شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید
شهید افشار-خیرالله

شهید خیرالله افشار

نام پدر: ذبیح الله

تاریخ تولد: 1-10-1335 شمسی

محل تولد: تهران - شهریار

تاریخ شهادت : 22-11-1364 شمسی

محل شهادت : فاو

عملیات : والفجر8

گلزار شهدا: یوسف آباد صیرفی

تهران - شهریار

یکم دی 1335، درروستای فرارت از توابع شهرستان شهریار به دنیا آمد. پدرش ذبیح‌الله، کشاورزی می‌کرد و مادرش اقدس نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. او نیز کشاورز بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و دوم بهمن 1364، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در روستای یوسف‌آباد صیرفی تابعه شهرستان زادگاهش واقع است. او را هوشنگ نیز می‌نامیدند

پسر عمویش احمد افشار نیز به شهادت رسیده است


به یا د آنهایی که با تلنگری مسیر زندگی‌شان به شهادت ختم شد
از فرش تا عرش:
الناز عباسیان-روزنامه‌نگار

در چرخش روزگار آدم‌ها در بزنگاه امتحان قرار می‌گیرند. بوده‌اند کسانی که خیلی طیب و طاهر هم نبوده‌اند اما در شرایط دفاع از ناموس دیگران، شهید شده‌اند. برای این تغییر و گذشت و این سلوک، نباید حتماً از لوطی‌بودن و کفش‌های تاخورده و از پوششی خاص گذشت؛ بچه‌هایی در جبهه بودند که در خانواده‌هایی بسیار مرفه بزرگ شده بودند یا حتی مرام و مسلک دیگری داشتند، در همان سنین کم و اوج جوانی از تمام آن ثروت و موقعیت اجتماعی خانواده گذشتند و راهی جبهه شدند. در ادامه چند روایت از این شهدای دگرگون‌شده را می‌خوانیم.

شهید خیرالله (هوشنگ) افشار
مارکسیستی که دگرگون شد

 خیرالله (هوشنگ) در نصب و جمع‌آوری وسایل و سیاهی‌های هیئت خالصانه زحمت می‌کشید. از روستاهای اطراف شهریار حدود 7کیلومتر را برای رسیدن به مجلس امام حسین(ع) طی می‌کرد و آخر شب برمی‌گشت. پسرعمویش یعنی شهید احمد افشار پای او را به هیئت باز کرده بود. با بچه‌های هیئت عازم جبهه شد، اما مشخص بود تازه هیئتی شده. به تشویق بچه‌های هیئت و با آنها به جبهه رفت. در مسیر دوکوهه تازه همرزمانش فهمیدند که او روزگاری به گروه‌های مارکسیست گرایش داشته است؛گروهک پیکار و... همان ایام قبل از انقلاب به‌خاطر فعالیت‌های سیاسی با او برخورد شد و از دانشگاه اخراجش کردند. برای پیروزی انقلاب تلاش کرده البته با همان نگرش خودش. بعد از انقلاب به جرم حمایت گسترده از گروهک‌ها از ادامه تحصیل منع شده بود. خدا و مذهب هیچ جایگاهی در عقایدش نداشت. از طرف همه طرد شده بود؛ الا احمد پسرعمویش.

 احمد در چندین جلسه همنشینی با او، متقاعدش کرد که دوران مارکسیست تمام شده و این عقاید دیگر هیچ جایگاهی ندارد. بعد هم از او خواست که به سراغ اسلام برود. حتی یک سفر مشهد هم برای او جور می‌کند. 

هوشنگ در مسیر دوکوهه برای دوستانش از گذشته و سفر مشهدش تعریف ‌کرده بود:‌ «در مشهد خیلی به امام رضا(ع) اصرار کردم که دستم را بگیر تا از نو شروع کنم. این سفر متحولم کرد. بعد هم پایم به هیئت باز شد. بدترین اتفاق برای من شهادت احمد بود که خیلی در روحیه من اثر گذاشت.» حرف‌هایش برای بچه‌های هیئت جالب بود. تا حالا رزمنده اینگونه ندیده بودند. وقتی در دوکوهه بودند خیرالله یا همان هوشنگ رفتار خاصی داشت. 

همیشه حتی در گرمای تابستان پیشانی بند را از سرش جدا نمی‌کرد. آموزه‌های دینی ما را با زبان زیباتری به رزمنده‌ها تحویل می‌داد؛ همیشه با وضو بود. توسلات خیرالله خیلی عجیب بود. محبت عمیقی نسبت به اهل‌بیت و به‌خصوص نسبت به حضرت زهرا(س) پیدا کرده بود. می‌گفت اینها بندگان مقرب خدا هستند. اینها راه درست بندگی کردن را به ما یاد می‌دهند. تفاوت خیرالله با بسیاری در این بود که او مثل ماهی خارج از آب، قدر آب را فهمیده بود. او مدتی را میان گروهک‌های بی‌دین گذرانده بود و حالا لذت دین و ارتباط با خدا را کاملاً حس می‌کرد. 

در نهایت او با همین روحیه عرفانی‌اش در نخستین و آخرین عملیات خود یعنی والفجر ۸ به‌عنوان نخستین شهید گردان حبیب ابن مظاهر ل ۲۷محمدرسول به شهادت رسید.


شهید افشار-خیرالله


شهید_خیرالله_(هوشنگ)_افشار_(2)_zu0p.jpg


شهید_خیرالله_(هوشنگ)_افشار_(3)_dizj.jpg


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا




آخرین نظرات