شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید
شهید بابکان-احمد

شهید احمد بابکان

نام پدر: عبدالوهاب

تاریخ تولد: 2-2-1338 شمسی

محل تولد: البرز - طالقان

تاریخ شهادت : 7-8-1368شمسی

فرمانده محور عملیاتی

لشگر 10 سیدالشهدا(ع)

محل شهادت : بیمارستان بوعلی تهران

(در اثر عوارض ناشی از شیمیایی )

گلزار شهدا: امامزاده محمد

البرز - کرج

خواهر شهید سردار احمد بابکان:

به نام خداوند جان‌آفرین، حماسه‌آفرین، و شهیدآفرین

در هفته‌ی باشکوه دفاع مقدس، که رایحه‌ی ایثار و عطر غیرت مردان خدا در کوچه‌پس‌کوچه‌های تاریخ این سرزمین پیچیده است، سخن گفتن از مردانی چون سردار شهید احمد بابکان، فرمانده سرافراز جزیره‌ی مجنون، نه تنها افتخار که وظیفه‌ای است بر دوش ما بازماندگان راهشان.

من، به‌عنوان خواهر این شهید بزرگوار، زبانی ندارم جز زبان دل، تا قدردان آن همه دلاوری، فروتنی و مسئولیت‌پذیری باشم که در وجود برادرم تجلی یافته بود؛ مردی از دیار طالقان، روستای گته‌ده؛ از تبار غیرت، از نسل عاشوراییان؛ از همان مردانی که قامت‌شان زیر پرچم حق خم نشد و دل‌شان در راه اسلام هرگز نلرزید.

احمد نه تنها یک فرمانده‌ی جنگ بود، بلکه سردار دل‌ها بود. در میدان رزم، شیرمردی شکست‌ناپذیر بود و در میان یاران، برادری مهربان و متواضع. او جنگ را با معرفت می‌شناخت، و سلاحش پیش از گلوله، ایمانش بود. روزها در دل نیزارهای جزیره‌ی مجنون می‌جنگید و شب‌ها سجاده‌اش را در میان گل و آتش پهن می‌کرد.

در عملیات‌های سرنوشت‌سازی که جزیره‌ی مجنون را به خاک مقدس بدل کرد، صدای رسای احمد فرمان پیروزی بود. او با تدبیر و شجاعتش، قلب دشمن را لرزاند و نام طالقان را بر بلندای غیرت ایران نشاند. نه فقط فرمانده‌ی عملیات بود، بلکه علمدار ایمان و امید در دل یارانش به شمار می‌رفت.

اما آن‌چه احمد را فراتر از یک فرمانده ساخت، تواضع و اخلاق او بود. با آنکه فرمانده بود، اما پای سفره‌ی بسیجی ساده‌دل می‌نشست، و غبار کفش همرزم نوجوانش را از جان و دل می‌زدود. در چشمانش نور یقین موج می‌زد، و در صدایش آرامش بود، حتی وقتی آتش دشمن از آسمان و زمین می‌بارید.

آری، برادرم، سردار شهید احمد بابکان، نه برای نام و نان، که برای حفظ حرمت خون حسین(ع)، برای زنده نگه‌داشتن پرچم علی(ع)، و برای دفاع از حرمت خاک وطن، جان در طبق اخلاص نهاد و رفت؛ تا ما بمانیم، تا ایران بماند، تا نام اسلام بلند بماند.

و امروز، در این هفته‌ی مقدس، من خواهرش، سر بر خاک می‌گذارم و عهد می‌بندم که نامش را، یادش را، و راهش را زنده نگاه دارم. برای من، احمد هنوز در جزیره‌ی مجنون است؛ هنوز در دل نی‌ها نجوا می‌کند، هنوز در سکوت شط، می‌رزمد، هنوز در دل مادران شهید، امید می‌کارد...

و ای کاش نسل امروز بداند که امنیت امروز، مدیون خون پاک مردانی است که جزیره‌ی مجنون را به جزیره‌ی عشق بدل کردند. و در میان آن نام‌ها، نام احمد ما، همیشه خواهد درخشید.

یادش جاودان، راهش پررهرو، و نام طالقان و گته‌ده با نام احمد بابکان ماندگار تا همیشه‌ی تاریخ ایران.

با افتخار

فرمانده سرافراز عملیات جزیره مجنون


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

..........ارسال فیلم و عکس با شماره 09213166281 بله و ایتا

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."


آخرین نظرات