شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید

شهید کاشی ها-محمود

شهید محمود کاشی ها

نام پدر: یوسف

تاریخ تولد: 10-10-1342 شمسی

محل تولد: تهران 

تاریخ شهادت : 10-12-1365 شمسی

محل شهادت : شلمچه

عملیات : کربلای5

گلزار شهدا: بهشت زهرا سلام الله علیها

 قطعه:53 ردیف:71 شماره مزار:8 

تهران

شهید محمود کاشی ها در سال ۱۳۴۲ در خانواد ه ای مذهبی در یکی از محله های جنوب غربی تهران دیده به جهان گشود و به راستی جزء یاران امام بود که در سال ۴۲ فرمودند: یاران من در گهواره هستند.


او در سال ۱۳۴۸ در دبستان و راهنمایی "فصیح" شروع به تحصیل کرد و در سال ۱۳۵۶ با توجه به هوش و استعداد بالایش در دبیرستان "خوارزمی" مشغول به تحصیل گردید. او بسیار خوش خلق و گشاده روی و اهل نماز جماعت و نماز شب بود.

وی در مسابقات متعدد قرآن و نهج البلاغه شرکت کرده و مقاماتی نیز به دست آورده بود. پس از اتمام سربازی با آن که زمان زیادی به کنکور نمانده بود، ایشان سعی و تلاش خود را نمود تا این که موفق به قبولی در رشته فیزیک دانشگاه تربیت معلم تهران سال ۱۳۶۴ گردید و از دانشجویان خوب گروه خود شد.

شهید در ابتدای انقلاب که پانزده سال بیش تر نداشت در راهپیمایی ها شرکت می کرد و شب ها به پاس و گشت شبانه می پرداخت. او‌ پس از دریافت دیپلم در سال ۱۳۶۱ به خدمت مقدس سربازی در سپاه پاسداران در آمد که پس از مدت اندکی با توجه به آن که سرباز بود و رسمی نبود، مسئول گزینش سپاه سردشت گشت و سخنرانی هایی را برای برادران سپاهی انجام می داد که باعث رسمی شدن گروهی از آن ها گردیده بود.


در آن زمان چنان در سپاه سردشت فعال گردیده بود که کُردها برای سرش جایزه گذاشته بودند و جالب این که پس از اتمام سربازی اش هنگام تصفیه حساب اکثر همکارانش متعجب مانده بودند که ایشان مگر سرباز بودند چرا که بسیاری از آنان توسط خود ایشان رسمی شده بودند و مسئولینش نیز بسیار به آن تاکید می کردند که با توجه به نیاز مبرم به ایشان رسمی شود و بماند.

ایشان مدتی نیز به علت نیاز مردم به صورت بسیجی در آن جا مشغول بودند و می گفتند: من به جبهه به صورت بسیجی خواهم آمد ولی نمی خواهم از ادامه تحصیل عقب بمانم. او در حین درس هم دست از جبهه و‌ جنگ برنمی داشت. در تهران نیز به عنوان نیروی افتخاری کمیته مشغول به فعالیت و پاسداری بود. در سال ۱۳۶۵ همراه با تحصیل مشغول تدریس دروس دینی در مدارس جنوب شهر گردید.

در اسفند ماه سال ۱۳۶۵ در حالی که تنها برادر کوچکش در جبهه حضور داشت او نیز به سوی جبهه شتافت و در کنار یکدیگر در عملیات تکمیلی کربلای ۵ در شمال دریاچه ماهی در شلمچه شرکت کردند و او در شب عملیات 65/12/10 در حالی که تیر به ران او اصابت کرد دعوت حق را لبیک گفت و به لقاء ش پیوست. پس از آن که پیکر مطهر او شانزده روز در منطقه عملیاتی بود، سرانجام در تاریخ 65/12/26 پیکر پاکش به تهران آمد و در کنار دیگر همراهانش در قطعه ۵۳ بهشت زهرا به خاک سپرده شد




نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."


آخرین نظرات