شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید

شهید قورچیان-محمد

شهید محمد قورچیان

نام پدر: مومنعلی

تاریخ تولد: 9-6-1339 شمسی

محل تولد: قزوین - آبیک 

تاریخ شهادت : 26-3-1360 شمسی

محل شهادت : دهلاویه

گلزار شهدا: بهشت زهرا سلام الله علیها

تهران

بسم الله الرحمن الرحیم

نام شهید : محمد قورچیان نام پدر : مؤمن علی

محل تولد: صمغ آباد(قزوین) تاریخ تولد : 1/8/1340

مدرک تحصیلی :سیکل 

وضعیت تأهل : مجرد

شغل شهید:کارگر

تاریخ شهادت :26/3/60 

نحوه شهادت :ترکش خمپاره 

محل شهادت : دهلاویه

نشانی مزار :بهشت زهرا قطعه 24 

مدت حضور در جبهه :دو ماه و نیم

دفعات اعزام :یک بار تاریخ آخرین اعزام :18/1/60

ارگان اعزام کننده :ارتش 

آخرین مسئولیت در جبهه : سرباز

در 1/8/1340 در روستای صمغ آباد قزوین نوزادی متولد شد که پدرش نامش را از کلام الله مجید محمد(قورچیان ) برگرفت دوران کودکی و دبستان را در همان روستا سپری کرد . در حدود سال 54 به تهران آمد و مدتی را در منزل خواهرش زندگی می کرد . صبح درس می خواند و بعدازظهر را صرف کار کردن می نمود به این ترتیب موفق به اخذ مدرک‌سیکل شد و در کارخانه ای مشغول به کار شد . در دوران شکوهمند انقلاب اسلامی در تظاهرات مردمی حضور داشت و همچنین به پخش اعلامیه‌های حضرت امام(ره) نیز می پرداخت . دلسوزی و مهربانی او در برخورد با دیگران زبانزد همه بود . بسیار اهل تعبد و راز و نیازهای شبانه بود . از جمله این که گاهی شب ها را تا صبح در مسجد به عبادت و راز و نیاز به درگاه خداوندی می گذراند . اهل نماز و روزه های مستحبی بود و معمولاْ با نمک و خرما افطاری می کرد . خیلی به فکر مستمندان و نیازمندان بود و در این مورد به دیگران هم سفارش می نمود . شرکت جستن در کلاس های قرآن و انس با قرآن او از جمله نکات درخشان زندگی پر بارش می باشد . فعالیت های سیاسی بعد دیگری از زندگی وی را تشکیل می داد، از جمله این که در سال 59 به هنگام سخنرانی بنی صدر و درگیری در دانشگاه بین نیروهای انقلابی حضور داشت و با منافقین درگیر و زخمی شد . با شروع جنگ تحمیلی شوری تازه در وجودش احساس می کرد ، مدتی بود به عضویت بسیج و انجمن اسلامی کوی 17 شهریور در آمده بود . در این مقطع از زندگانی پر بارش نیز از روحیات معنوی و اخلاص عملی برخوردار بود . در هجدهمین روز فروردین ماه سال 60 لباس مقدس سربازی را به تن کرد و عازم جبهه ها شد . پس از طی دوران آموزشی تنها یک ماه در جبهه های نبرد بود اما همین کافی بود تا او را برای رسیدن به معشوقش آماده سازد و نتیجه تلاش و زندگی پربارش به او عطاء شود . این گونه بود که در تاریخ 26/3/60 در منطقه دهلاویه روح بلند مردی به آسمان ها پر کشید که مدت ها شهادت آرزوی قلبی اش بود و تمام ساعات و لحظات زندگیش آکنده از عطر یاد خداوند بود و این بود که اصابت ترکش خمپاره به پیکرش وسیله ای گشت تا او را به معشوق و معبودش برساند و به درجه رفیع شهادت نائلش نماید .

