هستند .
چه سعادتی بالاتر از آن که فرزندانتان هم اکنون در پیش بهشتی مظلوم و ۷۲ تن یارانش هستند چه سعادتی بالاتر از آنکه فرزندانتان رو سفید از این دنیا رفتند ، و دست پر رفتند که به خدا بگویند پدر و مادر ما وظیفه ای که داشتند یعنی تربیت صحیح فرزندشان را بنحو احسن انجام دادند و آنها را جوری تربیت کردند که از دین تو و از فرستاده تو حمایت کرده اند و در راه تو جان باختن .
پس پدر و مادر عزیزم بدانید که ما سعادتمند شده¬ایم و معمولا” هیچ پدر و مادری از خوشبختی فرزندشان ناراحت نمی شوند و شما هم از شهادت ما نباید ناراحت باشید .
پدر و مادر عزیزم از شما می خواهم که برا ی من گریه نکنید .درست است که گریه برشهید شرکت در حماسه اوست شما هم اگر می خواهید گریه کنید به یاد امام حسین (ع) و مظلومیت او گریه کنید .
پدر و مادر عزیزم چند خواهش دارم که اگر در توانتان بود آنها را انجام دهید:

 ۱- سعی کنید برای مراسم یاد بودم زیاد افراط نکنید و برای تبلیغات و موردهای دیگر بگذارید برادران سپاه هر چه خودشان صلاح می دانند انجام دهند . به برادران سپاه هم می گویم که سعی کنید زیاد افراط نکنید و تبلیغات را بگذارید برای کسانی که لیاقت دارند شناسانده شوند مثل سردار شهید حسین یاری نسب .
۲ – پدر و مادر عزیزم تمام اجناسی که در خانه مربوط به من است در باره مصرف آنها خودتان تصمیم بگیرید .
۳ – معادل ۴ هزار تومان پول به عنوان دفع مظالم بدهید . و حدود ۵ هزار تومان به حساب سپاه واریز نمایید تا اگر احیانا” پولی از بیت المال را من خرج کرده ام و یا از وسایل بیت المال بعنوان استفاده شخصی مصرف کرده ام . جبران شود .
۴ – اعلام کنید اگر کسی از ما طلبکاربود بیاید و بگیرد و همچنین از طرف ما از تمام دوستان و آشنایان حلالیت بطلبید چون امکان دارد ما غیبت یکی از انها را کردیم و یا با او برخورد خوبی نداشتیم . خلاصه برادران می بخشند.
پدر و مادر عزیزم اگر جنازه ام به دست شما نرسید اصلا” ناراحت نباشید چون فرقی نمی کند . در این صورت می توانید شب های جمعه به گلزار شهدا بروید و به یاد ما هم فاتحه ای بخوانید .
خواهران عزیزم شما هم سعی کنید در جامعه زینب گونه باشید و صدای این شهدا را نگذارید خاموش شود سعی کنید فرزندانتان را از حالا با مسائل اسلامی آشنا سازید و اینها را مکتبی تربیت کنید که ادامه انقلاب و تثبیت آن انشاءالله بوسیله همین بچه ها صورت می گیرد .
سعی کنید آنها را شجاع و مبارز تربیت کنید تا جوانانی مومن و دلیر و رزمنده برای آینده انقلاب اسلامی شوند .
و اما در آخر باید به شما بگویم که خداوند تبارک و تعالی به شما خانواده شهدا صبر می دهد و شما هم سعی کنید بی قراری نکنید . از همان اول که ما را تشویق کردید و امام را به ما شناساندید. و ما را انقلابی تربیت کردید . حالا هم سعی کنید مانند گذشته به امام عزیز وفادار بمانید اگر زندگی و مالتان از دست رفت باز هم نا امید نشوید . حتما” می دانید که تمام اینها آزمایشهای خداوند تبارک و تعالی است و شما و خیلی از مردم را به صورت های مختلف مورد آزمایش قرار می دهد تا ببیند استقامت امت حزب ا … چقدر است .
از شما می خواهم همیشه به یاد خدا باشید تا دلهایتان آرامش پیدا کند و باز تکرار میکنم با امام باشید و او را تنها نگذارید و همیشه پشتیبان دولت جمهوری اسلامی و خدمتگزاران به اسلام باشید .
و صحبتی با برادران و دوستان و امت حزب ا… احسب الناس ان یترکو ا ان یقولو امنا و هم لا یقفنون و لقد فتنا الذین من قبلهم قلیعلمن الله الذین صدقو ا اولیعلمن الکاذبین ام حسب الذین یعلموم السیئات ان یسبقونا ساء ما یعکمون (( سوره عنکبوت ))
آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما ایمان به خدا آورده ایم رها شان کنند و بر این دعوی هیچ امتحانشان نکنند . و ما اممی که پیش از اینان بودند به امتحان و آزمایش آوریم تا خدا دروغگو یانرا از راستگویان کاملا” معلوم کند .
آیا آنانکه کار زشت و اعمال ناشایست مرتکب می شوند پنداشتند که بر ما سبقت گیرند ؟ بسیار بد و جاهلند نه حکم می کنند.
این آیات گویی که درست همین امروز و برای همین ملت از سوی خداوند
نازل شده است . راستی ما را چه می شود ؟ چگونه خدای خود را گم کرده ایم در صورتی که خداوند اینک در حال آزمایش است . جنگ و شهادت عزیزان ، کمبودها و نارسایی های اقتصادی ، مشکلات سیاسی اجتماعی و ……همه و همه آزمایش است از برای شناختن مومنان ، خدایا به تو پناه می آوریم . پروردگارا تو خودت ما را حفظ کن از لغزشها و انحرافها . بله دوستانم و ای مردم ایثارگر ، خدادارد آزمایش می کند . و شما این را در نظر داشته باشید که اگر فرض کنیم که با تمام این مشکلات و فشارها و سختیها اگر تمام ایران هم از بین برود . نباید نا امید شوید . اگر شما در طول زندگی تکالیفی که خداند برای شما معلوم کرده عمل کردید و در راه خدا و برای خدا کار کردید و استقامت کردید و بعد از آن هم از بین رفتید . باز ناراحت نباشید چون به تکلیف عمل کردید .

