شهید یارمحمدی-فریدون

شهید فریدون یارمحمدی
نام پدر: محمدرضا

نام مادر:گلزار

تاریخ تولد: 28-5-1342 شمسی
محل تولد: البرز - کرج
شغل:تراشکار
بسیجی

سن:19سال

تاریخ شهادت : 10-2-1361 شمسی
محل شهادت:فکه

عملیات:بیت المقدس

جاویدالاثر
گلزار شهدا: امامزاده محمد

البرز - کرج

پدر و مادر عزیز و گرامی سلام علیکم. پس از عرض سلام و سلامتی امیدوارم که حالتان خوب بوده باشد و ناراحتی نداشته باشید. اگر حال مرا جویا بوده باشید بحمد خدای قادر و متعال خوب می‌باشم. مادر عزیزم ما امروز ساعت 2 بعدازظهر یعنی فردا روز اعزام از تهران به غرب کشور (البته منظور از غرب کردستان نیست) منتقل شدیم و هم‌ اکنون در اردوگاهی هستیم و بچه‌های ؟؟؟ هیچ کس را به جز مدیر مدرسه و دو تن از بچه‌ها آشنا که در راه شانسی دیدم هیچ کس را ندیدم. و هم اکنون کارمان مشخص نیست و نامه را هم اینجا نمی‌آوردند. من فقط خواستم آمدن خودم را به اینجا اطلاع بدهم. در نامه بعدی اطلاع بیشتری را به شما خواهم داد.

خدمت پدر گرامی و مادر عزیزم سلام

 

پس از عرض سلام سلامتی شما را از درگاه باری تعالی خواهانم. امیدوارم که حالتان خوب باشد و سلام مرا به محمدحسین و احمد و فاطمه و فرشته و معصومه کوچولو سلام فراوان برسانید و هر کس از قول من احوالپرسی کرد خبر سلامتی من را به آنها بگویند و عموهایم را سلام برسانید. خاله‌هایم سلام و دعا برسانید. مهدی و عبدول و بقیه دوستان سلام برسانید. دیگر عرضی ندارم جز اینکه پدر و مادر گرامی و خواهر و برادر اگر از من ناراحتی یا بد اخلاقی دیده‌اید ببخشید و مرا حلال کنید و امید برگشتن ما را نداشته باشید. ما الان مستقر در جبهه شوش هستیم و چون من آدرس جبهه را ندارم چون معلوم نیست به کدام جبهه دیگر اعزام بشویم و دیگر اینکه من اینجا تنها نیستم علی‌اصغر حدادنژاد و رضا حدادنژاد از حصارک چند نفر دیگر با هم هستیم. دیگر عرضی ندارم. خداحافظ.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.

بازنویسی وصیّت :

باسمه تعالى

 * الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ (توبه/20)

کسانى که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداخته اند نزد خدا مقامى هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند.

اسلام دین محمّدى است و بر تمام مسلمین جهان مخصوصا برادران مسلمان ایرانى واجب است که از این مکتب الهى پاسدارى نمایند و درخت ایمان را سیراب کنند تا این درخت به رشد طبیعى خود ادامه دهد و چون شهیدان کربلا که چه به حق این‌کار بزرگ را انجام دادند و چه سعادتمند بودند که این افتخار نصیب آنان گشت ما نیز در این عصر حاضر هر روز در ایران اسلامى کربلایى دیگر را شاهدیم و باید هر روز عاشورایى دیگر شود.

 و امّا وصیّت بزرگتر من این است که امام را یارى کنید و او را تنها نگذارید و اسلام را که امام براى آن کار مى کند زنده نگه دارید.

 مسلمانان!  برادران!  نترسید از این کفّار، نترسید از این منافقین و فدایی ها و با آنها مبارزه کنید که این ها مُلحد و مشرک هستند.

پدرومادرعزیزم! من را در جوار شهداى اسلام دفن کنید. چون من در گذشته اشتباهاتى مرتکب شده ام از شما خواهش مى کنم که براى من نماز و روزه بگیرید چون من در این کار کاهلى کردم.

مقدارى پول در بانک المهدى حصارک موجودى دارم این پول را خرج کفن و دفن من کنید. چون من شما را اذیّت کرده ام از شما پدر مادر و برادر و خواهر عزیزم خواهش مى کنم که مرا ببخشید و از خدا براى من طلب آمرزش کنید.

 والسّلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

  فریدون یار محمّدى   4/1/61

 

 

پیام شاخص شهید بزرگوار بر اساس متن وصیّت نامه و مطابقت با آیات و روایات

 

جهاد

 

پیام شهید : اسلام دین محمّدى است و بر تمام مسلمین جهان مخصوصاً برادران مسلمان ایرانى واجب است که از این مکتب الهى پاسدارى کنند و درخت ایمان را سیراب کند تا این درخت به رشد طبیعى خود ادامه دهد.

 

شاهد قرآنی : وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِینَ. (بقره / 193)

با آنان بجنگید تا دیگر فتنه‏اى نباشد و دین مخصوص خدا شود پس اگر دست برداشتند تجاوز جز بر ستمکاران روا نیست.

 

رخت را چو مهتاب ندیده است، ابر را مدام گریان است، از شیون او کوی و برزن خواب بر چشم ندارد. کن طلوع تا مهتاب رنگ شادی گیرد بر خود.

 

سروده ی پدر شهید در وصف فراق فرزند شهید و گمنامش فریدون یارمحمدی