1ـ نکات برجسته در زندگی شهید:

الف)فعالیت های مهم عبادی ومعنوی :

شرکت در نمازهای جمعه و جماعت ، شرکت در مراسم دعای کمیل و تعبدهای شبانه و نماز شب .

ب)فعالیت های مهم سیاسی و اجتماعی :

شرکت در تظاهرات های مردمی زمان انقلاب و پخش اعلامیه حضرت امام و حضور در دانشگاه به هنگام سخنرانی بنی صدر که منجر به زخمی شدن وی نیز گشت .

ج) فعالیت های مهم علمی ،فرهنگی و هنری :

حضور در پایگاه بسیج .

د)ویژگی های بارز اخلاقی (با ارائه نمونه رفتاری ) :

مهربانی و دلسوزی و کمک و دستگیری مستمندان ، احترام و رسیدگی به پدر و مادر.

2ـ فرازهایی از وصیت نامه :

وصیت من به پدر و مادر و خواهرانم و برادرانم ، وقتی که من شهید شدم گریه نکنید و حتی خوشحال باشید که من به آرزویم رسیده ام و دیگر بر سر سنگ قبرم کلمه ناکام ننویسید در صورت شهادت زیرا آرزوی من شهادت بود .

وصیت من به همه آنهایی که می خواهند راه شهیدان را ادامه بدهند راه شهید به مسجد رفتن و نماز جماعت به پاکردن و اطاعت از فرامین امام خمینی (ره) است .

3ـ خاطرات والدین/همسر/فرزند/دوست /همرزم :

مادر شهید : هرگاه برای دعای کمیل و عبادت به مسجد می رفت و دیر به منزل برمی گشت چون همه خوابیده بودند بسیار آرام وارد می شد و حتی برق را هم روشن نمی کرد تا مزاحمت برای کسی ایجاد نکند و حتی در تاریکی شام می خورد  

شهید

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران، شهید محمد قورچیان، یادگار «مومن علی» نهم شهریور ماه سال 1339 در روستای صمغ آباد قزوین متولد شد. پس از گذراندن دوران کودکی و تحصیلات دبستان در روستا، راهی تهران شد و مدتی را در منزل خواهرش زندگی کرد. در این دوران علاوه بر تحصیل، با فعالیت در یک کارخانه، به کسب روزی حلال نیز می‌پرداخت.

او که از نزدیک شاهد فعالیت‌های انقلابی مردم تهران بود، همراه با آنان در راهپیمایی‌ها و پخش اعلامیه‌های حضرت امام خمینی (ره) شرکت می‌کرد. او که پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز با آگاهی کامل تحولات سیاسی کشور را رصد می‌کرد.

با شروع جنگ تحمیلی به عضویت بسیج و انجمن اسلامی کوی هفده شهریور در آمد. شهید قورچیان، در فروردین سال ۱۳۶۰ با ملبس شدن به لباس مقدس سربازی، پس از گذراندن دوران آموزشی، راهی جبهه‌های نبرد گردید و پس از یک ماه حضور دلاورانه منطقهِ دهلاویه، بیست و ششم خرداد ماه سال ۱۳۶۰ بر اثر اصابت ترکش خمپاره به مقام والای شهادت نائل گشت.

فرازهایی از وصیت‌نامه شهید:

وصیت من به پدر و مادر و خواهرانم و برادرانم، وقتی که من شهید شدم گریه نکنید و حتی خوشحال باشید که من به آرزویم رسیده‌ام و دیگر بر سر سنگ قبرم کلمه ناکام ننویسید (در صورت شهادت) زیرا آرزوی من شهادت بود.

وصیت من به همه آنهایی که می‌خواهند راه شهیدان را ادامه بدهند راه شهید به مسجد رفتن و نماز جماعت بپا کردن و اطاعت از فرامین امام خمینی است.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته/ درود بر روحانیت مبارز، مرگ بر منافقان وطن‌فروش



نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."


آخرین نظرات