شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهید کاظمیان-محمدکریم

شهید محمدکریم کاظمیان مقدم قلعه

نام پدر: عباس قلی

تاریخ تولد: 9-10-1333 شمسی

محل تولد:

تاریخ شهادت : 28-5-1363 شمسی

محل شهادت : سلیمانیه

گلزار شهدا: بهشت صادق

خراسان رضوی - فریمان


«شهید محمدکریم کاظمیان» ؛ اسوه خدمت و بی تاب شهادت

نوید شاهد البرز: «شهید محمدکریم کاظمیان» در روز نهم دی ماه سال 1333 در فریمان دیده به جهان گشود، پس ‌از گذراندن دوران کودکی تا سال سوم دبیرستان در فریمان تحصیل کرد و پس ‌از آن به هنرستان در مشهد رفته و پس از گرفتن دیپلم دوسال سپاه دانش خدمت کرد و سه سال قبل از انقلاب ازدواج نمود.

هنوز فرزندی نداشت که عضو سپاه پاسداران شد و چندین بار به جبهه رفت پس از مدتی در جبهه از ناحیة پا زخمی شد و بعد از پنج ماه استراحت بهبود یافت و باز راهی جبهه شد و به عنوان معاون اطلاعات عملیات حضور فعالی در جبهه داشت. در مرداد 63 در منطقة عملیاتی فتح جهت کسب اطلاعات و شناسایی منطقه کردستان حضور داشت . جهت عملیات و نفوذ شناسایی منطقه و محور عملیاتی، منطقه را کاملاً بازدید نمود. کلیة نیروها جهت حرکت آماده شدند. در ساعت 6/45 دقیقه به روستای گرگول که نقطة رهایی دو گردان حاضر بود رسیده و کلیة نیروها جهت حرکت آماده شدند.

شهید کاظمیان آذوقه‌ گردان را تهیه نمود و به طرف اهداف تعیین شده پیش رفت  تا این‌که با فرماندة گردان مشورت کرد و از او سئوال می‌شود آیا تا به حال به این منطقه آمده که می‌گوید خیر. چون قرار نبوده ما از این میدان پر از مین حرکت کنیم ما نتوانستیم به این میدان دست‌یابی پیدا کنیم. سپس بعد از صحبت‌های زیاد تصمیم گرفته شد هر دو گردان با هم حرکت کنند تا سریع‌تر به اهداف موردنظر برسند و اگر قرار است کسی روی زمین رفته و شهید بشود اولین نفرات خودشان باشند.

بعد از این‌ که کاملاً همه آمادگی خودشان را اعلام‌کردند، شهید کاظمیان و فرمانده جلو حرکت کردند و حدود هزار متر رفته بودند که ناگهان صدای انفجاری از پشت سر به‌ گوش رسید،سریع به طرف آن دویدند از همان راهی که عبور کرده‌ بودند چندتن از برادران روی مین رفته و همین‌طور با صدای بلند یا امام زمان،یازهرا سر می‌دادند که شهید کاظمیان ایستاده بود و فکر می‌کرد که چگونه به مجروحین و شهداء کمک کند و راهی پیدا کنند که باعث لو رفتن عملیات نشود تا گردان بتواند به اهداف خودشان مستقر شوند و تسخیر نمایند. پس به ناچار به عقب برگشتند که از راه دیگری استفاده کنند که بعد از چند دقیقه متوجه شدند از شش گروهان تنها دو گروهان همزمان حرکت کرده‌اند و سه گروهان برگشتند و یک گروهان دیگر جا ماند این بود که با فرماندة گروهان‌ها صحبت کردند و تصمیم گرفته‌شد که تا با کلیة واحدها تماس حاصل نشده حرکت نکنند، بعد از چند دقیقه اعلام کردند که عملیات منتفی اعلام شده و همه نیروها برگردند عقب که فرمانده، نیروها را به شهید کاظمیان سپرده و به عقب فرستاد. و با چند تن از برادران، مجروحین و شهدا را جمع نموده و به عقب آوردند. که در این زمان فرمانده از ایشان می خواهد شما چون خیلی زحمت کشیده اید مزد شما را کنار گذاشتند و ایشان می فرمودند که هرچه خدا بخواهد همان می شود.

«شهید محمدکریم کاظمیان» ؛ اسوه خدمت و بی تاب شهادت

در روز بیست و هفتم مرداد ماه سال 63 بود که صبح هنگام شهید کاظمیان نزد فرمانده رفت و گفت: که من با چند تن از برادران همین حالا که فرصت است می رویم تا راهکار را برای امشب شناسایی نماییم. گویی ایشان در این عملیاتی که در پیش رو بود خیلی بی تابی می کردند و نگران بودند. کسی چیزی نمی گفت ولی ایشان می آمد و می گفت که ما باید برویم و این راه را شناسایی کنیم و بالاخره رفت و شناسایی کرد و برگشت در شب بیست و هفتم مرداد ماه 1363 بود از همان لحظات اول حرکت، ایشان جلو حرکت می کردند. به دل بچه ها افتاده بود که نکند امشب خبری است که شهید کاظمیان این قدر مشتاق شده و خودش را توسط این حرفها که ما باید امشب تا آنجا که می توانیم تلاش کنیم راضی می کند...

بعد از گذشتن از یک رشته ارتفاع و شیار رودخانه و جنگل و تپه های سنگلاخی به طرف هدف که یک کوه بود حرکت کرده و حدود چند ساعت بعد یعنی یک ربع به چهار صبح بود که نفرات جلو با دشمن برخورد می کنند و شهید کاظمیان با گذشت و فداکاری زیاد به تنهایی اقدام به هدف گرفتن می کند و هنگامی که یورش می برد و به طرف دشمن تیراندازی می کند ، دشمن زبون به طرف ایشان آتش گشوده و گلوله به سر ایشان اصابت می کند و حدود ده متر به روی سنگها پرتاب می شود و رزمندگان تا این ایثار و از خودگذشتگی شهید را می بینند، همه جلو می روند و حمله می کنند و باعث می شوند که دشمن چندین هدف را خالی گذاشته و پا به فرار بگذارند و این چنین شد که شهید محمد کریم کاظمیان در سحرگاه روز بیست و هشتم مرداد ماه سال 63 به درجه رفیع شهادت نائل گشت و پیکر پاکش در گلزار شهدای فریمان به خاک سپرده شد

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."




آخرین نظرات