شهید رمضانعلی نریمانی
نام پدر: مختار
تاریخ تولد: 5-11-1342 شمسی
محل تولد: تهران - ورامین
دانش آموز دوم متوسطه رشته اقتصاد
بسیجی
آر پی جی زن
تاریخ شهادت : 17-2-1361 شمسی
محل شهادت : خرمشهر
عملیات بیت المقدس
گلزار شهدا : حاجی آباد
البرز - کرج
شهید «رمضانعلی نریمانی» از شهدای دوران دفاع مقدس، پنجم بهمنماه ۱۳۴۲ در شهرستان ورامین به دنیا آمد. پدرش مختار، کارگری میکرد و مادرش غنچه نام داشت. دانشآموز دوم متوسطه در رشته اقتصاد بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. هفدهم اردیبهشت ۱۳۶۱، با سمت آرپیچیزن در امالرصاص عراق با اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر وی را در گلزار شهدای حاجیآباد شهرستان کرج به خاک سپردند.
متن نامه شهید نریمانی در ادامه بخوانید.
بسم الله الرحمن الرحیم
... و آن کس که اطاعت کند خدا و پیغمبر (ص) را همانا آنان با کسانی که خدا نعمت به آنان داده است از پیغمبران و راستگویان و کشتگان و چه نیکو رفیقانند.
با سلام و درود فراوان نثار امام امت و ملت شهیدپرور و حزباللهی و با سلامی گرم مانند گرمای سوزان کربلاهای ایران و کربلای حسین (ع) سلامتی این پیر جماران و این قلب تپنده را از خداوند خواستارم و سالهای این عمر ناقابل ما فدای لحظهلحظههای عمر پر برکت امام عزیزمان خمینی بتشکن.
خدمت خانواده عزیزم سلام عرض میکنم و سلامتی شما خوبان را از درگاه خداوند متعال خواهانم و امید آن دارم که سالم و سلامت باشید.
خانواده عزیزم، مادر، پدر، خواهر و برادران عزیزم! در هر کاری که نیت خوب پسندیده در آن است از شما درخواست دارم که برای این بنده ناچیز و حقیر طلب بخشش و آمرزش نمایید.
عزیزانم! از شما عاجزانه تقاضامندم که همگام با انقلاب و در راه انقلاب حرکت کنید. در راهپیماییها و تشییع جنازهها و کارهای خیر دیگر مسجد و... شرکت فعالانه نمایید.
من در اینجا خوب و سرحالم و تنها نیستم چند تا از بچههای ورامین و کارخانه نیز اینجا پیش هم هستیم و چشممان به دهان شما پدران و مادران و خواهران و برادران است که با دعاهای خود ما را یاری نمایید.
مادرجان! مادر خوب و عزیزم! خدمت تو خوبترین خوبان سلام عرض میکنم و از درگاه خداوند متعال سلامت و شهامتت را آرزومندم و امیدوارم همچون زینب (س) یار و یاور رهبر باشی.
مادر عزیزم! هر چند که در طول عمر و در همه حال باعث آزار تو بودهام اما به خدا قسم که تاکنون هیچکس را به اندازه تو دوست نمیداشتم. امیدوارم که لااقل هم اکنون پسر خوبی برای شما باشم.
پدر عزیز و خوبم! سلام عرض میکنم و سلامتی شما را از درگاه خداوند خواستارم.
پدر عزیز و مهربانم! ای کولهبار رنج و محنت! امید آن را دارم که توانسته باشم به عنوان یک فرزند قسمت کوچکی از رنجهایت را که در وجود ما فرزندانت خلاصه میشود، آرام بخشم.
پدر جان! سری قبل که از پادگان امام حسین (ع) برای مرخصی آمده بودم قبضی به شما دادم و گفتم هنگامی که حقوق گرفتی مبلغ پانصد تومان به حساب جنگزدگان واریز نمایی، امیدوارم که فراموش نشده باشد اگر فراموش کردید هر چه سریعتر واریز نمایید. انشاءالله.
خواهر خوب و عزیزم! سلام عرض کرده و خواهان سلامتی برای تو خواهر و دوست عزیزم هستم. باور کن که خواهرم هم اکنون که این نامه را مینویسم حال دیگری دارم و قلبم از شوق عجیبی که یافتم هیچ به اراده خودم نیست و بهترین لحظات عمرم را در جبهه و در کنار این یاران امام (ره) به سر میبرم.
خواهر خوبم! تو را به خدا میسپارم.
برادران! عزیزانم! امیدوارم که حالتان خوب باشد و هر دوی شما در پناه خدا پیکری پاک داشته باشید.
علی جان! به دوستان و آشنایان سلام برسان و از قول من از آنها عذر بخواه زیرا وقتی برای نامه نیست که برای یکیک آنان بنویسم.
یعقوب جان! ای داداش خوبم! امیدوارم که حالت خوب باشد و در درس خود موفق باشی.
یعقوب جان! همانطور که چندین بار با من به مسجد میرفتی امیدوارم که حالا نیز به مسجد بروی و دستان کوچولوی خودت را بهسوی خدا برده و برای داداش خودت آمرزش طلب کنی.
خوب در اینجا با شما خداحافظی میکنم و تمامی شما را به خدا میسپارم. سلام مرا به دوستان و همسایگان و آشنایان برسانید.
خدانگهدار.
باسمه تعالی
با سلام بر شهیدان راه اسلام امیدوارم روزی عکس و وصیت نامه اینجانب رمضانعلی نریمانی فرزند ابراهیم را ملاحظه بفرمائید که در راه اسلام با کمال افتخار شهید شده باشم و قبل از شهادت چنان ضربه ی مهلکی به دشمنان اسلام و ولایت زده باشم که برای همیشه تاریخ رسوا و منزوی شوند و از خدای متعال درخواست کرده ام منطقی و دلیلی محکم به من بیاموزد که قبل و بعد از شهادتم مخالفین حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را با آن منطق بلیغ و روشن سر عقل آورم و همه در مقابل مقام قدسی و جایگاه والای آن امام همام سرتعظیم فرود آورند و برای جبران کم لطفی هایشان در رکاب حضرت امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف تا پای جان جهاد کنند. اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک بدم المظلوم