شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

شهدای البرز

لحظاتی میهمان شهیدان استان البرز باشیم

سلام خوش آمدید

شهید واحدی-احمدرضا

شهید احمدرضا واحدی

نام پدر: ابوالفضل

نام مادر:طلعت

تاریخ تولد: 4-6-1341 شمسی

محل تولد: البرز - کرج
سن:25سال

معلم

بسیجی

فرمانده دسته

تاریخ شهادت : 20-1-1366 شمسی

محل شهادت:شرق بصره

کربلای8

گلزار شهدا: امامزاده ام کبری وام صغری 

البرز - کرج

شهید محمدرضا واحدی چهارم شهریور ۱۳۴۷ در شهر اشتهارد از توابع شهرستان کرج چشم به جهان گشود. پدرش ابوالفضل کارگری می‌کرد و مادرش طلعت نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. معلم بود از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و سوم فروردین ۱۳۶۶ با سمت فرمانده دسته در شلمچه با اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار وی در زادگاهش قرار دارد.


احمدرضا در سایه‌سار عشق به خاندان آل‌محمد در اشتهارد چشم به دنیا گشود. زمانه تولد او زمانه ظلم بود و دین‌باوری و زندگی حسین‌وار جرمی بزرگ به حساب می آمد. احمد که از همان کودکی شیفته نماز و قرآن بود. به انجام آداب دینی اهتمام داشت و برای سیراب کردن عطش بی‌پایان خود در شناخت اهل بیت و سیره آنان در مبارزه با ظلم در مطالعه و پرس و جو و پرتلاش بود.

معلم بود
تحصیلاتش را تا دیپلم در اشتهارد پی گرفت و پس از آن در دانشسرای معلمان قبول شد. پس از تحصیل در دانشسرا برای تدریس به روستای پلنگ آباد اشتهارد رفت و مشغول به کار شد. نخل جوان انقلاب خوشرو و مهربان و در اخلاق و اخلاص زبانزد مردم بود.
احمدرضا برای پدر و مادرش نیز احترام خاصی قائل بود. با دیگران رابطه صمیمانه‌ای داشت اگر کسی زبان به غیبت می گشود، از امر به معروف غافل نبود و می گفت: «ما نباید دچار غیبت شویم، چرا که با غیبت کردن گوشت برادرمان را خورده ایم!»

 فعال فرهنگی
او بعد از انقلاب در انجام کارهای فرهنگی، فعال و پیشرو بود. ایجاد نمایشگاه های مختلف در سطح اجتهاد و روستاهای اطراف، پخش فیلم با دستگاه آپارات و کمک به انجمن اسلامی از کارهایی بود که احمدرضا و دوست شهیدش سید مهدی سادات، تا پاسی از شب انجام می‌دادند. وقتی در لبیک به ندای رهبر از لباس رزم پوشید، بی‌درنگ به جبهه رفت و سنگر نشین روزهای حماسه و ایمان شد. او در جبهه حالات معنوی خاصی داشت.

عاشق شهادت

دائم در دعا و راز و نیاز بود. گاه به سجده‌های طولانی می رود و در خواندن نماز شب آیینه تمام نمای شوریدگان راه سرخ حسینی به شمار می‌آمد. درباره جنگ به آیه دوم سوره صف اشاره می‌کرد و می‌گفت: «باید طبق این آیه شریفه عمل کنیم تا در روز قیامت شرمنده نباشیم. احمدرضا واحدی عاشق شهادت بود و هر بار در نامه ها و نوشته هایش به آن اشاره می کرد. او بارها به جبهه رفت. در جبهه از نیروهای تک‌تیرانداز بود و در آخرین روزهای رزمایش جانشین مسئول دسته بود. چند بار هم مجبور شد تا سرانجام در عملیات کربلای ۸ در شرق بصره خاکریز عشق را با خون پاکش رنگین ساخت و بر ماذنه  نور اذان رستگاری سر داد.

منتظران شهادت

هم‌رزمش علی محمدی روشن می‌گوید: ساعت ۱ بامداد عملیات والفجر ۸ شروع شد. صبح روز بعد فرمانده‌ها از ما خواستند تعدادی از نیروها را به عقب برگردانیم؛ تعدادی از قایق‌های ما از کار افتاده بود و بیشتر نیروهایمان مجروح شده بودند. به همین دلیل من دو یا سه مرحله به خط عملیات رفتم و برگشتم. نیروها را به عقب بردم. آخرین مرحله ای که رفتم و چند تا از رزمنده‌ها را سوار بر قایق کردم، نگاهم به دو تا از بچه‌های اشتهاردی یعنی شهیدان نجی‌الله نقدی و احمدرضا واحدی افتاد. احساس کردم آن دو خیلی ناراحتند. به زبان آمدم و پرسیدم: چه شده؟! شما که جزیره را گرفتید و پیروز شدید. الان هم عملیات اصلی در جای دیگری شروع شده؛ پس چرا ناراحتید؟! آن‌دو به حرف آمدند و با افسوس گفتند: «کاش ما در اینجا شهید می‌شدیم! حالا باید باز هم منتظر شهادت بمانیم.»


منبع: کتاب مسافران بهشت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهدای البرز

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."


آخرین نظرات