 شما هم همچنان مانند روز و سالهای گذشته به انقلاب اسلامی و رهبر عزیزمان امام خمینی وفادار بمانید و امر ایشان بدون کم و کاستی انجام بدهید و خدای نکرده در باره انقلاب و امام شکی به دل راه ندهید و همچنان محکم و استوار به پشتیبانی خود ادامه بدهید تا انشاء الله بوسیله امام و شما مردم شهید پرور این مملکت را به صاحب اصلی آن یعنی حضرت صاحب زمان (عج) تحویل بدهید . این را بدانید که خداوند وعده پیروزی داده چه دیر یا زود ما پیروزیم . ما در کشتن و کشته شدن پیروزیم . (( نصر ومن الله و فتح ان قریب ))
براردران سپاهی و بسیجی سعی کنید اختلاف سلیقه ها را کنار بگذارید
مواظب باشید ناخود آگاه سرتان به مسائل جزیی گرم نشود و از انقلاب وامام امت دور نشوید . سعی کنید کار مردم را بنحو احسن انجام دهید چون از شما بیشتر انتظار دارند کارها را سریعتر انجام دهید و ساعت کار برای خود نگذارید .
سعی کنید رهنمودهای امام عزیزمان و آیت الله منتظری و آیت الله مشکینی داد رابطه با خودسازی دقیقا” بکار بگیرید . و همچنین سعی کنید زندگی طلبه ای داشته باشید . سعی کنید زیاد قرآن و دعا بخوانید و رابطه خودتان را با خدا محکم کنید . و مواظب باشید شیطان در شما نتواند نفوذ کند . و همچنین سعی کنید همیشه بوسیله روزنامه و رادیو و تلویزیون و مطالعه پیگیر در جریان انقلاب قرار بگیرید و خدای نکرده کار زیاد شما را مشغول نکند تا بعدا” از انقلاب عقب بمانید که این از برای انقلاب اسلامی ضربه ای بزرگ است .
در آخر از کلیه دوستان عزیزم طلب بخشش می کنم و اگر احیانا” با یکی از شما دوستان و آشنایان رفتار غیر اسلامی داشته ام و شما را از خودم رنجانده ام . امیدوارم مرا ببخشید . واگر وقت داشتید شبهای جمعه بر سر مزار شهدا بیاید و فاتحه بخوانید و بر مظلومیت امام حسین (ع) و تمام شیعیان جهان از صدر اسلام تاکنون اشک بریزید و گریه کنید و از خدا بخواهید که خرج آقا امام زمان ( عج ) نزدیک گرداند .
برای سلامتی و طول عمر امام عزیزمان زیاد دعا بکنید . برای سلامتی و شفای مجروحین و جانبازان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و برای شفای مامی مریضهای اسلام زیاد دعا بکنید .
(( خدایا جندالله را که با سوگند به ثارالل در لشگر روح الله برای شکست عدوالله و استقرار حزب الله زمینه ساز حکومت جهانی بقیة الله حمایت کن )) .
والسلام پاسدار اسلام حسن نیاسری ۱۹/۱/۶۲

منبع:shohada-alborz.ir

شهید حسن نیاسری اولین عکاس جبه های جنگ بود که به همین دلیل نام کتاب او " تصویرگر پرواز " نامگزاری شده است.



منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."

آخرین نظرات