شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید
شهید فرجی نوری-یدالله

شهید یدالله فرجی نوری

نام پدر: اسدالله

تاریخ تولد: 1-9-1345 شمسی

محل تولد: تهران - شهریار

تاریخ شهادت : 10-12-1362 شمسی

محل شهادت : طلائیه

عملیات : خیبر

گلزار شهدا : سعیدآباد-شهریار

برادرش رضا نیز به شهادت رسیده است.

پدر دو شهید انقلاب اسلامی گفت: فرزند دومم بعد شهادت برادر بزرگ‌ترش، لباس او را به تن کرد و به جبهه اعزام شد و در همین لباس نیز به شهادت رسید.

اسدالله فرجی نوری پدر شهیدان دفاع مقدس سخنان خود را اینگونه آغاز کرد. با شروع جنگ تحمیلی در سال 1359برای حضور در جبهه اعلام آمادگی کردم و پس ازمدت کوتاهی اعزام شدم.

چون 3 فرزند پسر داشتم،‌ می‌توانستم بیشتر در منطقه بمانم ولی پس از مدتی فرزند بزرگم یدالله که 17سال داشت، به جبهه اعزام شد و من از منطقه بازگشتم.

*جبهه‌ها را خالی نگذارید

وی در ادامه با بیان اینکه نخستین فرزندم، یدالله با فرمان امام خمینی (ره) که فرمودند «جبهه‌ها نباید خالی باشد» در جبهه حضور یافت، گفت: او با 14 ماه حضور خود در عملیات خیبر در سال 1362 به شهادت رسید؛ شهادت او و وصیتنامه‌اش سرآغاز راهی نو در زندگی ما بود؛ چرا که او خطاب به برادرانش تأکید کرده بود «برادران! سلاح مرا زمین نگذارید» و چه زیبا دیگر برادرانش «محمدرضا و علی» به وصیت او را جامه عمل پوشیدند.

پدر شهید با بیان اینکه فرزند دومش، محمدرضا 14ساله بود که به جبهه اعزام شد، افزود: او پس از ثبت نام در بسیج محله (سعید آباد شهریار) برای اعزام زود هنگام، شنا‌سنامه‌اش را دستکاری کرد تا بتواند به وصیت برادرش جامه عمل بپوشاند و با اسرار فراوان موفق به گرفتن رضایت‌نامه شد.

وی ادامه داد: محمدرضا برای رفتن به جبهه لباس‌های یدالله را از مادرش گرفت؛ او می‌خواست با لباس‌ای برادر شهیدش به جبهه‌ برود.

این پدر شهید بیان داشت: لباس‌های یدالله برای محمدرضا بزرگ بود به خاطر همین خودش آن‌ها را کوتاه کرد و با همین لباس‌ها به دیدار برادر شهیدش رفت. 4 ماه بیشتر طول نکشید که محمدرضا هم در منطقه ماهوت در عملیات بیت‌المقدس 2 به شهادت رسید و پیکرش را پس از هفت سال به خانه آوردند.

*فرزندانم گوی سبقت را از من ربودند

فرجی نوری از خاطرات خود از دوران دفاع مقدس اظهار داشت: چقدر لذت‌بخش بود وقتی برای ثبت نام به مراکز بسیج می‌رفتم و فرزندان خود را می‌دیدم که زودتر از من برای ثبت نام مراجعه کردند و تنها نیازمند رضایت نامه من بودند؛ دست آخر هم همه‌شان با اسرار و گریه‌های فراوان رضایت‌نامه‌شان را گرفتند و مایه افتخار و خوشحالی است که گوی سبقت را از من ربودند.

این پدر شهید خاطرنشان ‌کرد: ما با نگاه به این رشادت‌ها و از جان گذشتگی‌ها در راه وطن و انقلاب اسلامی قدر نظام ولایی و سرمایه‌گذاری‌های عظیم مادی و معنوی را بدانیم.

منبع: فارس



نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا




آخرین نظرات