شهید توده خرمن-یدالله

شهید یدالله توده خرمن

نام پدر: قاسم علی

تاریخ تولد: 25-12-1342 شمسی

محل تولد: البرز - ساوجبلاغ

کارگر کارخانه فخرایران

تاریخ شهادت : 30-6-1360 شمسی

محل شهادت : مریوان

گلزار شهدا: تنکمان 

البرز - نظرآباد 

 
شهید یدالله توده خرمن "روز بیست و پنجم اسفندماه سال 1342" در خانواده ای متوسط در روستای تنکمان از توابع شهرستان ساوجبلاغ متولد شد.
دوران کودکی را در روستا به سر برد و در همان روستا به دبستان رفت تحصیلات ابتدایی را با موفقیت به پایان و پس از طی مقطع راهنمایی تحصیلی و اخذ مدرک پایه سوم راهنمایی با توجه به بیمار شدن پدر از ادامه تحصیل خودداری کرد و به یاری پدر در امر معاش خانواده شتافت .
شهید در سن کودکی و نوجوانی بسیار مهربان و بشاش بود و ایمان و توکل خاصی به خداوند داشت درک بالای او از موضوعات و مسائل اطراف او را بر آن داشت که در سالهای سخت مبارزات مردمی علیه رژیم سلطنتی خائن او نیز با این که می باید در تلاطمات و تغییرات نوجوانی خویش غوطه ور باشد، اما به درایت و بینش صحیح و عمق سیاسی مذهبی به مبارزان بپیوندد همدوش برادر بزرگترش در اکثر راهپیمایی ها شرکت می کرد و در پخش اعلامیه ها و تبلیغات انقلابی فعالیت بسیار داشت پس از پیروزی انقلاب و متفرق شدن منافقین از دسته انقلابیون و آغاز کار شکنی ها وتفرقه افکنی های آنان او همچنان در سنگر مبارزه بود و با هر گونه دسته انقلابیون و آغاز کار شکنی ها و تفرقه افکنی های آنان او همچنان در سنگر مبارزه بود و با هرگونه دسته و حزب و گروهی که به اهداف مقدس اسلام قصد خیانت داشتند و با قاطعیت برخورد می کرد و در یک درگیری شدید که بین منافقین و حزب الله در روستای محل زندگیشان رخ دادایشان در سرکوب منافقین نقش مهمی ایفا کرد همچنین در زندگی شخصی نیز در کارها ی کشاورزی کمک حال خانواده بود و در چند سال آخر زندگی پر بار خویش در کارخانه ریسندگی و بافندگی فخر ایران مشغول کار شد و در طول چند سال کار در این واحد تولیدی تمام در آمد خود را صرف تامین نیازهای خانواده می کرد و در حد توان از همگان دستگیری می نمود هنگامی که در مرزهای کشور آتش جنگ ناخواسته تحمیلی شعله ور شد.

حس وطن دوستی و نوع دوستی او را بر آن داشت تا با لبیک به ندای رهبر انقلاب پس از طی دوره کامل آموزش های نظامی در یازدهم شهریور سال 1360 در صف سپاهیان الله به جبهه اعزام شود در جبهه مریوان مشغول نبرد با دشمن متجاوز گردید و مردانه سینه به سینه دشمن جنگید تا پس از آفرینش دنیایی از خاطرات دلیر مردی و حماسه و عشق در "سی ام شهریور ماه سال 60" در جبهه ی مریوان به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به معبود دیرینه پیوست مزارش در روستای زادگاهش (تنکمان ) وعده گاه یاران است روحش شاد.

پس از تقدیم عرض سلام به حضور خانواده ام سلامتی همه رزمندگان راه اسلام را از خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که مسلمانان در راه رسیدن به هدف خودشان که همان اسلام راستین حضرت محمد (ص) باشد کامیاب بوده باشید اگر از احوال اینجانب یدالله توده خرمن خواسته باشید این جانب از سلامتی کامل برخوردارم و امیدوارم که بتوانیم به یاری خدا و رهبری امام خمینی هر چه زودتر همه ابرقدتهای منطقه به خصوص آمریکای جنایتکار و نوکر مزدورش همچون صدام را هر چه زودتر نابود کنیم تا همه مسلمانان جهان از جنایتهای آنان راحت شده و خواب راحتی را در چشمانشان بیابند من از پدر و مادر گرامیم می خواهم که هیچگونه ناراحتی به خود راه ندهند و برای پیروز شدن هر چه سریعتر اسلام بر کفر دعای خیر برای رزمندگان بکنند اگر شما ناراحت باشید در نتیجه من هم در اینجا ناراحت می شوم و ناراحتی شما با عث شادی دشمنان اسلام خواهد بود خدمت برادر عزیزم و خواهران گرامیم و عمه عزیزم و تمام فامیلهایی که مرا می شناسند درود و سلامهای گرم می رسانم و امید آن دارم که از اسلام رو گردان نباشید و در راه رسیدن به خدا مشکلاتی بدتر از اینها هم خواهد بود من که الان این نامه را می نویسم به همراه دیگر برادرانم در مریوان از آرامش بسیار خوبی برخوردار است بطوری آرام است که حتی ما می توانیم نصف شب بدون اسلحه و با لباس پاسداری به بیرون برویم و امیدوارم که مسجد را ترک نکنید و همه منافقین را به زباله دانی تاریخ بفرستید و امام را از یاد نبرید.

بازنویسی وصیّت :

* و لا تحسبن الذین قتلوا  فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون *
کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده مپندارید زیرا که زنده اند و در پیشگاه خداوند روزی می خورند.
 ای مادر عزیز! پس از چند ماه دوری از شما امیدوارم که سلام گرم مرا بپذیری. امید آن را دارم که پس از شهادت من آن صبر و بردباری که خدا به زینب (س) داده شما هم داشته باشی.
 ای پدر عزیز! اگر این سعادت نصیبمان شود که بتوانیم به یاری خداوند به رهبری امام خمینی، ایران را از شرّ دشمنان داخلی و خارجی پاکسازی کنیم و یک کشوری آزاد و مستقل، نه شرقی و نه غربی داشته باشیم، اگر ما تمام ابر قدرت های خاورمیانه را سر جای خود ننشانیم آرام نخواهیم گرفت.
 برادر عزیز! از تو تقاضا دارم راه مرا که همان راه اسلام است ادامه داده و از راه منافقین دوری جویی.
 و شما خواهرانم! وظیفه دارید که چون زینب (س) پیام را به همه جای دنیا برسانید و کاخ ظلم و ستم را بر سر چپاولگران خراب کنید و در آخر از خانواده ام و ملّت بیدار ایران تقاضا دارم که برای حفظ قرآن و دین اسلام، رهبرمان را تنها نگذاشته و بتوانیم به زودی زود به رهبری امام خمینی اسلام را درهمه جای دنیا پیاده کرده و دشمنان اسلام را نابود کنیم. والسّلام.