شهید محمدزاده-محمدرضا

شهید محمدرضا محمدزاده

نام پدر: جعفر

تاریخ تولد: 17-2-1347 شمسی

محل تولد: آذربایجان شرقی - تبریز

تاریخ شهادت : 22-10-1365 شمسی

محل شهادت : شلمچه

عملیات : کربلای5

گلزار شهدا: بی بی سکینه 

تهران - شهریار - صفادشت

شهید «محمّدرضا محمّدزاده» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «به تمام خواهران دینی سفارش می‌کنم که با حفظ حجاب خود خون شهیدان را ارج نهند.»

نوید شاهد البرز؛ شهید «محمّدرضا محمّدزاده»، هفدهم اردیبهشت 1347، در شهرستان شهریار به دنیا آمد. پدرش جعفر، کارگری می‌کرد و مادرش رقیه نام داشت. باطری‌ساز و دینام‌ساز بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و دوم دی 1365، در پاسگاه‌ زید عراق با اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای بی‌بی سکینه زادگاهش قرار دارد.




آنچه در ادامه می‌خوانید متن وصیت‌نامه شهید «محمدرضا محمدزاده» است:

اشهدان لااله الّاالله اشهد انّ محمدا رسول الله اشهد ان علیا، ولی الله.
اینجانب عبدالله، محمّدرضا محمّدزاده فرزند جعفر وصیّت‌نامه‌ی خود را بدین شرح اعلام می‌دارم.
با سلام خدمت سرور شهیدان آقا امام حسین (ع) که آزادگی را پیشه‌ی خود قرار داد و با خون سرخ گلوی فرزند شش ماهه‌اش که نوشت: هیهات من الذله، و سر درمقابل جبّاران تاریخ فرود نیاورد و سر تسلیم را فقط برای خدا فرود آورد.

 حسین جان! من از کودکی عاشقت بودم یک شعار نیست بلکه جوشیده از بطن شیعیان امام عزیزمان غصّه می‌خورم و عزاداری او شرکت می‌کردم و بر تنهایی امام اشک می‌ریختم و زیر لب زمزمه می‌کردم که‌ ای کاش من هم درکنار سرور شهیدان می‌بودم تکّه تکّه می‌شدم. ولی از آن روز قرن‌ها گذشته است.

 من علاقه‌ی عجیبی به خانواده‌ی عصمت و طهارت (ع) دارم و اینکه زندگی برایم شیرین شد و آن شیرینی جهاد بود. بله! جهاد درمقابل ستمگران، جهاد کلمه‌ای بود؛ آشنا از فروع دین که از کودکی تمام دروازه‌های آن را یاد گرفته بودم. آن کلمه‌ی محبوب که با شنیدنش قلب من روشن شد و بدنم به لرزه درآمد و آنکه مرا از طرف خود به طرف خدا کشاند، خمینی بود، نایب الامام، ولی فقیه بود و اکنون من در سنگر جهاد هستم و از خداوند منّان و بخشنده، آرزوی طلب آمرزش و ر‌هایی از بند‌ه‌ای شیطانی دارم و می‌خواهم که از سر تقصیراتم درگذرد و مرا از جمله‌ی دوستداران خود قرار دهد و اگر این‌جانب لیاقت کشته شدن در راه حق و حقیقت نصیبم شد و اگر شهادت را نصیبم نکرد به همین راضی هستم که درمیان دوستداران خدا کشته شوم تا اینکه درمقابل آنها. 

با پدر و مادرم سلام جاودانی دارم دوست دارم از دوری من به یاد خدا باشند و قدمهایشان در راه خداوند تبارک و تعالی استوار باشد.
به تمام خواهرانم و برادرانم می‌گویم از فراق من ناراحت نباشند. به تمام خواهران دینی سفارش می‌کنم که با حفظ حجاب خود خون شهیدان را ارج نهند و به نکته نکته ریزتر از سوی محرّمات توجّه کنند. به برادرانم بگویید که ایمان را پیشه‌ی خود قرار دهند و جهاد را سرمشق خود. از تمام دوستانم می‌خواهم که راه شهیدان را ادامه دهند و رهبریّت اسلامی ایران را یاری نمایند و غمخوار خانواده‌ی شهدا باشند.
پدرجان! اگر در کودکی نافرمانی‌هایی انجام داده‌ام مرا ببخشید. سلام مرا به تمام دوستان برسانید و بگویید رضا راهی را رفت که ایمان آورده بود و هیچ‌کس نمی‌توانست جلودارم باشد مگر امامت و رهبری که مرا سفینه النجاه راه داده‌اند. به مادرم بگویید که مرا ببخشد و از سر تقصیراتم درگذرد. من همه‌تان را دوست دارم و اگر شهادتم مورد قبول حق تعالی قرار گیرد به بهشت نخواهم رفت تا شما را شفاعت کنم. دیگر عرضی ندارم جز پیروی از خطّ امامت و قرآن و رهبری. خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. دوستدار شما محمّدرضا محمّدزاده


پیام شاخص شهید بزرگوار بر اساس متن وصیّت نامه و مطابقت با آیات و روایات

پیام شهید: من همه یتان رادوست دارم واگر شهادتم مورد قبول حق تعالی قرار گیرد به بهشت نخواهم رفت تا شما را شفاعت کنم.

شاهد حدیثی: قال رسول الله صلی الله علیه و آله: یشفع الشهید فی سبعین فی اهله. (کنزالعمال ح ۱۱۱۱۹)
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: شهید هفتاد نفر از بستگان خود را شفاعت می‌کند.