شهید قدم علی فرهادکیایی
نام پدر: محرم علی
تاریخ تولد: 1-1-1342 شمسی
محل تولد: البرز - کرج
تاریخ شهادت : 26-2-1361 شمسی
محل شهادت : خرمشهر
عملیات : بیت المقدس
گلزار شهدا: کیاسر
البرز - کرج
نوید شاهد البرز:
شهید "قدمعلی فرهاد کیایی" در یکی از روستاهای دورافتاده شهرستان کرج، واقع در جاده چالوس 45 کیلومتری کرج، فروردین ماه سال 1342در خانواده با ایمان و تقوا و متعهد چشم به دنیا گشود. و دوران طفولیت را در همان روستا با پدر و مادر پیرش با مشقت و سختی گذراند و از آنجایی که در دامن پاک مادری چون ربابه مادری پرهیزکار و شایسته پرورش یافته بود.
صبحهای سرد کوهستانی موقع اذان از خواب برمیخواست و با صدای رسا اذان سر میداد و در کارهای کشاورزی همدوش پدر کار میکرد دوران ابتدایی را در همان روستا تحسین نمود و درس او توأم به کار و جمعآوری معاش زندگی بود و در کلاس شاگرد ممتاز شناخته شد و علاقه شدیدی به هنر نقاشی داشت و نقاشیهایی هم از چهره می کشید که بسیار زیبا بود و موقع بیکاری را با نقاشی و مطالعه میگذراند. او پس از دوران ابتدایی به تهران عزیمت نمود و پیش برادرانش در مدرسه شهید عراقی ادامه تحصیل داد و در این مدرسه نمرات درسی و اخلاقی او در سطح عالی بود و در حین ایام بود که انقلاب اسلامی شروع شد و در تمام تظاهرات و راهپیماییها کثرت میکرد و حتی برادر کوچکش را هم با خود میبرد.
وقتی جنگ تحمیلی شروع شد افسوس میخورد که چرا من این باشم و به جبهه نروم سپس در بسیج سپاه پاسداران ثبتنام نمود و تا سال سوم نظری در بسیج خدمت میکرد که روزی نزد پدر و مادرش به روستا آمد و گفت: دیگر نمیتوانم، آرام بگیرم در صورتی که متجاوزین به دین و کشور ما تجاوز نکنند از پدر و مادر رضایتنامه را دریافت کرد.
روز 15 فروردین 61 عازم میدان نبرد حق بر باطل در منطقه جاده خرمشهر شد و یک ماه به طول انجامید. سپس روز 15 اردیبهشت ماه نامهای به پدرش رسیدن مژده شهادت فرزندش توأم با وصیتنامه بود مادر نماز شکر اقامه نمود و فردای آن روز یعنی 16 اردیبهشت 1361 پیکر پاکش به روی دستهای افراد حزبالله به روستای که متولد شده بود رسید و مادر پیشاپیش دستهها شعار میداد و در همان محل (کیاسر) دفن شد.
"فرازی از وصیت نامه شهید"
«بسم الله الرحمن الرحیم »
به نام خداوندى که دردنیا برمؤمن و کافررحم مى کند و درآخرت فقط برمؤمن رحم مى کند.
«قال امام حسین (ع):ان کان دین محمدلم یستقم الابقتلى و یاسیوف خذینی»
امام حسین (ع)فرمود: اگردین محمدباقى نمى ماند مگرباکشته شدن من پس ای شمشیرها مرادریابید.
«قال امام صادق (ع):الدنیاجیفه طلابهاوکلاب »
امام صادق (ع)فرمود:دنیامردارى است وجویندگانش سگانند.
باپدر و مادرم و برادرانم و خواهرانم انشاءالله براىآخرین باردراین نامه صحبت مى کنم و هرکارکردم که بتوانم دراین مدت کوتاه آخر عمرم باشماها مستقیما صحبت بکنـم ولـى نتوانستـم موفق شوم و این نامـه باچه آرزوهایـى براى شمامى نویسـم و چـون یقیـن دارم، درآخرت ان شاءالله دربهشت باهم درنعمت خدابهم مى رسیم.
پدر و مـادرجانـم من جان خودم را درراه اسلام و قرآن دادم و بیشتر از این نتوانستـم خـودم راکنتـرل کنـم و یـک سفارش بـه شما دارم و آن این است کهدرکمدچندتا نقاشى سفارش داده بودند و من برایشانکشیدم و آماده است لطفا به صاحبانشـان بدهید و اگرخوب یا تمام نشده طلب بخشش کنید.
پدرومادروخواهران و برادرانم و اى کسانیکه این وصیت نامه مرامى خوانید، من باعقل وشعور و به میل و رضایت خودم این راه را
که انتهایش شهـادت است، انتـخاب کردم و امیدوارم که حال که من به درجه رفیـع شهادت رسیدم، گریه نکنید چـون کسى که درراه خداقدم برمى دارد،گریه ندارد. همه ما رفتنى هستیم، چه بساکه درراه خدانمی رویـم، مادرجـان بـراى آخرین بارمی گویم که شما باید پس ازمرگ من به کسان دیگردلدارى بدهید و افتخارکنیدکه چنین پسرى بزرگ کرده اید، خداوند به خانواده هاى داغدار صبر و شکیبایى عطاکند.
همه شمارابه خداى بزرگ مى سپارم .
خدایا،خدایا،تاانقلاب مهدى خمینى رانگهدار.
ازعمرمابکاه و برعمراو بیفزا آمین یارب العالمین قدمعلى فرهادکیایی سیزدهم فروردین 1361
ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا