شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهید ورزدار-غلامرضا

شهید غلام رضا ورزدار

نام پدر: رضی

نام مادر:سیده لعیا

تاریخ تولد: 24-5-1348 شمسی

محل تولد: البرز - ساوجبلاغ

بسیجی

کمک آرپی جی زن

تاریخ شهادت : 14-4-1366 شمسی

محل شهادت : ماووت

عـملیـات :نصر ۴
رجعت پیکر مطهر : 1-11-1366 شمسی

گلزار شهدا: بهشت رضا 

البرز - نظرآباد


شهید غلامرضا ورزدار در سال 1348 در یک خانواده مذهبی در شهرستان ساوجبلاغ متولد شد . و در سن 7 سالگی شروع به تحصیل و آموختن علم و دانش نمود . شهید در زمان جنگ کمک های مالی و غیره را با کمک همسایگان جمع می کرد و برای سربازان مبارز ایرانی در جبهه های حق علیه باطل می فرستادند .

شهید غلامرضا ورزدار در زمان جنگ 2 بار از طرف بسیج به جبهه اعزام گردید و در تاریخ 2/3/66 از طرف یگان بسیج آبیک به جبهه اعزام و آخرین مسئولیت ایشان در جبهه کمک آرپی جی زن بوده که در عملیات نصر 4 از ناحیه سر و صورت دیده و در مورخه 14/4/66 به شهادت نائل آمد .

1-   نکات برجسته در زندگی شهید :

الف ) فعالیتهای مهم عبادی و معنوی :

همواره در مراسم نماز جمعه و نماز شب در مساجد شرکت می کرد .

ب) فعالیتهای مهم سیاسی و اجتماعی :

در مراسم و سخنرانی های بزرگان و مسئولین نظام ( محلی و کشوری ) شرکت در پایگاه بسیج منطقه فعالیت می کرد .

ج)فعالیتهای مهم علمی ، فرهنگی و هنری:

از نظر علمی در حد توان بود ، از نظر فرهنگی در حد عالی بود . و در کلیه مراسم های و سخنرانی های منطقه با دوستان خود سرودهایی از شهیدان ، انقلاب و آنان می سرود .

د) ویژگیهای بارز اخلاقی ( با ارائه نمونه رفتاری ) :

با وقار ، خونگرم و خوش اخلاق بود و در حدی که رفتار شهید را می توان در همه زمینه ها الگو قرار داد .

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام خداوند بخشنده مهربان

این وصیت نامه را می نویسم تا کسی فکر نکند برای کسب مقام و شهرت به جبهه رفتم بلکه تنها برای رضای خدا به جبهه حق علیه باطل شتافت .

* خداوندا از تو می خواهم تمام گناهانم را ببخشی چون من با گناهانم جرات حاضر شدن در محشر را ندارم و از عذاب الهی می ترسم .

* بار خدایا از تو می خواهم در قیامت از دریچه رحمتت مرا بنگر گناهان مرا مورد عفو و بخشش قرار دهی و مرا وارد بهشت خود نمائیم .

* بار ایزدا دوستان من به جبهه رفتند و به درجه رفیع شهادت رسیدند از تو می خواهم وقتی سعادت شهید شدن را به من عنایت می فرمائی من را نیز پیش آنها در بهشت موعود ببری و شربت گوارای بهشت را به من بنوش .

پدر و مادرم من در راه آزاد سازی کربلای حسین به جبهه رفتم و به درجه رفیع شهادت رسیدم . مبادا بعد از شهادت من از دیدگانت اشک جاری شود نه ،

برادرم می خواهم که وقتی بزرگ شد حتما راه من را ادامه دهد و سلاح من را بر دست بگیرد و بر دشمنان از خدا بی خبر بتازد و آنان را به درک واصل کند .

وصیت من به امت حزب الله

از امت شهید پرور ایران می خواهم که دنباله روی راه من باشند و دعا گوی جان امام خمینی و رزمندگان اسلام باشند و از خواهران حزب الله می خواهم که حجاب خود را حفظ کنند چون حفظ حجاب شما خواهران از خون شهیدان با ارزشتر است .

شیون مکن مادر در مرگ خونبارم

بگو فرزند من دیگر عزم سفر دارد

ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم

 اگر جان طلبد و دریغ از جان نکنیم

دنیا اگر از یزید لبریز شود

ما پشت به سالار شهیدان نکنیم

آرزوی دیدار قبر تو را دارم یا حسین جان .

آدرس منزل : کرج – نظر آباد مقدم خیابان شهید رجائی کوچه 139 درب اول سمت راست منزل رضا ورزدار .

 آرامگاه من بغل آرامگاه شهید رضاخانی باشد یا شهید عزیز خداداده .

پدر و مادرم برادران و خواهرانم مطمئن باشید در روز قیامت همه شما را شفاعت خواهم کرد و پیش خود خواهم برد . شما نیز خدا را از یاد نبرید .

شهیدان زنده اند الله اکبر              بخون غلطیده اند الله اکبر

سنگ قبر :

سنگ قبر من نمی خواهم به آن صورت تزئینی باشد .چیزی که من می خواهم بگویم این است که از قشنگی در آن جلوگیری شود . و خرج زیادی در آن صورت نگیرد .   حتما به این گفته من عمل نمائید .

ضمنا خیلی ، خیلی خواهشمندم که اصلا و ابدا و به هیچ وجه کلی برای مراسم یاد بود من در نظر گرفته نشود و اگر هم گرفته می شود یک عدد و آنهم پس از پایان مراسم ؟ گرانقدر خداداد را بگذارید و باز نیز خواهش می کنم که برای من گل نیاورید .

در آخر عرایضم از پدرم رضی و از برادرانم علیرضا و رضا می خواهم که اگر واقعا می خواهند روح من شاد شود از دادن خرجی زیاد تشریفات بی فایده دنیوی – بپرهیزند و جلوگیری کنند .

انشاء الله خدا به پدر و مادرم صبر عنایت کند برای پیروزی رزمندگان اسلام و برای سلامتی امام صلوات بلند بفرستید .

شهیدان زنده اند الله اکبر          بخون غلطیده اند الله اکبر

بیا به بالای سرم                 ببین به خون شناورم

 منبع:یقظه شهید

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."




آخرین نظرات