شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید

شهید نیک نژادی - رضا

شهید رضا نیک نژادی

نام پدر: احمد

نام مادر:فاطمه

تاریخ تولد: 1-1-1345 شمسی

محل تولد: البرز - کرج

دانش آموز

بسیجی

تاریخ شهادت : 22-4-1361 شمسی

محل شهادت : شرق بصره

عملیات رمضان

گلزار شهدا: امامزاده محمد 

البرز - کرج



شهید رضا نیک‌نژادی در تاریخ یکم فروردین 45 در کرج دیده به جهان گشود. پدرش نام او را رضا نهادند تا خادم امام رضا باشد. دوران کودکی خود را در کانون پرمهر و محبت خانواده سپری کرد ، دوران نوجوانی او مصادف شده بود با قیامهای مردم بر علیه رژیم که در آخر منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد.

 شهید در بسیج عضو گردید و در کنار درس خواندن به دفاع از آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب اسلامی که ثمره خون هزاران شهید بود می‌پرداخت. در پی شروع جنگ تحمیلی که توسط استکبار جهانی صورت گرفته بود یک دوره آموزش نظامی را فرا گرفت و به سوی جبهه‌ها شتافت تا به یاری دین و اسلام بپردازد تا اینکه سرانجام در تاریخ سوم آذر 61 در عملیات پیروزمند رمضان در منطقه عملیاتی شرق بصره پس از مدتها رزم‌آفرینی و پیکار بی امان بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نائل گردید.

سیری در کلام شهید

به پدر و مادر عزیزم بگویید که خیلى از شما متشکرم و از زحمت هایى که برایم کشدید کمال تشکر را دارم و امید آن دارم که در روز قیامت اگر خدا به من اجازه دهد براى شما پدر و مادرم و خواهرانم و شوهر خواهرانم و دوستانى که در رفتن من به جبهه اصرار و من را به اجراى این وظیفه الهى وادار ساختند شفاعت کنم و پاداش زحمت هایشان را خداى بدهد،

 به پدر و مادر و خواهرانم و فامیل هایم بگویید که مبادا سیاه ببپوشند و بهترین لباس خود را در روزهایى که براى دفن و عزادارى من است بپوشند و شادى کنند و شعارهاى برقرارى جمهورى اسلامى را با صداى بلند تکرار کنند و بر دهن منافقان بزنند .

 مادر و پدر عزیزم عکس العملى به هیچ وجه از خو د نشان ندهید که باعث ضعف جمهورى اسلامى شود در تربیت کردن حسین بکوشید چون انقلاب ما را باید کسانى مثل حسین و على ادامه دهند....

کتابهاى مرا جمع آورى کنید وسایل را هم جمع آورى کنید و دور از چشم خانواده ام باشد یک عکس امام قشنگ را در خانه بزنید و زیر عکس بنویسید ما همه سرباز توییم خمینى ، گوش به فرمان توییم خمینى .

من این وصیت نامه را در زمانى مى نویسم که مرحله اول عملیات ، تا ساعتى دیگر شروع مى شود و ما متاسفانه به دلایلی در این مرحله شرکت نداریم.

 مادر و پدر و خواهر و خانواده عزیزم من در همه حال بیاد همه شما هستم و امیدوارم که بعد از شهادت من ناراحتى نگیرید با صبر انقلابى در عزاى من شریک باشید من حاضر نیستم که در عزایم بگریید و یا لیاس سیاه بپوشند فقط براى سالار شهیدان حسین ابن على عزادارى کنید .

 مادرم و خواهرهایم در نماز جماعت و مجالس سیاسى ، عبادى و جهاد حتما شرکت کنید . مبادا افسوس نبودن مرا بخورید خوشحال باشید که اسلام و امام را دارید . در نمازهایتان امام و رزمندگان را دعا کنید .

 به جبهه کمک کنید و بر سر مزارم شیرینى پخش کنید و نوار ( کشته گشتم من اگر در جبهه همسنگرم ) را بگذارید . راه شهدا را ادامه دهید و عاشورا را با هیجان برگزار کنید .

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری




نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."

آخرین نظرات